سرویس سینمایی هنرآنلاین: مهرداد خوشبخت که سال گذشته فیلم سینمایی "آبادان یازده 60" را کارگردانی کرد و برای نخستین بار در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآورد، این روزها بهعنوان یکی از اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم کوتاه سلفی 20 مشغول فعالیت است. به همین بهانه گفتوگویی با او داشتیم که در زیر میخوانید:
آقای خوشبخت، شما سال گذشته فیلم "آبادان یازده 60" را روانه جشنواره کردید وضعیت اکران فیلم به کجا رسید؟ قصد دارید فیلم را به شکل آنلاین اکران کنید؟
از آنجا که شرایط در حال حاضر مساعد نیست، طی صحبتهایی که با سرمایهگذار و تهیهکننده فیلم داشتیم، فعلاً برای اکران چه به شکل سالنی و چه آنلاین تصمیمی نگرفتهاند.
این روزها نام شما به عنوان یکی از اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم کوتاه سلفی 20 دیده میشود، کمی درباره این جشنواره توضیح دهید؟
نطفه این جشنواره به دلیل شیوع کرونا بسته شد و خانم مریم دوستی دبیر جشنواره از آنجا که پیشزمینه برگزاری جشنواره عکس را هم در این حوزه داشت، تصمیم گرفت آن را به جشنواره فیلم تبدیل کند. پیشنهاد برگزاری جشنواره از سوی او به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه شد که با استقبال مواجه و اعلام شد در این شرایط بیشتر نیاز به برگزاری جشنوارههای مردمی داریم تا جشنوارههای تخصصی و حرفهای. امروز هر کسی که دوربین دارد و یا حتی گوشی موبایل میتواند در جشنواره شرکت کند، چرا که این ایده است که اهمیت دارد. موضوعات و سرفصلها عموماً در ارتباط با کرونا است و بهزودی فراخوان آن نیز منتشر میشود. البته توضیحات بیشتر و دقیقتر را باید از دبیر جشنواره بپرسید. جشنواره بهنوعی است که هر سال روی یک موضوع متمرکز میشود و امسال با کرونا شکل گرفته است.
قرار است این جشنواره هر سال درباره کرونا برگزار شود؟ قرار است به چه نکاتی در جشنواره توجه شود؟
جزئیات و نحوه برگزاری جشنواره در متن فراخوان درج خواهد شد. اما فضای جشنواره بسیار باز است و صرفاً به این نکته که فیلمها آموزشی یا داستانی هستند تکیه نخواهیم کرد. آثار به شکل وسیع دیده میشوند تا تعداد بیشتری بتوانند اثر به جشنواره ارسال کنند. نباید این نکته را فراموش کرد که همه چیز زندگی ما امروز مرتبط به کرونا است و تا وقتی که درمان و پیشگیری نباشد، جزئی از زندگی است و فیلمسازی نیز جدا از زندگی نیست. فیلمساز موضوعات را از زندگی میگیرد که میتواند نکات جذاب و دراماتیکی داشته باشد و اگر هوشمندانه به آن نگاه شود فیلمهای خوبی میتوانند ساخته شوند که تأثیرگذار باشد، در دنیا نیز روی آن کار شده است.
از نظر شما برگزاری جشنوارههای مردمی تا چه اندازه میتواند روی کشف استعدادهای جوان و همچنین ورود آنها به سینما موثر باشد؟
این که این افراد وارد سینما شوند وظیفه جشنواره نیست. وظیفه خود آدمهاست که با پشتکارشان وارد این عرصه شوند. اما این که جشنواره باعث دیده شدن استعدادها میشود حتماً این اتفاق رخ میدهد. آنلاین بودن این نوع جشنوارهها محدودیتهای برگزاری و حتی سانسور و ممیزی را کم کرده است و علاقهمندان میتوانند هرچه در چنته دارند بروز دهند. ضمن این که امکانات ساخت نیز خیلی راحت در اختیار آنها قرار گرفته است. بهنوعی این اتفاق بهطور کلی در تولید محتوای فضای مجازی رخ داده و افراد بسیاری هستند که برای کانالها و صفحات خود دست به تولید محتوای تصویری با امکاناتی که در اختیار دارند میزنند. تولید محتوای تصویری نیز مانند فیلمسازی است، اما با قواعد سادهتر که ایدهها و استعدادها در این بخش دیده میشوند و میتوانند با تلاش و کوشش وارد فضای حرفهای شوند. از سوی دیگر تعدد جشنوارهها به نظرم اشکال ندارد، من جزو اولین نفراتی بودم که در اسفندماه مبتلا به کرونا شدم و در آن دوران و حتی دوران نقاهت متوجه شدم که با شروع قرنطینه خانگی، افراد بسیاری شروع به گفتوگوهای زنده اینترنتی کردند. از ابتدا به دلیل ازدیاد این لایوها آنها را رصد میکردم، اما بعد که قرنطینه تداوم یافت کمکم همه یاد گرفتند که چطور مدیریت کنند و چه مباحثی را مطرح کنند. درواقع بدون هیچگونه نظارت و ممیزی خودشان غربالگری کردند و آنهایی که تهی از موضوع بودند خودشان ادامه ندادند و استقبال هم نشدند و از جمع حذف شدند و آنهایی که ایده داشتند و جدی بودند در این فضا باقی ماندند تا حدی که امروز میبینیم تعداد این لایوها کم شده اما آنهایی که ماندهاند حرفی برای گرفتن دارند و نظم پیدا کردهاند. این رقابت باعث شد تا کسانی که جدی بودند از این تریبون بهدرستی استفاده کنند و این مسیر ادامه یابد. در جشنواره نیز آنهایی باقی میمانند که کارشان تداوم داشته باشد و ایده داشته باشند، بنابراین نباید نگران تعدد هیچ چیز باشیم.
این روزها شاهد برگزاری جشنوارههای آنلاین بسیاری در ایران و خارج از کشور هستیم، اما نکته اینجاست که در جشنوارههای حضوری، تجمعات باعث تعامل میان فیلمسازان و انتقال تجربه است، اما در جشنوارههای آنلاین اینگونه نیست. فکر میکنید این روند چه تاثیری میتواند در انتقال این تجربیات داشته باشد؟
قطعاً اگر تعامل بین افراد حضوری اتفاق بیفتد، بهتر است، چرا که همه چیز با کلام نیست، بلکه احساس، رفتار و زبان بدن و این نفس به نفس بودن بسیار اهمیت دارد و به شیوه آنلاین برگزار کردن کاملاً فرق میکند، اما در شرایط کرونایی فکر میکنم این برگزاریها بسیار مهم است و مانع قطع ارتباط افراد میشود. جشنواره آنلاین کمتر موجب توسعه میشود، اما موجب جلوگیری از قطع ارتباط کامل میشود. باید متوجه باشیم که در شرایط بحران هستیم و نباید برگزاری جشنوارهها به شکل آنلاین تبدیل به عادت شود. باید سعی کنیم شرایطی فراهم شود تا جشنوارهها مانند گذشته برگزار شوند، اما به شکل و شیوه جدید، مثلاً جشنواره کودک را در تابستان و در سینماهای سرباز برگزار کنیم تا اتفاق بهتری رقم بخورد نه این که کلاً برگزاری حضوری جشنواره را تعطیل کنیم. درواقع باید متوجه شرایط بود و بر مبنای آن برنامهریزی کرد. همیشه یکسری جشنواره آنلاین داشتیم و نباید جشنوارههای حضوری را به شکل دائمی به آنلاین تبدیل کنیم. فعلاً در شرایط بحران هستیم و باید برای آینده فکری کرد.
در حال حاضر با توجه به شیوع کرونا، بحث اکران آنلاین فیلمها مطرح و اجرایی شد، فکر میکنید اکران آنلاین تا چه اندازه میتواند به عنوان یک بازوی کمکی به سینما خدمت کند؟
زمانی فیلمهای بسیاری تولید میشد و جوانان فیلمهای مستقل تولید میکردند که با بودجه کم و عموماً به شکل هنری ساخته میشدند و ایدههایی نیز بعضاً برای ارائه داشتند. بخش اکران و پخش نیز عمدتاً با آنها کنار نمیآمدند و به شکل عمومی این فیلمها اکران نداشتند. بنابراین سیستم دولتی گروه هنر و تجربه را راهاندازی کرد تا این فیلمها نیز خروجی پیدا کنند که هم باری از اکران برداشته شود و هم باری که روی دوش فیلمساز بود برداشته شود. سیستم هنر و تجربه پس از مدتی سازوکار خود را پیدا کرد و فیلمها نیز دیده شدند و حاصل این اتفاق سود دو طرف بود. الان این امکان در بحث اکران به شکل آنلاین ایجاد شده است تا کمی از بحث مافیای پخش کاسته شود. در حال حاضر میتوانیم فیلمها را به سه شکل اکران عمومی، آنلاین و هنر و تجربه داشته باشیم. اما این که پول فیلم آیا از طریق این شیوهها بازگردانده میشود یا نه هنوز از طریق اکران آنلاین اتفاق نیفتاده و هرچند که به لحاظ اقتصادی وضعیت مشخصتری دارد، اما تا با قاچاق فیلم مبارزه نکنیم این اتفاق میسر نیست. در دنیا نیز بحث قاچاق فیلم وجود دارد، اما تعدادش کمتر است و شاید در دنیا این رقم 30 درصد باشد، در حالی که در ایران این رقم 80 درصد است. یعنی فیلمها بلافاصله و در سطح گسترده قاچاق میشوند و ما تا به آن 30 درصد نرسیم نمیتوانیم سرمایه را برگردانیم چون فیلمسازی گران شده است. در حال حاضر کف مبلغ سرمایه ساخت یک فیلم پنج میلیارد تومان است و این در بخش اکران آنلاین برگردانده نمیشود، چون فیلم قاچاق میشود. البته که در این میان مبارزاتی برای جلوگیری از قاچاق فیلم صورت گرفته، باید قانون را سفت و سخت گرفت و اجرای آن نیز مستلزم پای کار آمدن نهادها و ارگانهای بسیاری است که فکر نمیکنم به این زودی در این زمینه اتفاقی رخ دهد. بنابراین اکران آنلاین همه پول را برنمیگرداند، اما راهی برای نفس کشیدن است.
در زمان قرنطینه و با توجه به کم شدن فعالیتها و تولیدات، شما اقدام به نگارش اثر جدیدی کردید؟
بله، من نیز مانند بسیاری از همکارانم در این مدت بیکار نبودم و کارهایی انجام دادم، اما بهطور جدی یکی از این کارها را پیگیری میکنم که در حوزه جنگ و دفاع مقدس است و برخلاف "آبادان یازده 60" که در یک لوکیشن بود تعدد لوکیشن دارد. متأسفانه هنوز شرایط برای تولید مساعد نیست و حتی اگر فیلمی هم ساخته شود نگرانی اکران آن را نیز به همراه داریم. کرونا قطعاً تا سال آینده نیز ادامه خواهد داشت و بحث جذب سرمایهگذاران هست که گاهی به دلیل این اتفاق حتی عقب نشستهاند و حاضر به سرمایهگذاری نیستند. شرایط در حال حاضر بسیار نامطمئن است ولی تلاشمان را میکنیم، چون نمیتوان همه زندگی را متوقف کرد. ما بخشی از کارمان صنعتی است و کارآفرینی توسط کارگردان و تهیهکننده اتفاق میافتد و عدهای بر مبنای کار آنها فعالیت میکنند. جدای از بحث عشق به فیلمسازی وظیفه کارآفرینی ما حکم میکند که در شرایط حاضر دست از کار نکشیم تا این صنعت متوقف نشود.
آقای خوشبخت، ما در کنار سینما و تلویزیون ویاودیها را نیز داریم که این روزها تبدیل به بحث جدی در محافل هنری شده است و صدور مجوز ساخت آثار از ارشاد به تلویزیون داده شده است، فکر میکنید این روند چه تاثیری روی تولیدات خواهد داشت؟
در شرایطی که امسال، سال جهش تولید نامگذاری شده و بر تولید تأکید کردند، متأسفانه متولیان فرهنگی برعکس آن عمل کردند. بهطور مثال صدور مجوز ویاودیها و نظارت آنها از ارشاد به صداوسیما واگذار شد که این سازمان به کارهای خودش هم نمیرسد و حالا یک باری به آن اضافه شده که پیشبینی برای آن نداشتند. این در حالی است که ویاودیها رونق به فیلمسازی داده بودند و در ماه چند کار تولید و نمایش داده میشد و مردم نیز از آن استقبال میکردند، اما متأسفانه در شرایط حال حاضر و با توجه به این تغییر و تحول دست به توقف تولید زدند. بهجای آنکه به توسعه آن و مردمپسندی آن فکر کنند که رقیب ماهواره است آن را رقیب تلویزیون دانستند و جلوی فعالیتش گرفته شد. تلویزیون میگوید بیشترین میزان مخاطب را دارد، اگر همه این آمارها درست است و به آن اعتقاد دارند باید به کارشان ادامه میدادند چون ویاودیها تأثیری در کم کردن استقبال مخاطبان آنها نداشتند. اما حالا جلوی این فعالیت گرفته شده و نمیگذارند سیستم تنوع لازم را داشته باشد. اگر مخاطب تلویزیون با وجود ویاودیها کم میشد تقصیر آنها بود، اما این که ویاودیها را زیرمجموعه خود کردهاند قابل درک نیست. دستی در کار است که نمیخواهد رونق در کشور شکل بگیرد و در سینما این بیشتر مشهود است. این عاقلانه نیست که مجوز تولیدات ویاودیها زیر نظر تلویزیون برود، چراکه مانند افزوده شدن یک شبکه به شبکههای تلویزیون میماند و با توجه به چارچوبها و خطوط قرمز تلویزیون دیگر تنوعی در آثار وجود نخواهد داشت. بر همین اساس قطعاً بخشی از این تولیدات از دست میرود. در حالی که ما الان در پلتفرمهای مختلف میتوانیم این تنوع را ببینیم. متأسفانه ظاهراً جهش تولید را توقف تولید ترجمه کردهاند.