سرویس سینمایی هنرآنلاین: پس از کشته شدن جورج فلوید شهروند سیاهپوست آمریکایی توسط پلیس، اعتراضات در این کشور افزایش یافت و این روزها برخی آمریکاییها با برپایی تجمعات اعتراضی خواستههای خود را مطالبه میکنند. در این میان رسانههای جهانی نیز اقدام به ثبت و پخش تصاویری از این اعتراضها و حتی رفتار بعضاً خشونتآمیز پلیس با معترضان میکنند که گاهی این تصاویر حال هر مخاطب و بینندهای را از این حجم خشونت به هم میزند.
نکته اینجاست که آیا رسانهای بزرگ در حد تلویزیون ایران وظیفه دارد این تصاویر را به نمایش بگذارد؟ نمایش تصویر صورت خونین فردی که گلوله به سر او شلیک شده است، شاید در لایه رویی آن درست باشد، چرا که این وظیفه رسانه است که تصاویر را ثبت و ضبط کند و در معرض دید عموم قرار دهد، اما در لایههای زیرین نمایش این حجم از خشونت و این حجم از خون و خونریزی در اخبار شبانگاهی که اغلب خانواده دور هم جمع هستند بخصوص در بخش اخبار ساعت 21 شبکه خبر سیما که عمدتاً زمانی است که خانواده در کنار هم دور یک سفره جمع شدهاند چیزی جز این که حال مخاطب را برهم بزند و از سوی دیگر پرخاشگری را افزایش دهد با خود به همراه نخواهد داشت.
در حالی که در سینمای کشورمان نمایش خشونت منع شده است، اما در تلویزیون این نمایش تا سر حد نمایش مرگ یک نفر پیش رفته و آن را بارها و بارها تکرار میکند. تظاهرات مردم آمریکا تنها یکی از دهها تصاویر خشونتباری است که سیمای جمهوری اسلامی ایران به سراغ آن رفته است و ما بارها شاهد پخش تصاویری بدون سانسور از رفتار وحشیانه گروههای داعشی، کشتار مردم و کودکان در سوریه، یمن، فلسطین و... در تلویزیون بودهایم.
نباید این نکته را فراموش کرد که در تمام ساعات روز خانواده و کودکان مخاطب تلویزیون هستند و در اغلب کشورها و حتی کشور همسایه چون ترکیه نیز نمایش این حجم از خشونت همواره همراه با تذکر و یا محو کردن تصاویر رقتبار بوده است در حالی که تلویزیون ما خیلی وقتها به شکل عریان تصاویر را به خورد مخاطب میدهد. نمایش آشکار تصاویر خشونتبار بیشترین تأثیرات را بر روی کودکان، نوجوانان و جوانان میگذارد و کارشناسان فن باید جلوی این امر را بگیرند و بیش از هر چیز صحنههای عاطفی و مراودات انسانی را بیشتر و البته هوشمندانه در رسانهها به نمایش گذارند.
نمایش خشونتهای مکرر در برنامههای تلویزیونی، ممکن است حساسیت کودک را به خشونت از بین ببرد و رفتارهای پرخاشگرانه را طبیعی و قابل قبول جلوه دهد. بنابراین، مشاهده خشونت در تلویزیون، باعث از بین رفتن حس بازداری کودک نسبت به اعمال پرخاشگرانه میشود و ممکن است کودک در تعامل با دیگران، بهراحتی به خشونت متوسل شود. کودکانی که شاهد برنامههای خشونتآمیز تلویزیونی هستند، با دوستان خود درباره این برنامهها در مدرسه گفتوگو میکنند و بهتدریج خشونت را بهعنوان راهی برای حل مشکلات میپذیرند.
از سوی دیگر نمایش خشونت در تلویزیون، در ایجاد ترس و بیاعتمادی در کودکان نقش مهمی ایفا میکند. همچنین، کودکان بعد از تماشای این برنامهها، نگراناند که قربانی یک جنایت خشونتآمیز شوند. تحقیقات متعددی که در آمریکا و انگلستان در مورد تأثیر تلویزیون روی بچهها به عمل آمده، حاکی از این مسئله است که تلویزیون، اضطرابهای کودکان در مورد آیندهشان و بهطور کل، احساس عدم امنیتشان را افزایش میدهد و خیلی زود پیچیدگی شرایط اجتماعی را بر آنها آشکار میسازد.
معمولاً خشونت رسانهای، بهویژه به کودکان زیر هشت سال، صدمات روحی و جسمی جبرانناپذیری وارد میکند؛ زیرا آنها نمیتوانند بهآسانی تفاوت بین دنیای حقیقی و خیالی را درک کنند و این باور در آنان تقویت میشود که جهان، خشن است و باید از آن ترسید. کودکانی که بیننده برنامههای خشن هستند، از دیگران انتظار رفتار خشونتآمیز دارند و دنیا را مکانى خطرناک تصور میکنند.
مطالعات بسیاری نشان داده است که کودکان یا بهطور مستقیم از آنچه بر صفحه تلویزیون میبینند، الگوگیری میکنند و یا آن را به ذخیره الگوهای رفتاری خویش میافزایند. کودکان ما امروز در جامعهای زندگی میکنند که ساختار روانی و فرهنگی و سیاسی آن، تفاوتهای ویژه خردسالان را با شرایط زندگی بزرگسالان محترم نشمرده، برای آن ارزش و اعتبار خاصی قائل نیست. وقتی دریچههای جهان بزرگسالان با همه ویژگیهای آن به روی اطفال خردسال باز میشود، طبیعی و بدیهی است که همه چیز، ازجمله ارتکاب به جرائم مردانه، مورد تقلید کودکان قرار میگیرد.
تکرار خشونت در برنامههای رسانهای، باعث میشود کودک خشونت را یاد گیرد و با تقلید، آن را به دنیای واقعی خود منتقل کند. روانشناسان از این مسئله با عنوان "رفتار پاسخ" نام میبرند. به سهولت میتوان دریافت که چگونه تکرار تبلیغات خشن در رسانهها، به بروز احساسات خصمانه، انتظار رفتارهای تهاجمی از دیگران، حساسیتزدایی درباره رنج دیگران و اعمال خشونت بر آنان میانجامد.
پرخاشگری بهعنوان یک نیروی نهفته در انسان، دارای حالت هیدرولیکی است؛ یعنی بهتدریج در وجود شخص، متراکم و فشرده میشود و نیاز به تخلیه پیدا میکند. اگر این انرژی به شکلی مطلوب و صحیح مثلاً از طریق ورزشها و بازیها تخلیه شود، جنبه سازنده خواهد داشت؛ در غیر این صورت، بهگونهای مخرب تخلیه میشود که اعمالی نظیر: قتل، ضربوجرح، تخریب و نظایر آن، از این جملهاند.
جدا از اینکه باید والدین نسبت به آنچه فرزندانشان به تماشای آن مینشینند، آگاه باشند و درک درستی از سواد رسانه داشته باشند، مدیران رسانه بزرگی همچون تلویزیون نیز باید این نکته را در نظر داشته باشند که نمایش این حجم از خشونت در تلویزیون و اخبار شبانگاهی خود در جامعه موجب بروز رفتارهای پرخاشگرانهای میشود که ریشه آن در نمایش پرتعداد این تصاویر در ساعات مختلف شبانهروز به مخاطبان است. امید است که مدیران فرهنگی و رسانهای و بخصوص مدیران معاونت سیاسی سیما در پخش و نمایش این تصاویر دقت نظر بیشتری داشته باشند، بخصوص در شرایط حال حاضر که جامعه به لحاظ روحی در فشار روانی بیشتری قرار دارد، باید امیددهی افزایش یابد تا بتوان بهسلامت از این بحران عبور کرد.