سرویس سینمایی هنرآنلاین: اسماعیل میهندوست کارگردان و فیلمنامهنویس که آخرین فیلمش بر پرده سینماها "ترومای سرخ" محصول سال 95 بود، مستند "سرخپوستان نجفی" را نیز آماده اکران دارد.
او در گفتوگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره فعالیتهای اخیر خود گفت: این روزها مشغول نگارش و بازنویسی دو فیلمنامه هستم که یکی فیلمنامه فیلم بعدیام است که به شکل مشترک با کشوری آلمانیزبان ساخته خواهد شد و دیگری "تقصیر من نیست" که قبل از "ترومای سرخ" فیلمنامهاش نوشته شده بود اما ساخت آن به دلیل ممیزیهای اعلامشده شورای پروانه ساخت ارشاد میسر نشد و در حال حاضر مشغول بازنویسی مجدد آن هستم.
میهندوست پیش از دوران کرونا مستند "سرخپوستان نجفی" را در دست داشت که فقط یک بار در خانه هنرمندان به نمایش درآمد او دراینباره نیز بیان کرد: به دلیل ممیزیهای افراطی شورای پروانه نمایش و مخالفت من برای حذفیات، هنوز موفق به دریافت پروانه نمایش آن نشدم. درصدد هستم با پیگیری و دریافت پروانه نمایش، برای اکران آن در گروه هنر و تجربه اقدام کنم. البته در این فاصله و به بهانه سفر خارجی که برای چند نمایش فیلم "ترومای سرخ" داشتم مستندی درباره مهاجرت ساختم که در حال حاضر به همراه رضا حسینی مشغول تدوین آن هستیم.
این فیلمساز همچنین در پاسخ به این سؤال که در این فیلم از چه منظری به مهاجرت نگاه شده است، توضیح داد: مقوله مهاجرت پتانسیل این را دارد که از زوایای متنوع و مختلف به آن نگاه شود. مهاجرت با شتاب طبیعی، فینفسه اجتنابناپذیر است و در طول تاریخ موجب پیشرفت و تعالی جوامع بشری شده است، اما مهاجرت ایرانیان در چهار دهه اخیر طبیعی و نرمال نیست؛ در این مستند تلاش شده از این زاویه موضوع بررسی شود. البته اگر مخاطب آثار قبلی من باشید مطلعید که اغلب از پیام مستقیم و شعار پرهیز میکنم و تنها با طرح مسئله از ابعاد مختلف، قضاوت را بر عهده مخاطب میگذارم.
میهندوست همچنین درباره توزیع فیلم "ترومای سرخ" در شبکه نمایش خانگی نیز بیان کرد: متأسفانه توزیع این فیلم در شبکه نمایش خانگی کمی پیچیده شد. از آنجا که ما اکران خوبی در سینماها نداشتیم، به دلیل مشکلات مالی پروژه، کل حقوق داخل کشور فیلم را به بنیاد سینمایی فارابی واگذار کردم، اما این دوستان متأسفانه بدون اطلاع و هماهنگی با من قبل از انتشار نسخه دیویدی نمایش خانگی، نسخه ویاودی این فیلم را شتابزده در ایام عید ارائه کردند، در حالی که ما برای نسخه نمایش خانگی این فیلم بسته متنوعی از پشت صحنه فیلم و نظر و تحلیل منتقدین برای درک و تعامل بیشتر و جذب مخاطب آماده کرده بودیم که با نمایش آن در ویاودیها منتفی شد. علاوه بر این میتوانستیم در زمان مناسب با هماهنگی همدیگر نسبت به پخش ویاودی در داخل و خارج از کشور همزمان اقدام کنیم تا امکان سوء استفاده و تبعات پخش غیرقانونی آن را به حداقل برسانیم.
او ادامه داد: وقتی یک نسخه از فیلم بیرون میآید شبکهها و کانالهای مختلف ماهوارهای و سایتها در فضای مجازی غیرقانونی آن را پخش میکنند. درست است من بهعنوان فیلمساز هرچه فیلمم بیشتر دیده شود، بیشتر خوشحال میشوم بهخصوص فیلمی تجربی چون "ترومای سرخ" که مخاطبان خاصی دارد، اما فکر میکنم باید برای پخش خانگی آن برنامهای طراحی میشد تا هم از پتانسیل درآمدی فیلم در خارج از کشور استفاده بهینه میشد و هم نسخه متناسب مخاطب خارج از کشور با زیرنویس انگلیسی به دست آنها میرسید. نسلهای دوم و سوم ایرانیان خارج از کشور به فارسی مسلط نیستند. متأسفانه با اقدام بدون هماهنگی فارابی نسخه قاچاق شده این فیلم در اختیار همه قرار گرفت و همزمان با پخش ویاودی آن در ایام تعطیلات نوروز شاهد پخش وسیع آن از کانالهای ماهوارهای و همچنین پخش غیرقانونی در یوتیوب بودیم و همان باعث شد دیگر پتانسیل فروش فیلمی که به شکل مستقل و با بودجه شخصی تولید شده وجود نداشته باشد و لطمه اساسی بخورد. مثلاً ما تا بجنبیم و از مجاری غیرمستقیم قادر بشویم آن را از پخش یوتیوب خارج کنیم چندین هزار بار این فیلم دیده شد. در حال حاضر به قیاس نوش دارو بعد از مرگ سهراب در حال تلاش هستیم تا نسخه قانونی و استاندارد بینالمللی آن را در اختیار مخاطبان خارجی قرار دهیم. در همین راستا متعاقب پخش آن در سایت پارسینما که سایتی قانونی و استاندارد برای ارائه فیلمهای فیلمسازان ایرانی است با سایت آمازون نیز صحبتهایی شده تا مخاطب خارجی نیز بتواند از این فیلم بهرهمند شود. خب همه اینها مستلزم صرف زمان است که اگر بنیاد فارابی از قبل به من اطلاع میداد میتوانستیم این اقدامات را همزمان در داخل و خارج کشور انجام دهیم و تبعات و آسیبهای پخش غیرقانونی را به حداقل برسانیم.
کارگردان مجموعه تلویزیونی "ماجراهای خانه شماره 13"درباره اکران آنلاین فیلمها نیز اظهار کرد: بخش اعظمی از اکران در دنیای امروز توسط اینترنت و ویاودیها انجام میشود، فارغ از فیلم هنری یا گیشهای سرنوشت آینده صنعت سینما در اکران اینترنتی رقم خواهد خورد. این به معنای تعطیلی سینماها و اکران سنتی نیست، اما با توجه به رشد روزافزون فضای مجازی و ارتباطات اینترنتی، آینده اکران فیلم در عرصه نمایش آنلاین و ویاودیها است. کما این که در حال حاضر در سطح جهانی نیز شرکتهایی چون نتفلیکس در این زمینه حرف اول را میزنند.
میهندوست گفت: توان اقتصادی و رشد این پلتفرمها تعیینکننده اقتصاد سینماست، بنابراین نباید دن کیشوتوار به جنگ آسیاب بادی برویم و با تقدیسنمایی اکران در سالن سینما با تکنولوژی دربیافتیم. اما دو نکته در این میان مطرح است که باید به جد به آن توجه کرد. نکته اول که صحبت در مورد آن مجال مفصلی را میطلبد توجه به مدیوم پخش فیلم است؛ این که به لحاظ زیباییشناسی باید حواسمان باشد فیلم در چه قابی قرار است پخش شود. اغلب نسل جوان امروز فیلمها را در گوشی موبایل میبینند. نکته بعدی که فعلاً از اولویت برخوردار است وجه اقتصادی قضیه است. نمایش آنلاین محاسنی دارد که مهمترین آن شکست انحصار "سینماداری" در اکران است. دعوای حال حاضر اکران در ایران بر سر همین مسئله است. با امکان عرضه فیلمها در این فضا اگر انحصار به وجود نیاید و مافیای اکران و سالن داری در آنجا نیز نفوذ نکند، میتوان گفت اکران آنلاین اتفاق مبارکی است.
او با اشاره به این که معضلی که در اکران سینماها با آن دستبهگریبانیم همین مسئله انحصار و مافیاست که در سرنوشت اقتصادی فیلمها تعیینکننده است، توضیح داد: اگر در اکران آنلاین نیز این اتفاق رخ دهد فاجعه است. اظهر من الشمس است در اکران سالنها، فیلمهای فرهنگی، هنری و آن نوع فرمهایی که سلیقه و شعور مخاطب را دست کم نمیگیرند، در اکران سرگروهها جایی نداشتند و گروه هنر و تجربه نیز پاسخگوی این ظرفیت از فیلمها نبود. اگر پلتفرمها نیز در نمایش آنلاین فضا و اولویت را به فیلمهای بهاصطلاح ارزشی بیارزش و یا کمدیهای سخیف بدهند باید به حال سینمای مستقل و هنری گریست که این فضا را نیز از دست میدهد. من با اکران آنلاین موافقم اما نه با شرایط اکران سنتی؛ حسن اکران آنلاین این است که محدودیت سالن و صندلی ندارد و به جای سینما دار، مافیای اکران و مدیر دولتی هنر و تجربه، این مخاطب است که انتخاب میکند چه فیلمی را ببیند و چه فیلمی را نبیند. بنابراین اگر همزمان امکان عرضه برای همه فیلمها برابر و یکسان باشد و متولیان حکومتی مانند بنیاد سینمایی فارابی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عرصههای تبلیغاتی برابری را برای همه فیلمها فراهم کنند، میشود گفت حق مطلب ادا شده است در غیر این صورت در بر پاشنه سابق خواهد چرخید. در سینما پیش از شیوع ویروس کرونا این انحصار پخشکننده و سینمادار بود که نهتنها تصمیم میگرفت چه فیلمهایی اکران شود، بلکه غیرمستقیم فیلمساز بدنه را او بود که به سمت ساخت فیلمهایی هم سلیقه خود سوق میداد. در یککلام درواقع سلیقه سینمادار تعیینکننده آینده هنری و اقتصادی سینما بود که امیدوارم این عارضه به فضای اکران آنلاین کشیده نشود.