سرویس سینمایی هنرآنلاین: حسین امیدی بازیگر سینما و تئاتر که پیش از این در پروژههایی چون "ساخت ایران"، "مطرب" و "چهارراه استانبول" مقابل دوربین رفت، این روزها با نقش سامان در سریال "همگناه" مهمان مخاطبان خود شده است.
نقش او در "همگناه" نماینده نسلی از جوانان است که همه چیز را به نفع خود میخواهند و برای رسیدن به آن دست به کارهای عجیبی میزنند. به بهانه پخش این سریال در شبکه نمایش خانگی با امیدی به گفتوگو پرداختیم:
همکاری شما با مصطفی کیایی به فیلم "چهارراه استانبول" بازمیگردد و پس از آن فیلم "مطرب" و حالا هم سریال "همگناه" این روند همکاری چگونه است؟
ما از "چهارراه استانبول" با هم آشنا شدیم و این سومین تجربه مشترک ماست و فضایی بین ما شکل گرفت که از کار با هم احساس رضایت داریم. فضایی صمیمی و راحت از سمت آنها برای من ایجاد شد و احتمالاً آنها نیز این رضایت را داشتند که بار دیگر این همکاری تکرار شد.
از ابتدا هم برای ایفای نقش سامان دعوت به این سریال شدید؟
از ابتدا برای نقش سامان به من پیشنهاد شد اما بین دو نقش کمی شک وجود داشت که وقتی فیلمنامه را خواندم دوستش داشتم و به نظرم جای کار داشت. مهمترین چیز برای من در انتخاب نقش تفاوت و تمایز با نقشهای قبلی خودم بود و تلاش کردم سامان به سیاوش "ساخت ایران"، شهرام "مطرب" یا صابری "چهارراه استانبول" شباهتی نداشته باشد. سعی میکنم طیف متفاوتی از نقشها را در کارنامه داشته باشم و بهمرور در ذهن مخاطب بهعنوان بازیگری که فلان نقش را ایفا میکند شناخته نشوم.
یعنی بهنوعی یک چشمانداز برای آینده دارید؟
بله من 20 سال است که تئاتر کار میکنم. همیشه نقشهایی را انتخاب کردهام که بیش از هر چیز لذت از کار را برایم به همراه داشته باشد و این که چیزی را پیدا کنم که قبلاً در نقش یا کار دیگر آن را نداشتهام. این آرام آرام شکل گرفت و به سمت تولیدات سینمایی و شبکه نمایش خانگی آمد.
سامان تا چه اندازه ما به ازای بیرونی دارد و برخاسته از جامعه و نماینده نسل خاصی است؟
سامان الیتی از جامعه است که بهعنوان اقلیت جدی شناخته میشوند، در رسانهها حرفی از آنها زده نمیشود و تقریباً تلاش شده تا نادیده گرفته شوند، قشری که نه فرشتهوار هستند و نه شیطانوار؛ او شغلش تتو زدن است و همین یک برچسب در ذهن میآورد که این فرد لزوماً صد درصد درست نیست و کاراکتر سامان این را با خود به همراه دارد. سعی کردم او را شبیه به آدمهای واقعی بسازم که هم خوب هستند، هم انسان و گاهی هم بدجنس هستند؛ درواقع او خیلی آدم بد و نارفیقی نیست اما خیلی رفیق هم نیست.
به نظر میرسد در ادامه قصه سامان دچار تغییراتی میشود که نقش را خاکستری میکند؟
بله یکی از جذابیتهای این نقش چرخش او در روند قصه است که اول او را از دور میبینیم و بعد وارد خانواده میشود و در ادامه با ابعاد دیگری از او مواجه میشویم. یکی از نکات مهم در قصه سریال "همگناه" نبود قضاوت زودهنگام است چون شاید تصور ما با آنچه در واقعیت اتفاق میافتد ناقص و شتابزده باشد. نقش سامان در ادامه پررنگتر نمیشود، اما شکل حضورش متفاوتتر میشود و بخش مهمتری از قصه را شکل میدهد و سیما و سامان جدیتر دیده میشوند.
میتوانیم بگوییم آنچه امروز از شما بر پرده سینما و یا در شبکه نمایش خانگی میبینیم آوردههای شما از فضای تئاتر است؟
طبیعتاً بخشی از تجربه و روند آموزش و یادگیری با من از آن فضا میآید، اما در تئاتر مشق نکردهام که الان جواب بدهم. این نیز بخشی از همان مشق است و پروسه یادگیری و تجربه است و همان تجربه را میتوانم ازاینجا به تئاتر ببرم. اساساً خودم را بازیگر تئاتر میدانم و اگر مشکلات مالی و سفرهای که کنار شهرت گسترده شده نبود، ترجیح میدادم همچنان در تئاتر میماندم چون لذت اصلی برای من در آنجا اتفاق میافتد و این اجبار اجتماعی است که شما را مجبور به کار در این فضا میکند. در واقع همه مشق کارهای بعدی هستند.
قصد ندارید به تلویزیون بیاید و در آثار تلویزیونی نیز حضورداشته باشید؟
پیشنهاد برای بازی در تلویزیون داشتم و حتی برای نوروز امسال هم این پیشنهاد بود، اما قبول نکردم چون طرف مثبت آن دایره گسترده مخاطب است، اما طرف منفی آن میچربد. ترجیح میدهم فعلاً فعالیتی در تلویزیون نداشته باشم. شرایط اجتماعی، پوزیشن رادیو و تلویزیون بین مردم واقعی و شکل معرفی بازیگر توسط تلویزیون که خیلی نادر است پروژهای باشد که دوست داشته باشید، ازجمله دلایل عدم حضورم در تلویزیون است. بعد از این که سریال پخش شد هم خوشحال بودم که در آن حضور نداشتم و احساس رضایت از انتخابم داشتم.
شبکه نمایش خانگی را چطور میبینید؟
اینجا حداقل یک رهایی وجود دارد و پروژهها برای داشتن مخاطب اجازه دارند بیشتر شبیه مردم باشند. به همین دلیل نیز استقبال بیشتری میشود و یک رابطه دو طرفه است و کار واقعیتر است. هرچند اینجا نیز ممیزی وجود دارد. بهطور مثال چند مورد از سکانسهای من در سریال "همگناه" مورد ممیزی قرار گرفت. سایر دوستان را اطلاعی ندارم اما از همان قسمت اول تا الان تقریباً سکانسی از من نبوده که بخشی از آن حذف نشده باشد.
تا چه اندازه آنچه در فیلمنامه بود دستخوش تغییر شده است؟
برخلاف پروژههای دیگری که وجود دارد ما در "همگناه" یک فیلمنامه کامل داشتیم و میدانستیم چه اتفاقی قرار است بیفتد و این خیلی کمک کرد تا مسیرمان را مشخص بدانیم. تقریباً آنچه دیده میشود همان چیزی است که در فیلمنامه بود، بهاضافه آن درصدی از بداههپردازی که در تمرینها شکل گرفت و از سمت کارگردان هدایت شد.
و این روزها برنامهتان برای آینده چگونه است؟
چند پیشنهاد سینمایی و تئاتری دارم، اما فعلاً دست نگه داشتهام. ترجیح میدهم "همگناه" بیشتر جلو برود و آرام آرام تصمیم بگیرم.