به گزارش هنرآنلاین، در پی انتشار خبر اکران فیلم"خروج" ساخته ابراهیم حاتمیکیا در پارکینگ برج میلاد که مخاطبان میتوانند فیلم را در ماشینهای خود به تماشا بنشینند، فرزاد مؤتمن کارگردان سینما در صفحه شخصی خود در اینستاگرام دراینباره یادداشتی نوشت که در ادامه میخوانید:
چنان در تبلیغاتشان آوردهاند "براى اولین بار، سینما - ماشین"، که یک لحظه فکر میکنى حضرات اختراعى کردهاند، اما خط اول تبلیغ را که میخوانى متوجه میشوى منظورشان همان "درایوین سینما" است. دیدهاند یا خواندهاند که در روزهاى اخیر با تعطیلى سینماها و رستورانها در بسیارى از کشورها به دلیل گسترش بیمارى کووید-19، بعضى از رستورانهاى بزرگ پارکینگهاى خود را به درایوین سینما تبدیل کردهاند، گفتهاند که خوب ما هم بکنیم، اما تجربه تاریخى نشان میدهد که درایوینها، راه صحیح فیلم دیدن نبودند و از دهه 1980 به بعد عملاً تعطیل شدند و زمینهایشان براى ساخت مجتمعهاى تجارى مورد استفاده قرار گرفتند.
ایده ساخت درایوین از اوایل دهه 1930 در آمریکا، براى استفاده آن دسته از تماشاگرانى شکل گرفت که نمیتوانستند خودشان را منضبط کنند که بر صندلى تنگ سالن سینما و نزدیک به شخص دیگرى بنشینند. (درواقع همزمان با تعطیلى درایوینها، از نیمه دوم دهه 1970، در ساخت سینهپلکسها، صندلىها پهن شدند و دستههاى عریض با جاى لیوان، پیدا کردند، چیزى که در ساخت مجتمعهاى سینمایى ما نادیده گرفته شده)، اساس ایده ساخت درایوینها، بر پایه راحتطلبی مخاطب شکل گرفت که از اساس با تماشاى جدى فیلم، متغایر بود، اما بزرگى و لش بودن اتومبیلهاى آمریکایی، این ایده را عملی میکرد. پس از جنگ جهانى دوم و در دوره "بیبى بوم"، درایوینها بسیار گسترده شدند. پس از جنگ با تقسیم جدید بازارهاى جهانى بین کشورهاى فاتح (متفقین)، آمریکا بسیار ثروتمند شد، خانوادهها پرجمعیت شدند. فقط در سال١٩٤٩، سه میلیون نفر به جمعیت آمریکا اضافه شد. حضور خانوادهها با شش هفت بچه پر سر و صدا، تبدیل به معضل شد و خانوادهها ترجیح دادند که به درایوین بروند زیرا دیگر در اتومبیلهایشان کسى به آنها گوشزد نمیکرد که بچههایشان را ساکت کنند، همین باعث افت کیفیت مشاهده فیلمها شد، چون عملاً دقت و تمرکزى در کار نبود، دیدن فیلم در درایوین فقط نوعى وقتگذرانی محسوب میشد. دوران "بیبى بوم" تا نیمه دهه شصت ادامه پیدا کرد. اتومبیلها پهنتر و پهنتر شدند، اما اساساً فیلمهایى که به "فیلمهاى تابستانى" معروف بودند در این سینماها به نمایش درمیآمدند. کمدى موزیکالهاى نهچندان جدى و "فیلمهاى ساحلى". از ابتداى دهه هفتاد به دنبال بحران انرژى و گرانى بنزین، اتومبیلها کوچک شدند تا کممصرف باشند. تماشاى فیلم در اتومبیلهاى تنگ دهه هفتاد در درایوینها، طاقتفرسا بود. کمکم از اقبال عمومى از درایوینها کاسته شد. بهتدریج این سینماها به محل وقتگذرانى جوانانى تبدیل شد، که در اتومبیلهایشان سرشان بیشتر به "کار" خودشان گرم بود، آن بیرون هم یک فیلمى در حال اکران بود که تماشایش دقت چندانى طلب نمیکرد.
از نیمه دوم دهه هفتاد، این سینماها "دو فیلم با یک بلیت" فیلمهاى رده ب، آثارى از "سینماى سیاهپوستان" و "کمدى - سکسى"ها را نمایش دادند و از ابتداى دهه هشتاد رو به تعطیلى گذاشتند. در ایران در سال 1349 درایوین سینماى ونک واقع در خیابان ونک با فیلم "روسها دارن میان" (نورمن جویسون)، افتتاح شد، اما واقعاً مورد استقبال قرار نگرفت و تعطیل شد و تجربهاش در سالهاى اخیر تکرار نشد. در دوران تعطیلى فعلى حاکم بر سینماهاى دنیا، از درایوین میتوان بهعنوان یک راهکار موقتى استفاده کرد اما از آنجا که ما اصلاً درایوین سینما نداریم و فعلاً در پارکینگ میخواهند اکرانهایى را برگزار کنند، به چند نکته باید دقت داشت. قبل از هر چیز مسئله کیفیت پخش تصویر و صداست. بخصوص صدا، که باید بلندگوهاى پرتابل به اتومبیلها داده شود و با توجه به اینکه صداى اغلب فیلمهاى کنونى با سیستم "1 / 5" کار شدهاند برایش باید راه حلى در نظر داشت. چنانچه مثل قدیم یک بلندگو به هر اتومبیل داده شود نتیجهاش شنیده نشدن بسیارى از صداها خواهد بود. البته تهیهکنندگانى که فیلمهایشان را در درایوین به نمایش درمیآورند میتوانند براى این اکرانها یک میکس صداى مونو را در نظر بگیرند.
نکته دیگر این است که تماشاى فیلم در اتومبیلهاى پراید، رنو و این پژوهاى تنگ و بستهاى که در کشور ما تولید میشوند، واقعاً تجربهاى نچسب و عذابآور خواهند بود، هر چه بیشتر از اتومبیلهاى بزرگتر استفاده شود، بهتر است. مسئله بعدى این است که در درایوین، فیلمها را با ماشینهاى شاسیبلند تماشا نمیکنند. این اتومبیلها مانع دید سرنشینان اتومبیلهاى دیگر میشوند. با توجه به تعداد زیاد ماشینهاى شاسیبلند در شهرهاى کنونى، احتمالاً باید به جایگاه ویژهاى براى این ماشینها فکر کرد و بالاخره تماشاى فیلم در اتومبیل واقعاً جاى تمرکز و دقتى که حین مشاهده فیلم در سینما (یا حتى در سینماى خانگى) داریم را نمیگیرد. بد نیست بیشتر به کمدیها که تعدادشان کم هم نیست براى اکران در درایوین فکر کرد. شنیده شدن صداى خنده و قهقهه از اتومبیلهاى دیگر فضا را گرم میکند.