سرویس سینمایی هنرآنلاین: سالم صلواتی در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر با فیلم "پدران" در بخش نگاه نو حضور یافته است. او در 1393 در سی و سومین جشنواره فیلم فجر با فیلم "زمستان آخر" شرکت کرد، اما از آنجا که پروانه ساخت آن فیلم ویدئویی بود، در بخش سودای سیمرغ پذیرفته نشد و حالا فیلم جدید صلواتی در بخش نگاه نو شرکت کرده است تا او بهعنوان یک کارگردان فیلم اولی در جشنواره باشد.
"پدران" درباره دو دوست است که در سانحه تصادف یکی از آنها فوت میکند و حالا دو پدر در مقابل یکدیگر قرار میگیرند. در این فیلم هدایت هاشمی، علیرضا ثانیفر، گلاره عباسی به ایفای نقش پرداختهاند.
صلواتی در گفتوگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره این فیلم توضیحاتی ارائه کرد که در زیر میخوانید:
آقای صلواتی ایده این فیلم از کجا شکل گرفت و چرا به سراغ این موضوع رفتید؟
من خودم یک پدر هستم و یک پسر نه ساله دارم و به مسائل این فیلم آشنایی دارم. قرار بود فیلم چند سال پیش ساخته شود کاش همان موقع ساخته میشد تا بهتر دیده میشد ما در این فیلم پدرها را به تصویر میکشیم و بهواسطه آنها پسران را میبینیم. ما سعی کردیم قصه سرراستی داشته باشیم که در عین سادگی فیلم خوبی باشد. "پدران" محصول پروسهای پنج ساله است که من از 1393 بعد از حضور فیلم "زمستان آخر" در سی و سومین جشنواره فیلم فجر استارت آن را زدم. آن زمان ما پروانه ساخت را دریافت کرده بودیم، اما هر بار که قصد کلید زدن داشتیم این اتفاق رخ نمیداد. "پدران" تاکنون هشت تهیهکننده داشته است و با توجه به تیم فیلمنامهنویس خوبی که داشتیم ازجمله محمدرضا گوهری که یکی از سرمایههای خوب این فیلم بهحساب میآید، هر کدام از تهیهکنندگان با شنیدن نام او این رغبت را داشتند که در این کار حضور داشته باشند.
این هشت تهیهکننده چرا هیچکدام تا انتها کار را دنبال نکردند و به سرانجام نرسید؟
اولین کسی که به این کار جذب شد رضا میرکریمی بود که با توجه به طولانی شدن مدتزمان نگارش فیلمنامه، او درگیر پروژه فیلم "دختر" شد و از کار عقب کشید. بعد از آن تهیهکنندگان دیگری وارد کار شدند و دو بار وارد پیشتولید شدیم یک بار با آقای پورمحمدی که قرار بود در رفسنجان فیلم را بسازیم و پیشتولید را شروع کردیم که به خاطر شرایط سرمایه و اقتصاد این همکاری به هم خورد و یک بار هم سال 96 با جواد نوروزبیگی در یاسوج پیشتولید رفتیم، اما باز بنا به دلایلی به سرانجام نرسید. همه تهیهکنندگان دوست داشتند که در این پروژه باشند اما به دلیل سرمایه و جذب آن این اتفاق نیفتاد.
ظاهراً بنیاد سینمایی فارابی نیز بخشی از سرمایه فیلم شما را تأمین کرده است؟
بله بخشی از بعد مالی ما با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی حل شد و قرار بود وامی در اختیار ما بگذارد، اما سرمایه فیلم بیشتر از آن بود و درنهایت به این رسیدیم که به شکل لوباجد فیلم را به همراه شهرام مسلخی که از دوستان جوان و خوش آتیه ما در حرفه تهیهکنندگی سینما هستند و دستی بر آتش دارند جلو ببریم که به نظرم اتفاق اصلی همین حضور او بر سر کار بود. با حضور او ما در آرامش بیشتری کار را به سرانجام رساندیم و آنطور که یک فیلمساز انتظار دارد شرایط مناسبی در انتخابها داشته باشد او این کمک را به من کرد و درنهایت پس از این زمان طولانی، فیلم تابستان امسال در همدان کلید خورد.
بازیگران فیلم چطور انتخاب شدن و چرا به این گروه بازیگران رسیدید؟ فکر نمیکنید انتخاب گلاره عباسی بهعنوان مادر یک جوان 20 ساله برای مخاطب خیلی باورپذیر نباشد؟
فیلم ترکیبی از بازیگران سی و تئاتر و بازیگران همدان است و در پشت صحنه نیز ترکیبی از پیشکسوتان و جوانان حرفهای سینمای ایران حاضر شدند. بازیگرانی چون هدایت هاشمی، گلاره عباسی در کنار علیرضا ثانیفر که از بازیگران خوب فیلم کوتاه است و در این سالها در فیلمهای بلند خوش درخشیده است، قرار گرفتند. از سوی دیگر با توجه به تجربهام در فضای فیلم کوتاه از بازیگران بسیار توانمند این فضا بهره گرفتم کیوان پرمر، سارینا ترقی، یوسف یزدانی از بازیگران کرد، مرتضی خانجانی و مهشید ناصری نیز در ادامه به ما پیوستند.
"پدران" درواقع قصه مقابله دو پدر است و آنچه فکر میکنند.
قصه فیلم درباره تقابل میان نسلهاست، بین پدرها، پسرها، دخترها و قصه امروز و چالشهایی است که در این بین وجود دارد.
این فیلم همانطور که اشاره کردید دومین فیلم بلند شماست چه شد که در بخش نگاه نو حضور یافتید؟
بخش نگاه نو مختص به فیلمهای اول است و فیلم ما برای حضور در این بخش انتخاب شد و در همین روزهای اخیر کارهای پست پروداکشن را انجام دادیم و جزییات اندکی مانده است که بعد از جشنواره با فراغ بال بیشتری این کار را انجام میدهیم. تجربه امسال من در جشنواره فیلم فجر، درواقع دومین تجربه بلند من است. من با "زمستان آخر" نخستین تجربهام را پشت سر گذاشتم، این فیلم را در وهله اول وقتی ارسال کردیم چون پروانه ویدئویی داشت، به این امید که انتخاب شود و ما برای آن بتوانیم پروانه سینمایی بگیریم شرکت دادیم، اما فیلم در بخش مسابقه انتخاب شد و متأسفانه به خاطر بحث پروانه ویدئویی و اینکه پروانه ساخت سینمایی نداشت و این که در جریانهای خارجی حضور یافت و جایزه گرفته بود در بخش خارج از مسابقه جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و به همین دلیل فیلم "پدران" در حالی که دومین فیلم بلند من محسوب میشود، اما در جشنواره فیلم فجر به خاطر داشتن پروانه ساخت سینمایی بهعنوان نخستین اثر بلند سینمایی من به نمایش درآمد و در بخش نگاه نو پذیرفته شد. این چیزی است که در آییننامه جشنواره فجر وجود دارد و امیدوارم امسال بعد از جشنواره دستاندرکاران جشنواره، سازمان سینمایی، بنیاد سینمایی فارابی و خانه سینما برای این مشکل فکری کنند تا مسئله فیلم اولیها تکلیفش مشخص شود تا فیلمسازی که فیلم بلند کار کرده فیلم اولی محسوب شود یا این که همچنان بحث پروانه ساخت سینمایی و ویدئویی مطرح باشد. ایران جزو معدود کشورهایی است که این قانون را برای فیلمهای اول بهحساب میآورد.
بهطور کلی رقابت در بخش نگاه نو را چطور ارزیابی میکنید؟
فیلمسازانی را که در این بخش حضور دارند میشناسم. همه آنها از فیلمسازان خوب و جدی فیلم کوتاه بودند و از دوستان خوب من هستند و امیدوارم امسال شاهد دیدن فیلمهای خوبی باشیم، فارغ از بحث رقابت؛ خوبی این بخش این است که یک جایزه دارد و بزرگترین حسن این بخش تنوعی است که این فیلمها دارند و از همه ژانرها اثر دیده میشود که میتوانند سلایق متفاوت، تجربههای تازه و بهنوعی متفاوت به همراه داشته باشند که هرکدام از آنها جذابیت خاصی برای مخاطب و حتی منتقدین دارد.
آقای صلواتی شما یک فیلمساز از خطه کردستان هستید، چرا همدان را انتخاب کردید و چرا در جغرافیای همان شهر خودتان فیلم را نساختید؟
بهعنوان یک فیلمساز کرد در جشنواره هستم، هرچند فیلممان یک فیلم کردی نیست. حضور فیلمسازان و عوامل کرد در جشنواره هرچند هرسال دیده میشود، اما راضیکننده نیست. چون ما در حوزه سرمایه و سرمایهگذاری سینما، بهشدت ضعیف هستیم و باعث میشود تولیدات خوب و دیدنی که فیلمسازان توانمند ما میتوانند داشته باشند را نداشته باشیم. بنابراین هرسال به شکل کج دار مریض یا فیلم داریم و یا بچههای ما بیشتر در قالب عوامل فنی فیلمهای سینمایی در این فستیوال حضور دارند. فیلم کردی کمرنگ است، من بسیار دوست داشتم فیلمم را در جغرافیای کردستان و لوکیشنهای شهر خودم سنندج با توجه به شناختی که از فرهنگ و مردم آن خطه دارم بسازم که حتی میشد انتخابهای بهتری داشته باشم اما اگر به این زبان میساختم مسئله اکران پیش رویم قرار میگرفت. من فیلم "زمستان آخر" را به زبان کردی داشتم و با توجه به این که شرایط اکران در سینما را نیز داشت، اما سینماداران آنطور که باید از آن استقبال نکردند و تنها هنر و تجربه بود که میخواست فیلم را اکران کند، در حالی که من میخواستم فیلم اولم در معرفی به سینمای ایران، فیلمی باشد که در اکران با استاندارد روبهروست و مخاطب را هم جذب سینما میکند. مسئله زبان یکی از آن پارامترهایی است که باعث میشود، مخاطب در انتخابش تردید کند و سینمادار نیز در نمایش این فیلمها تردید به خرج بدهد. بنابراین ترجیح دادم فیلم اولم برای معرفی به سینمای ایران که دست من را برای فیلمهای بعدی باز میکند، فیلمی باشد که شرایط اکران خوب دارد. متأسفانه در سینمای ایران مخاطب ما عادت ندارد فیلم را با زیرنویس ببیند و سینمادار هم دوست ندارد، فیلمهایی جدای از زبان فارسی را در سینما نمایش دهد. از سوی دیگر بحث فروش و بازگشت سرمایه را نیز پیش رو داریم و امیدوارم این حضور و معرفی به سینمای ایران باعث شود تا اعتماد سرمایهگذاران و تهیهکنندگان برای فیلمهای بعدی که من میخواهم در کردستان و به زبان مادریام بسازم بیشتر شود و دستم بازتر شود چرا که متأسفانه سرمایهگذاران کرد در حوزه سینما و فرهنگ بسیار دست به عصا پیش میروند و کم داریم سرمایهگذاری که حامی فیلمهای کردی باشد و این از بزرگترین معضلات فیلمسازان کرد ماست. در حالی که فیلمسازان بسیار توانمندی در این استان داریم که میتوانند در حوزه سینما فعال باشند اما در خود کردستان، کردستان عراق، کردستان ترکیه یا کردستان سوریه شرایط اکران و دیده شدن آثارمان وجود ندارد و یکی از دلایلی است که سرمایهگذاران به سراغ فیلمهای ما نیایند. سرمایهگذار در هر شرایطی به این فکر میکند که سرمایهاش بازدهی داشته باشد و این از آن دست مشکلاتی است که فیلمسازان ما با آن دست و پنجه نرم میکنند و ما گاهی مجبور میشویم گریز بزنیم به سینمایی که میتواند اطمینان بیشتری را برای تهیهکننده و سرمایهگذار به همراه داشته باشد. این فیلم در سینمای ایران اولین فیلم بلند سینمایی من محسوب میشود که به زبان کردی نیست، امیدوارم حداقل برای من این شرایط به وجود آید تا بتوانم با اکران خوب و شرایط مطلوب برای فیلم بعدی اعتماد بیشتری داشته باشم و بتوانم آن را به زبان کردی بسازم.
یعنی شرایط ساخت فیلم برای شما در کردستان فراهم نبود؟
من میتوانستم فیلمم را در کردستان بسازم، اما به زبان فارسی، در حالی که ترجیح میدهم در شهر خودم به زبان مادری فیلم بسازم و یک بازیگر کرد را در اتمسفر کردستان با زبان مادریاش استفاده کنم تا این که مجبور باشد به فارسی صحبت کند، چیزی که ما اجتماع کرد همیشه به آن نقد داشتیم و دیگرانی که در کردستان فیلم ساختند و حتی در سایر نقاط ایران ترک، عرب و ... با شناخت حداقلی و زبان و لهجهای که حتی برای ما برخورنده بوده است کار کردهاند و این خوب نیست.