سرویس سینمایی هنرآنلاین: فیلم سینمایی "بیصدا حلزون" نخستین ساخته بلند سینمایی بهرنگ دزفولیزاده است که در بخش نگاه نو سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درمیآید.
دزفولیزاده پیش از این بهعنوان عکاس در سینما فعالیت داشت و حالا پس از ساخت چند فیلم کوتاه نخستین فیلم بلندش را روانه جشنواره فیلم فجر کرده است. "بیصدا حلزون" به تهیهکنندگی مرتضی شایسته به موضوع ناشنوایان میپردازد و روایتگر داستان زنی است که بین احساس و منطقش در حال تصمیمگیری است.
هانیه توسلی، مهران احمدی، پدرام شریفی، محسن کیایی با حضور علیرضا جلالیتبار، بهنوش بختیاری، بیژن بافکار، شیرین ولیپور و مجتبی شکری بازیگران "بیصدا حلزون" هستند که امروز یکشنبه 13 بهمنماه در سئانس دوم در پردیس سینمایی ملت که کاخ جشنواره بهحساب میآید به نمایش درخواهد آمد. به همین بهانه با او گفتوگویی داشتیم که در زیر میخوانید:
آقای دزفولی زاده کمی درباره دلایل انتخاب این موضوع و دغدغههایتان درباره ساخت این فیلم توضیح دهید؟
همیشه دلم میخواهد موضوعات اجتماعی را که کمتر به آنها توجه شده یا دیده شدهاند به تصویر بکشم و درباره آنها فکر کنم. چرایی وجود این مشکلات در جامعه و این که چرا ما از آنها غافل هستیم همواره دغدغه ذهنی من بوده است. اعتقاد دارم هرچقدر هم که بخواهیم به موضوعات جدید بپردازیم، اصل موضوع باز هم تکراری است. موضوعی که من انتخاب کردم هم شاید در نگاه اول تکراری باشد، اما تلاش شد از زاویهای دیگر باشد و این تکرار کمتر به چشم آید. فیلم مضمون اجتماعی دارد و درباره ناشنوایان است، قشری خاص از جامعه که کمتر به آنها توجه میشود، قشری با روحیه لطیف که همه چیز را رک و راست به زبان میآورند. ساخت فیلم درباره این افراد کار سخت و پیچیدهای است، اما به لطف خدا و تیم همراهم توانستم این کار را به پایان برسانم، قشری که تنها در اینجا چندان دیده نمیشوند و به آنها توجه نمیشود، قشری که به اقلیم و هویت خود اعتقاد دارند و اگر حس کنند خودشان نیستند، دچار ناراحتی میشوند. تلاش کردم صدای این قشر برای گوشهای شنوا باشم. تاکنون شش فیلم درباره این قشر در سینمای ایران ساخته شده است که من همه آنها را دیدم و به آنها احترام میگذارم و به نظرم کارگردانان این فیلمها بسیار جسارت داشتند که به این موضوع فکر کردهاند و درباره این قشر فیلم ساختهاند.
روند انتخاب بازیگران برچه اساسی بود؟ هر بازیگری حاضر به پذیرش چنین نقشی نیست چرا که سختیهای بسیاری به همراه دارد؟
در انتخاب بازیگران و عوامل از آنجا که با یک فیلم عادی روبرو نیستیم، یک پروسه چهار ماهه پیشتولید را طی کردیم تا به تیم فعلی رسیدیم که بسیار انگیزه داشتند. سعی کردم بازیگران در نقشهایی که کمتر دیده شدهاند، حضور داشته باشند و این اتفاق باعث شد فضای بسیار دوستانه، تجربهگرا و خلاقی شکل بگیرد. از بازیگرانی که به من اعتماد کردند و در کنار من بودند ممنونم. در این میان همراه با دو مشاور زبان اشاره دورخوانیها و تمرینهای بسیاری داشتیم، چرا که زبان اشاره خانمها با آقایان متفاوت است و پروسه تمرین طولانی شد و به همین دلیل نیز برخی از بازیگرانی که انتخاب کرده بودیم نتوانستند با ما همکاری داشته باشند، اما بازیگرانی که با زبان اشاره صحبت میکنند جسورترین بازیگران سینمای ایران هستند و بسیار در این راه همکاریکردند و روزهای متمادی این تمرینات ادامه یافت. هانیه توسلی، محسن کیایی و پدرام شریفی در این فیلم به زبان اشاره صحبت میکنند.
فیلم شما به لحاظ نورپردازی و فیلمبرداری نیز جزو آثاری است که شرایط متفاوتی دارد، کمی از همکاری با محمدرضا جهانپناه فیلمبردار کار بگویید؟
من با فیلمبرداران زیادی کار کردم، اما وقتی فیلمهای "احتمال باران اسیدی"، "برادرم خسرو" و "روتوش" را دیدم، حس کردم جنس کار او به آنچه من نیاز دارم بسیار نزدیک است. در همان مدت فیلمهای بسیاری درباره ناشنوایان دیدم و حس کردم او چقدر درست نورپردازی و فیلمبرداری میکند. بنابراین از او درخواست کردم فیلمنامه را بخواند، تا زمانی که پاسخ دهد بسیار استرس داشتم چون گزینه دومی برای این کار نداشتم، اما خوشبختانه او پذیرفت و ماحصل این همکاری امروز بر روی پرده سینماست.
شنیدهام که پروسه نگارش فیلمنامه شما بسیار طولانی شد. چرا؟
بله، پنج سال پروسه نگارش طول کشید، زیرا تیمهای مختلفی در بخش نگارش میآمدند، اما احساس میکردم هنوز مسیر درستی را پیش نگرفته تا این که آخرین کسی که به ما اضافه شد تا حدودی از دنیای ناشنوایان شناخت داشت و توانستیم سیناپس خوبی بنویسیم. ما تقریباً تا قبل از شروع کار 14 بار فیلمنامه را بازنویسی کردیم و ارشاد بازنویسی آخر را خواند به همین دلیل مراحل پروانه ساخت بهسادگی انجام شد، مرتضی شایسته نیز بهعنوان تهیهکننده همکاری خیلی خوبی داشت.
با تمام تلاشهایی که انجام دادید اما فیلم شما در بخش رقابتی نیست تا چه اندازه این نبود روی فیلم اثرگذار است و فکر میکنید چقدر میتوانست در این رقابت حضور داشته باشد؟
من اگر موضوعی نباشد و خودم به قطعیت در زندگی نرسم بهعنوان کارگردان آن فیلم را نمیسازم و اصلاً مطرحش نمیکنم. سؤال من از اعضای هیئت انتخاب این است که چرا فیلم در بخش سودای سیمرغ غیبت دارد. فیلم ما ردهبندی سنی ندارد و همه افراد میتوانند مخاطب آن باشند و با رویکردی که امسال جشنواره برای نابینایان و ناشنوایان در نظر گرفته است هماهنگ است. قطعاً نبود فیلم در بخش سودای سیمرغ باعث میشود نامش در میان نامزدها کمتر شنیده شود. من در این فیلم تلاش کردم با بودجه محدود و مسیری سخت به سراغ سوژهای بروم که به جامعه ناشنوایان میپردازد و از سوی دیگر این فرهنگسازی برای شنوایان شکل بگیرد و برای آنها یک سؤال ایجاد کنم، حال چرا در چنین شرایطی نباید این فیلم رقابت کند. این در حالی است که فیلم من میتوانست در این بخش حضور داشته باشد. اهالی رسانه، منتقدان و سینماگرانی که فیلم را دیدند همه متفقالقول گفتند که فیلم قدرت رقابت با سایر آثار را دارد. سؤال من از دبیر و شورای هیئت انتخاب این است که علت عدم حضور فیلم، در بخش سودای سیمرغ چیست؟ اگر فیلم ازلحاظ ساختار و کارگردانی مشکل دارد قطعاً در بخش نگاه نو نباید میبود. امسال بیشترین آثار را در بخش نگاه نو داشتیم و فیلم من از میان این تعداد اثر انتخاب شده است. ضمن این که من خیلی سخت به این گروه بازیگران رسیدم و بازی در این فیلم برایشان بسیار سخت بود و شاید بسیاری از بازیگران وارد شدن به این چالش را دوست نداشتند. اما من با بازیگرانی کار کردم که بسیار جسور هستند، آنها در لبه یک تیغ حرکت کردند چرا که ناشنوایان اگر احساس کنند که این اداست، آن را پس میزنند. از سوی دیگر با این اتفاق بازیگران دیگر نیز ترغیب میشوند در این دست آثار بازی کنند. آیا نامزد نشدن این بازیگران و سایر عواملی که بسیار در جریان ساخت فیلم زحمت کشیدند مانند بخش صدا که ما ماهها تلاش کردیم تا به صدایی برسیم که یک شنوا متوجه شود که ناشنوا چه دامنه شنیداری میتواند داشته باشد برای درک هرچه بهتر یک ناشنوا یا در بخش موسیقی که با جابهجایی نتها تلاش کردیم شنوایان را به زندگی ناشنوایان نزدیک کنیم، رغبت و انگیزهای برای آنها میگذارد تا در آینده بتوانند در این عرصه فعالیت داشته باشند؟
یعنی به نظر شما حضور نداشتن این فیلم در بخش سودای سیمرغ ممکن است حضور آنها را کمرنگ کند؟
بله، حضورشان کمرنگ میشود چون انگیزه از آنها گرفته میشود. بازیگران فیلم نقش بسیار خاصی را بازی کردند و حتی برای ایفای آن دچار آسیب شدند. در این سینما بحرانهای زیادی داریم ما مدتها تمرین داشتیم در حالی که در بخش بازیگری این بازیگران در گردونه رقابت حضور ندارند، یا در بخش صدا، فیلمبرداری و موسیقی رقابتی برایشان وجود ندارد و این باعث میشود که آنها فکر کنند دیده نمیشوند و مهجور واقع میشوند به همین دلیل دیگر حاضر نمیشوند اینطور صرف انرژی کنند. من فکر میکنم جای تشویق، اتفاقاً تنبیه شدیم.
خود جشنواره فیلم فجر تا چه اندازه میتواند روی دیده شدن آثار تأثیرگذار باشد؟
جشنواره یک ویترین خیلی خوب است برای دیده شدن فیلم و این که فیلمساز بتواند خودش را خیلی خوب محک بزند. چرا که در میان مخاطبان، منتقدان و اصحاب رسانه فیلم دیده میشود. این کمتر شنیده شدن روی اکران و فروش فیلم تأثیر میگذارد و از سوی دیگر تهیهکنندگان و سرمایهگذاران کمتر برای همکاری ترغیب میشوند. من برای جذب تهیهکننده بسیار تلاش کردم به این دلیل که همه به من میگفتند میخواهی با این فیلم چه کنی؟! در حالی که فیلم من یک فیلم اجتماعی متفاوت است که در بستر یک درام ارسطویی و جذاب برای مخاطب ساخته شده است.
گلاره عباسی با شکل دادن سوینا برای نابینایان فعالیت جدیدی را آغاز کرد، فکر میکنید اتفاقاتی از این دست تا چه اندازه میتواند برای این قشر از جامعه مؤثر باشد؟
بسیار زیاد، هرچقدر از این دست فیلمها بیشتر ساخته شود و این حرکتها دیده شود، برای جامعه شنوا باعث میشود چشمش را بیشتر باز کند و به این موضوعات نگاه کند و قطعاً بسیار اثرگذار خواهد بود. حرکت گلاره عباسی بسیار متفاوت است و رویکرد خوبی دارد به همین دلیل نیز در جشنواره فیلم فجر امسال یک تعامل شکل گرفته است. البته نمیدانم انتخاب آثار برای ناشنوایان و نابینایان برچه اساسی شکل گرفته است، اما "سینما اشاره" باید همیشگی باشد نه زمانی کمرنگ و زمانی پررنگ؛ اگر این پررنگ شدن شرایطش فراهم شود من فکر میکنم مسائل و مشکلات ناشنوایان آنقدر گنجایش دارد که حتی بتوان به ساخت یک مجموعه فکر کرد. ما حرکتهایی انجام دادیم تا در بستر قصههای جذاب بتوانیم برای شبکه نمایش خانگی مجموعهای حول این محور تولید کنیم که امیدوارم شرایط برای آن فراهم شود.