به گزارش هنرآنلاین، سیدعلی ضیا در ویژه برنامه شب یلدای شبکه یک، میزبان داریوش فرضیایی مجری محبوب کودکان و سیده فاطمه گیلانپور مادر او بود.
عمو پورنگ در ابتدا گفت: با حضور در این استودیو یاد و خاطره شبکه یک که از آن شروع کردم برایم زنده شد. بعد رسیدیم به دو، بعد سه، بعد چهار... (با خنده)
وی که در رشته گرافیک تحصیل کرده درباره فراز و نشیب دوران کاریاش اظهار کرد: اکثر هنرمندان ما از همین جا شروع کردهاند وگرنه باید به آنها شک کنید. من از خیلی پایینتر از اینها شروع کردهام. مادرم میداند. او یک کتابچه از خاطرات من است. من از جای پایین و با سختی شروع کردهام.
مادر عمو پورنگ هم گفت: باید سختی بکشید تا موفق شوید.
فرضیایی ادامه داد: من از مهدکودک شروع کردم و از آن زمان با بچهها انس دارم و به اینکه از جای پایین کارم را آغاز کردم افتخار میکنم.
وی یادآور شد: ما سعی کردیم به روز کار کنیم. ما رو به جلو رفتیم و پسرفت نداشتیم. گروه برنامه ساز عمو پورنگ چه نویسنده و کارگردان و تهیه کننده همیشه خلاق بودند.
کودک محلی از اعراب ندارد
عمو پورنگ با انتقاد از وضعیت فعلی تصریح کرد: الان کودک محلی از اعراب ندارد. هوا هم با کودک لج است. کودک مریض است و حالش خوب نیست. کتابهای کودکمان، برنامه سازی کودکمان، داریم با خودمان چه میکنیم؟! واقعا حالا داریم با برنامه چکار میکنیم.
فرضیایی خطاب به ضیا گفت: دیدم کودکی را که در سطل زباله انداختند به برنامه آوردی و از او دلجویی کردی اما چند نفر دیگر هستند که اصلا دیده نمیشوند؟ باید برای کودکان برنامه ریزی بلندمدت شود، آموزش و پرورش، کتاب، سینما و موسیقی کودک هم مهم است.
وی با بیان اینکه نباید اصلا تبلیغاتی برای کودکان پخش شود، یادآور شد: ما عناصر فرهنگی هستیم و پتانسیلهای ما نباید خرج شود. من یک برند هستم که دارم از خودم حراست و علی رغم همه پیشنهادهای سینمایی و تلویزیونی از خودم مراقبت میکنم.
عمو پورنگ درباره این پیشنهادهای توضیح داد: مدام پیشنهاد دارم. من داریوش فرضیایی هستم اما به هر حال عمو پورنگ را یدک میکشم. هرجایی میتوانم باشم اما عمو پورنگ یک سرمایه است که نباید آن را از دست بدهم حتی به بهای از دست دادن رقمهای بالایی که به من پیشنهاد میشود.
فرضیایی با تمجید دکور برنامه یادآور شد: دکور سادهای دارید و آجیل که مردم نمیتوانند بخرند در دکورتان نگذاشتهاید.
ضیا هم اشاره کرد: این روزها میبینیم برخی از نمادهای کریسمس استفاده میکنند، در حالی که نماد ما کرسی است و قطعا ما کم کاری کردهایم که شاهد این اتفاقات هستیم.
دولت بودجه صداوسیما را بدهد دیگر
عمو پورنگ هم با بیان اینکه زمانی به جشنوارههایی میرفتم که جمعیت 500، 600 هزار نفری میآمدند و فضای خوبی بود، تاکید کرد: آن زمان چقدر برنامهها محتوا داشت و برنامه سازان با انگیزه بیشتری کار میکردند چرا باید پس زده بشوند و بی انگیزه شوند. چرا باید دل سرد شوند؟ دولت بودجه صداوسیما را بدهد دیگر. خیلیها هستند که تمکن مالی ندارند و تلویزیون همه زندگیشان است.
وی درباره شایعاتی که مبنی بر مهاجرت او شنیده میشود، با اشاره به مادرش گفت: من وقتی این را دارم کجا باید بروم! عشق من است.
مادرش هم اظهار کرد: جرات هم ندارد برود. میدانی چرا؟ چون من غیر از این کسی را ندارم. 5 تا پسر داشتم خدا یکی را از من گرفته، خودش داده خودش هم گرفته 4 تا پسر دارم، دو تا هم دختر دارم. پسرهای من همه خوب و اهل هستند عین داریوش.
گیلانپور درباره این حواشی و همچنین شایعه ازدواج عمو پورنگ با یک دختر هندی گفت: بگذار بگویند من که نمیدانم. آن دختر با من صحبت کرد و با هم سلام علیک کردیم.
فرضیایی هم در پاسخ به ضیا که میگفت پس این ماجرا حقیقت دارد، گفت: به هر حال کسی که بخواهم با او ازدواج کنم باید ننه مرا ببیند، من هم باید ننه او را ببینم ولی ما به توافق نرسیدیم. مامان من که هندی بلد نیست، من هم دست و پا شکسته با او حرف میزدم.
مادر او هم تاکید کرد: من زبان آن دختر را نمیدانم، مسلمان هم نیست. ما نماز میخوانیم خداپرست هستیم من آن عروس را قبول ندارم.
میخواستم با یک دختر هندی ازدواج کنم
فرضیایی با رد این موضوع گفت: چرا او مسلمان است. اما به هر حال برای این مقوله مهم باید همه چیز بررسی شود. ما دو مشکل داریم یکی اینکه ایشان تحت هیچ شرایطی به ایران نمیآید و مشکل دیگر هم اینکه من هم به هند نمیروم، پس این ماجرا منتفی است.
وی درباره نحوه آشناییاش با این دختر هندی توضیح داد: ایشان یکی از زیردستهای آقای دکتر ایرانی از دوستان من، در بیمارستانی در هند است. اصلا پیشنهاد ازدواج با او را آقای دکتر ایرانی به من دادند. من هم او را دیدم و بدم نیامد؛ ایشان مسلمان و آدم افتاده و خاکی است ولی من نمیتوانم آنجا بروم و او هم میگوید من نمیتوانم اینجا بیایم.
عمو پورنگ خطاب به ضیا ادامه داد: خوب برای امشب حاشیه درست کردیها. من معتقدم خیلی راحت باید حرف زد. حالا خودت جواب مرا بده، شما کی داماد میشوی!؟
فرضیایی در ادامه جای خود را با ضیا عوض کرد و در جایگاه مجری نشست و گفت: مادر مرا همه دوست دارند من اگر یک درصد از خوبیهای این را داشتم خیلی موفق بودم.
وی خطاب به مادرش اظهار کرد: این پسر آخریتان چرا هندی میخواند؟ شما شمالی، شوهرتان خدا بیامرز آذری. چرا این اینطور شد؟
عمو پورنگ با بیان اینکه شنیدم گل یا پوچ خیلی خوب بازی میکنی، با مادرش این بازی را روی آنتن انجام داد و درباره علاقه او به داشتن گوشی تلفن هوشمند در حالی که سواد ندارد سخن گفت.
پایان بخش حضور داریوش فرضیایی در برنامه شب یلدای علی ضیا اجرای یک ترانه هندی روی آنتن زنده بود.