سرویس سینمایی هنرآنلاین: مراسم سومین دوره جایزه پژوهش سینمایی چهارشنبه 27 آذر در فرهنگستان هنر برگزار میشود، جایزهای که سومین دوره خود را پشت سر میگذارد و تاکنون پژوهشگران و دانشجویان بسیاری در آن شرکت کردهاند.
محمود اربابی معاون توسعه فناوری و مطالعات سینمایی سازمان سینمایی و مسئول برگزاری این جشن با حضور در هنرآنلاین درباره این جایزه و دلایل برگزاری آن و همچنین نقش و جایگاه پژوهش در سینمای ایران سخن گفت. او میگوید هرکسی که درباره سینما مینویسد الزاماً پژوهشگر نیست، اتفاقی که این روزها تبدیل به آفت پژوهش شده است، در حالی که پژوهش صرفاً نگارش نیست و پژوهشگر باید با تحقیق و تفحص به موضوع پژوهش بپردازد.
آقای اربابی، در حال پشت سر گذاشتن سومین جایزه پژوهش هستیم و مقالهها به دست شما رسیده است. اجازه دهید مصاحبه را با این سؤال آغاز کنم که چطور به این نتیجه رسیدید که در سینمای ما نیاز است تا به سمت این موضوع برویم و قرار است این جایزه چه آوردهای برای سینمای ایران به همراه داشته باشد؟
میدانید که مسئله پژوهش الزاماً برای رسیدن به نتایج جدید نیست بلکه زمینه سیاستگذاری برنامهریزی و اقدام را فراهم میکند. پژوهش الزاماتی دارد که اگر فراهم شود تصمیمگیری، بحث کردن و شناخت پدیدهای را که با آن مواجه هستیم راحتتر میکند. اگر من از شما سؤال کنم که مثلاً تعداد فیلمهای پیش از انقلاب چقدر است و گرایشهایشان چه بوده است یا فروش فیلمها در قبل از سینما چگونه بوده است یا نظامهای تولید، پخش و اکران فیلمها چگونه بوده است، چگونه میتوانید به این سؤالات پاسخ دهید؟ این پاسخ زمانی میسر است که نگاه پژوهشی روی سینمای قبل از انقلاب صورت گیرد و همین امر را در زمان حال نیز میتوان در نظر گرفت. این اطلاعات تنها از طریق پژوهش به دست میآید. طبیعی است که خبر میآید و میرود و نگاه در لحظه است، اما نگاه پژوهش فرایند تولید دانش است در ارتباط با هر پدیدهای و طبیعتاً نه این که ما به این نتیجه رسیده باشیم بلکه ضرورت هر فعالیتی خصوصاً اگر آن فعالیت هنری، علمی باشد ارتباط مستمر و مستقیم با امر پژوهش دارد. این اتفاق کمابیش در گذشته رخ میداد و افراد زیادی نیز در این زمینه بعضاً به شکل فردی کار میکردند. از سوی دیگر وقتی به عقبه دانشی و پژوهشی سینمای خودمان مراجعه میکنیم، درمییابیم که منابع و مأخذی که نگاهشان نگاه پژوهشی باشد، یعنی یک فرایند علمی و سازمانیافته باشد، بسیار اندک داریم. ما در مورد فیلمها کتاب داریم اما به نظر میرسد این کتب نقد فیلم هستند، اما تحلیل از ورای این نقدها که نوعی از تفکر، نظام شکلگیری، نظام نتیجهگیری از پدیدههایی که موازی یا متقاطع با هم اتفاق میافتند در زمان گذشته را در برمیگیرد که بسیار اندک است. اگر در چهل سال گذشته بخواهیم این نگاه را نه نگاه روزانه، ژورنالیستی و حتی نقادانه در سینمای ایران بیابیم این آثار بسیار اندک هستند. به این دلیل و با توجه به شرایطی که برای سینمای ایران رقم خورده است از سالهای قبل از انقلاب با توجه به تفاوت افکار افراد کسی نمیتواند سینمای بعد از انقلاب را انکار کند. هرچه به سالهای گذشته سینما بازمیگردیم انگار آن را نمیشناسیم چون اطلاعات و پژوهشی در آن حوزه نبوده است؛ بنابراین درباره مسائل آن سینما، محصولات مکتوب و نگاههای پژوهشیمان اندک است چرا که این توجه اگر هم صورت گرفته است به شکل گردآوریشده نیست. همه این شرایط و ضرورت توجه به همه ابعاد سینما که نسبت به گذشته گستردهتر شده است ازجمله نظام صنفی، نظام مناسبات حقوقی، اکران، تولید و ... آنقدر مهم و گسترده شده که ضرورت پرداختن به این موضوع از نگاه پژوهش را نیز مهم کرده است؛ بنابراین خود این نگاه پژوهشی باعث میشود تا بهسرعت به الزامات آن برسیم. انجام فعالیتهای پژوهشی، ایجاد فضای پژوهش و در ادامه درگیر کردن همه کسانی که در این فرایند مؤثر هستند در شرایطی که بتوانند آثار هم را ببینند و ارزیابی از آن داشته باشند ایده اولیه شکلگیری جایزه پژوهش سال را شکل داد و مانند هر برنامه دیگری که شروع میشود، سال اول به کلیات پرداختیم که این جایزه را در ابتدا مطرح کرده، آن را معرفی کنیم و برای دیگران ضرورت آن را اعلام کنیم و در ادامه آنچه در سالهای قبل شده را در یک فرصت به رقابت بگذاریم. این شرایط منجر به شکلگیری جایزه پژوهش شد که دو دوره آن برگزار شد و امسال سومین سال آن را پشت سر میگذاریم.
بخش پژوهش شاید در حوزههای فنی بیشتر جواب دهد تا حوزههای انسانی و همواره میبینیم که در حوزههای علوم اجتماعی و انسانی این بخش مغفول مانده است و خود شما هم معتقد هستید که پژوهش امروز شرایط خوبی دارد، اما هنوز به آن مطلوبیت نرسیده است. به نظر شما این اتفاقات میتوانند آن مطلوبیت را نیز به همراه داشته باشند و ضرورت بخش پژوهش در سینما نیز احساس شود تا به شکل درست پیش برود یا نه؟ اینکه موضوعاتی داشته باشیم و درباره آنها پژوهش کنیم یک بحث است و اینکه این پژوهش در راه درست شکل بگیرد بحث دیگری است.
همه اینها بستگی به این دارد که ابزار و شرایطش فراهم باشد یا نباشد؛ بسیاری از کسانی که درگیر این اتفاق میشوند ازجمله سازمان یا پژوهشگران و کسانی که میخواهند از این مجموعه بهرهمند شوند و اصطلاحاً کارشان را درست انجام دهند قطعاً این اتفاق رخ میدهد؛ اما این که ما الان بگوییم همه کارشان را انجام میدهند پس این اتفاق درست رخ میدهد به معنای صد در صد نیست، اما میتوان نشانهها و تأثیرات آن را جستجو کرد و دید که رو به رشد یا رو به کاهش است؛ پدیده پژوهش همواره در حال رشد است و ممکن است در برهههایی به آن بیتوجهی شده باشد و یا اشاره به آن نشود، اما در رفتار ما تأثیر دارد چون راهی جز استفاده از ابزار دانش نداریم و پژوهش این دانشها را تولید میکند. میتوان اینطور فرض کرد که وقتی یک سازمان، نهاد یا جامعهای به امر پژوهش توجه نمیکند خالی از دانش میشود. البته این شکل پژوهش علمی یک شکل آن است و اشکال دیگری هم وجود دارد که برای ما اصطلاحاً دانش تولید میکند. وقتی یک تفکر خرافی داریم هم مبتنی بر یک اطلاع دانشی هستیم و تعبیر میکنیم که فهم یا دانشی مؤثر به همراه داشته و راه علاج است. بماند که یک کار علمی است که نظام استدلالی دارد و از منطقی پیروی میکند. فرایند پژوهش به شکل ذاتی کمک میکند تا فعالیتها مطلوبتر پیش برود، ضمن این که بستگی دارد به افرادی که پیرامون این مسئله حضور دارند آیا علاقهای دارند و ضرورت و تواناییهای آنها اجازه میدهد کار کنند یا نه. برای امر پژوهش و پژوهشگر نفس انجام دادن این اولاتر از بهرهبرداری دیگران است و نمیتوانند فکر کنند چون کسی استفاده نمیکند و یا توجه کامل ندارد ما این فرایند را تعطیل کنیم. این برداشت درباره پژوهش مانند این است که فرایند تفکر را تعطیل کنیم. البته ممکن است با مضیقههایی مواجه شویم که مهمترین امری که همواره پژوهش با آن درگیر بوده این است که ما در شرایط سخت ابتدا پژوهش را حذف میکنیم در حالی که منطقاً پژوهش به نسبت عملی که انجام میدهیم کمهزینهتر است و باید آخرین جایی باشد که تعطیل میشود. در مورد فیلمنامه هم این امر صادق است. وقتی فیلمی میخواهد تولید شود هزینه تولید یک فیلم حرفهای را در نظر میگیرند در حالی که هزینهای برای فیلمنامه آن در نظر گرفته نمیشود و یا کمترین هزینه برایش در نظر گرفته میشود در حالی که وقتی توجه و تمرکز روی فیلمنامه بیشتر باشد، محصول نهایی بهتر است و این به معنای یک فیلم نیست، بلکه مفهوم فیلمنامه و تولید است و ما برعکس عمل میکنیم، در نتیجه به بخش فیلمنامه کمترین اهمیت را میدهیم و بخش فیلم را بیشتر در نظر میگیریم و حاصل کار نیز بعضاً مطلوب نیست. این یک ویژگی رفتاری و فرهنگی است که باید اصلاح شود تا کاری که مؤثرتر است را کماهمیت تلقی نکنیم. پژوهش پدیده بسیار بااهمیتی است و هر اتفاقی که میخواهد بیفتد منطق این است که دانش لازم را نسبت به آن داشته باشیم. من نیز میپذیرم که ممکن است به پژوهش توجه لازم را نکردهایم از تأمین اعتبار، تأمین محورهای پژوهش، انتخاب پژوهشگران، بهرهبرداری پس از آن و ... اما نمیتوانیم انکار کنیم که چنانچه این فعالیت اتفاق بیفتد حتی در حداقل برای کاری که میکنیم بازده نداشته باشد.
نکته اینجاست که درست است کار پژوهشی انجام میدهیم، اما آیا صرفاً این کار در سطح آماری است یا میتوان رد آن را در سینما دید. آیا مدیران ما به دنبال بررسی موانع و ضرورتهای پژوهشی در سینما میروند. بهطور مثال آیا مدیران میروند ببینند که چرا سینمای امروز تبدیل به دو ژانر شده است؟ آیا تحقیقی شده است و مسئولان به سراغ این موضوع رفتهاند که چرا امروز مخاطب در مقابل فیلمهای اجتماعی واکنش منفعلی دارد و فیلمهای کمدی پرفروش هستند یا خیر؟
از موضع پژوهش اگر بخواهم بگویم ربطی به این ندارد که از این پژوهشها استفاده میکنیم یا نه بلکه میگویم ضرورت من انجام پژوهش است و ذاتش این است؛ اما درباره این که مدیران استفاده نمیکنند این آسیب نظام سینمایی ماست و نظام مدیریت ما و این که نظام هنرمندی ما اگر بر پایه این پژوهشها باشد از آن بهرهبرداری مطلوب میکند یا خیر! من نگاهم این است که بخشی از این به خصلتهای رفتاری افراد بازمیگردد. شما اگر بخواهید کاری انجام دهید ابتدا به سراغ این میروید که ببینید دیگران چه کردهاند؟ این خود یک رویکرد پژوهشی است. اگر چیزی از دیگران وجود نداشته باشد دست شما خالی است اما اگر منابعی در دسترس باشد به آنها مراجعه کرده و از آن پیشینه استفاده میکنید. حتی ممکن است از نکات مثبت استفاده نکنید و به سراغ نکات منفی آن موضوع بروید که این دیگر اشکال از منی است که با پژوهش مواجه شدهام. الان برای مدیران سینمایی یا افراد و علاقهمندان فعال در این عرصه دامنه بهرهبرداری از فعالیتهای پژوهشی کوتاه نیست. میتوانیم بگوییم در مورد هر پدیدهای بخواهید کاری انجام دهید و به دنبال دیدگاه دیگران هستید این پایه وجود دارد، تنها سطح و کیفیتش متفاوت است و صرفاً آمار نیست. آمار، پایه و اساس فعالیت پژوهشی است، اما اصل موضوع نیست؛ مثلاً اگر بخواهید در مورد صنوف بدانید و مناسبات آنها را بررسی کنید در مورد سینمای ایران منابعی وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید؛ اما آنچه جایزه پژوهش در این بخش به کمکش آمده، این است که این اطلاعات جایی نیست که همه بتوانند از آن استفاده کنند.
نکته بعدی این است که آیا این اطلاعات صحت دارند یا خیر؟ چرا که در سینمای امروز هر کسی نظر خودش را تأیید میکند و از ظن خود صحبت میکند و بعضاً اطلاعات و آمار اشتباهی حتی به پژوهشگر داده میشود.
ما بهعنوان کسی که با این اطلاعات مواجه میشویم دانش ارزیابی و پایش این اطلاعات را داریم و میتوانیم اعتبارسنجی کنیم که کدام را توجه کند یا نه. این به افراد برمیگردد و قضاوتی نمیتوان کرد، اما باید چیزی باشد که ارزیابی نسبت به آن صورت گیرد. جایزه پژوهش یکی از کارکردهایش گردآوری اطلاعات سینمای ایران است. بهطور مثال در جایزه اول کتابچهای منتشر کردیم که مجموع کارهای پژوهشی انجامشده را با آدرس در آن کتاب مشخص کردیم، اعم از پایاننامه، پژوهش مستقل و مقاله؛ در جایزه دوم از آن سال به بعد را مورد ارزیابی قرار دادیم و در جایزه سوم نیز همین کار را خواهیم کرد تا همراه بولتن یا به شکل مستقل این اطلاعات منتشر شود و در سایتهای پژوهشی قرار گیرد. برای خود من تعجبآور بود چرا که وقتی سال 96 به اینجا آمدم مراجعهکنندگان به سایت ما روزی 150 نفر بودند و امروز 37 هزار نفر روزانه مراجعهکننده به سایت داریم. این در حالی است که ما سایت خبری نیستیم و مشخص است کسانی که مراجعه میکنند نگاه پژوهشی دارند و چیزی در تناسب با پژوهش میخواهند و نیازمند اطلاعات هستند. اگر مراجعه کنید میبینید که تمام پژوهشهای انجامشده در این سایت وجود دارد، ما نهادی نیستیم که صرفاً برای خودمان اطلاعات داشته باشیم البته که بخشی از این پژوهشها برای ما کاربردی هستند. بهطور مثال وقتی میخواهیم بدانیم نظام بازسازی سینماها چگونه است. این باعث میشود که ما برای کمک بدانیم که ابتدا باید به سراغ سینماهای خصوصی، در مرحله بعد به نیمه خصوصیها و درنهایت به دولتیها کمک کنیم. اگر پژوهش نباشد ما نمیدانیم از کجا باید شروع کنیم. اگر در سینما 600 پرده سینمایی داریم از کجا بدانیم متعلق به چه کسانی هستند و بهرهبرداری از آنها چگونه است. این نیازمند یک پژوهش کاربردی است، اما همین اطلاعات برای شمای پژوهشگر مبنای پژوهش میشود. اگر کسی بخواهد درباره نظام اقتصادی سینما صحبت کند از این طریق میتواند تحلیل کند و نتایجی که از آن میخواهد را به دست آورد. بهرهبرداری از پژوهش و مرتبط بودن با آن، مسائلی است که در فرایند کار اتفاق میافتد. اصل پژوهش باید اتفاق بیفتد و مسئله این نیست که کسی از آن استفاده میکند یا نه؛ تولید اطلاعات باید در یک جامعه زنده اتفاق بیفتد هرچه جامعه نسبت به آن بیتفاوت شود باید جایی عوارض آن را بدهد. در حال حاضر سازمان سینمایی تلاشش این است که با جایزه پژوهش، سفارش و پشتیبانیهایی که انجام میدهد بتواند این کار را انجام دهد. یک نکته دیگر هم در این حوزه مطرح است. ما در سینما دو نوع پژوهش داریم. برخی در عرصه سیاستگذاری هستند و برخی در عرصه مناسبات بین پدیدهها و حتی برخی در روند تولید و برخی نیز متعلق به یک عنصر تولیدی هستند؛ مثلاً وقتی فیلمی میخواهد ساخته شود در روند تولید آن کارهای خرد پژوهشی انجام میشود. برای ساخت و تولید یک فیلم تاریخی، اجتماعی، طراح صحنه، طراح لباس، فیلمنامه نویس، کارگردان و ... هر کدام تحقیقی انجام میدهند تا کار را بهدرستی شکل بگیرد، یعنی یک فعالیت پژوهشی شکل گرفته است؛ بنابراین یک پژوهش در فرایند تولید اثر سینمایی داریم و یک پژوهش در فرایند مجموعه تولیدات داریم مانند آسیبشناسی ژانر در سینمای ایران که این مطالعات هم در زمینه فیلمنامه، هم فیلم صورت گرفته و مسئله جدی سازمان سینمایی است، چرا که سازمان سینمایی هم علاقه ندارد که ژانرها تبدیل به دو گونه اجتماعی و کمدی شوند. در مورد این موضوع تعداد زیادی فکت میتوان آورد که چرا فیلم کمدی تولید میشود و بهطور مثال در ژانر ترس چیزی نداریم.
در جایزه سوم پژوهش، مقالهها و پژوهشها تا چه اندازه مرتبط با سینمای داخلی هستند؟ چرا که برخی به سراغ مسائل اجتماعی یا انسانی میروند...
متأسفانه در بخش پژوهش درباره سینمای ایران مقالات اندک هستند، اما در مورد سینمای هالیوود بسیار زیاد است. چرا که سینمای ایران در طی سالیان گذشته اهمیت نداشته است و برای من بهعنوان یک متولی پژوهش بهعنوان اطلاعات نقش بازی میکند. جایزه پژوهش در مورد سینمای ایران است نه فیلمسازان خارجی و یا حتی تئوری سینما؛ ما در مورد همه مسائل سینمای ایران صحبت میکنیم در مورد فیلمنامه، بازیگر، تولید، ژانرها و ... که عملاً همه چیز در مورد سینمای ایران است. یکی از مراجع ارزیابی پژوهشهای سینمایی که معتبر است و بسیار به محققان در زمینه پایاننامه و مقالات کمک میکند، "ایران داک" است. از سال 80 به این سمت پایاننامههای دانشجویی همه دانشگاههای کشور در آن ثبت شد و با نگاهی به این زمان میتوان نسبت به عناوین سینمای جهان و سینمای ایران پیدا کرد. هرچه از سال 80 به این سمت میآییم تعداد عناوین سینمای ایران بیشتر شده و سینمای جهان کمتر شده است چون زمانی پرداخت به سینمای جهان صد در صد بود و امروز شاید به 50 درصد رسیده است و میتوانیم در ادامه به یک نسبت منطقی برسیم؛ یعنی اینکه نباید از آنها دور شد، اما میتوان نسبتها را کنترل کرد و به 70 به 30 رساند. کما اینکه مخاطبان نیز همینگونه بوده و بیشتر مخاطب سینمای ایران هستند، البته که مخاطبان فیلم خارجی نیز میبینند و البته که نمایش فیلم خارجی در ایران محدودیتهایی دارد؛ اما متخصصان و علاقهمندان به سینما با مردم فرق دارند چون دانشجوی سینما باید برود فیلم فلان فیلمساز حاضر در فستیوال کن را ببیند، اما مردم عادی شاید خیلی علاقهمند به این موضوع نباشند؛ بنابراین متخصص سینما کاملاً تعریفش متفاوت است و یکی از اتفاقاتی که در جایزه پژوهش رخ داده این است که این جایزه در مورد آثاری است که درباره سینمای ایران نوشته شده است. البته تفکیکی در این زمینه داریم بهطور مثال آنچه درباره سینمای جهان است، اولویت اول ما نیست، اما اگر بین آن و سینمای ایران نسبتی وجود داشته باشد مورد توجه قرار میگیرد؛ یعنی یک پدیده در سینمای ایران و جهان را بررسی تطبیقی انجام داده باشد که ما این کار را کردیم. چرا که با این کار ابتدا میفهمیم در جهان چه اتفاقی افتاده و بعد در ایران چگونه است و افراد میتوانند از آنها استفاده کنند.
جدا از بحث جایزه، پژوهشگری که بخواهد در این زمینه فعالیت داشته باشد راه و مسیر همکاریاش با شما چگونه است؟ چطور میتواند مورد حمایت سازمان قرار گیرد؟
ما یک مجموعه پژوهشی هستیم و وظیفه داریم در مورد سینمای ایران حسب نیاز سازمان سینمایی پژوهشهایی داشته باشیم که مورد تأیید سازمان باشد؛ اما پژوهشگری در مجموعه خودمان به شکل ثابت نداریم و همه پژوهشگران کشور، درواقع بهنوعی پژوهشگر ما هستند. بهعنوان مثال ما هر سال مجموعه محورهایی که مورد توجهمان است را روی سایت قرار میدهیم و پژوهشگران با توجه به ذائقه و علاقه خود پروپوزالشان را به ما ارائه کرده و پس از بررسی و تأیید آن، دریک نظام پژوهشی، قراردادی با پژوهشگر منعقد میکنیم و عملاً سفارشدهنده هستیم و تمام هزینهها را تأمین میکنیم. از سوی دیگر ما اولویتهایمان را اعلام میکنیم و ممکن است پژوهشگری آنچه را که ما ندیدهایم تعریف کند که باز هم مورد حمایت ما قرار میگیرد. در چنین شرایطی نقطه آغازش سفارش ما نیست، اما وقتی به ما میگوید، ما آن را تبدیل به سفارش خود میکنیم. حال برخی از پژوهشها در قالب پایاننامه انجام میشوند و ما هر پایاننامهای که مرتبط با سینمای ایران باشد را مورد حمایت قرار میدهیم؛ که در این بخش از پنج میلیون تا 700 هزار تومان کمک حمایتی خواهیم داشت تا پایاننامه دانشجو به سرانجام برسد. ما این را برای سیاست تشویقی گذاشتیم و همه دانشجویان دکترا و ارشد در رشتههای مرتبط یا پژوهش هنر که پایاننامه آنها درباره سینمای ایران باشد را در برمیگیرد و باقی نیز بستگی به مورد دارد؛ مثلاً اگر نهادی بیاید و فعالیت پژوهشی انجام دهد بدون وابستگی به ما درباره سینمای ایران و همایشی برگزار کند ما درباره مقالات آن همایش با این نهاد همکاری میکنیم و بخشی از هزینههای مقالات همایش را پشتیبانی میکنیم نه برگزاری همایش را؛ چون بعداً یک نسخه از آن روی سایت میرود تا دیگران از آن استفاده کنند. در مجموعه ما فعالیت پژوهشی صورت نمیگیرد بلکه ساماندهنده فعالیت پژوهشی هستیم چون معتقدیم جامعه پژوهشی همگی میتوانند نیروی ما باشند و لازم نیست ما پژوهشگر استخدام کنیم. به همین دلیل در چارت اداری ما کسی با این سمت وجود ندارد و همه اعتبارات پژوهشی ما در اختیار همه پژوهشگران سینمای ایران بالقوه هست.
اما بسیاری از دانشجویان از این کمک حمایتی اطلاعی ندارند. بهطور مثال در بسیاری از دانشگاهها این حمایت اطلاعرسانی نداشته است.
ما تفاهمنامههایی با دانشگاهها در این زمینه امضا کردیم و تمام معاونین پژوهشی دانشگاهها را دعوت کردیم و با آنها صحبت کردیم. هر دانشگاه 300 میلیون تومان اعتبار پیش ما دارد و این کار سختی است که یک مجموعه پاسخ همه مسائل را بدهد. ما با دانشگاه صحبت کردیم، اعلام کردیم و حتی پوستر چاپ کردیم و در دانشگاه گذاشتهایم. در حال حاضر در بحث جایزه پژوهش حدود 10 نشست در دانشگاههای مختلف برگزار شده تا دانشجویان مطلع شوند. ما این فضا را ایجاد کردیم و در سایت نیز این اطلاعرسانی وجود دارد. ضمن این که بحث نگاه و روحیه پژوهشی مطرح است، اگر پایاننامهای با نگاه پژوهشی بخواهد انجام شود اولین اقدام پژوهشگر این است که محیطهای مختلف را بررسی کند و یک جستجو داشته باشد. اگر کسی این کار را انجام نداد باید به روحیه پژوهشی او کمی تردید کنیم. این مسئله ما نیز هست، تاکنون 100 اثر رسیده و تنها با 20 مورد به توافق رسیدهایم، درواقع 80 اثر باقیمانده اغلب ضعف پژوهشی دارند، چون میخواهند دوباره چرخ را اختراع کنند و به دنبال پیشینهها نرفتهاند و موضوعی را مطرح میکنند که سال گذشته یا پیش از این کار شده است. دانشجو وقتی به استاد راهنما موضوعی ارائه میدهد استاد باید درباره پیشینه آن صحبت کند و یا به دانشجو فرایند پژوهش را بهدرستی نشان دهد. یکی از مهمترین آسیبهای پژوهش این است که پژوهشگران آن را جدی نمیگیرند. واقعیت این است که پژوهش نمیتواند خود را معطل دلیل کند و اگر کامل یا مرتبط نباشد و یا مسئله جدی نداشته باشد انجام دادنش هدر دادن پول است.
زمان خاصی برای تحویل آثار وجود دارد؟
برای جایزه پژوهش بله اما برای ما خیر؛ تنها نکته این است که پژوهشهای سال را مدنظر قرار میدهیم نه سالهای گذشته را؛ اگر پژوهش خوبی باشد برای چاپ آن به شخص کمک میکنیم. هر کاری اگر در فرایند انجامش مشکلات خود را حل کند کارایی بیشتری دارد. ما حتی موضوعاتی ارائه کردهایم تا در صورت تصویب بتوانند ما را هم در جریان بگذارند و به آنها کمک کنیم. ما نظام ارزیابی جدیدی نداریم و گفتیم اگر شورای پژوهشی یک دانشگاه تشخیص داد که موضوع خوبی است ما هم آن را میپذیریم و تنها شرط ما مرتبط بودن با سینماست.
شما موضوعاتی را روی سایت گذاشتهاید که در محورهای مختلف بیان شده است، چرا در حوزه ارتباطات این محورها وجود ندارد؟
چون سینما در حوزه ارتباطات نمیگنجد، ارتباطات مکانیسمش، درباره موضوع است و ما موضوع، مسئلهمان است. از دید دنیای ارتباطات، سینما یک وسیله ارتباطاتی است، اما از درون سینما تولید محصول است و این برای ما مهم است نه نگاه ارتباطی؛ نظریههای ارتباطی و نسبت آنها با سینما موضوع ما نیست، اما اگر چگونگی بهرهبرداری سینما از نظریهها باعث افزایش مخاطب شود مسئله ماست. اینکه از کدام در وارد عرصه پژوهش شوید برای ما اهمیت دارد و آن را حمایت میکنیم. ما این مسئله را با اساتید و دانشجویان علوم اجتماعی نیز داریم چرا که سینما برایشان ابزار است در حالی که ما میخواهیم سینما بهعنوان موضوع اهمیت داشته باشد.
این نشستها هر کدام موضوعاتی دارند که میتوانند خود تبدیل به موضوعی برای پژوهش شوند آیا تاکنون در این حوزهها پژوهشی وجود داشته است؟
کمابیش در مورد این موضوعات پژوهش داشتیم، اما آنقدر که بینیاز شویم نبوده است و به همین دلیل نشستهایی را تدارک دیدیم، ضمن این که برخی از این نشستها بازتاب آن پژوهشهاست؛ یعنی ما میخواهیم پژوهشهایمان در این نشستها بازتاب داشته باشد و نظام پذیرش پروژهها به این شکل است که جلسات عمومی در سطح شهر میگذاریم تا پایاننامه و پژوهش خود را ارائه کنند و افراد نظراتشان را بیان کنند و درنهایت پس از نسخه نهایی داوری انجام شود. در نتیجه دانشجویان و علاقهمندان میآیند و نظرات خود را بیان میکنند و پس از اصلاحات اثر مورد تأیید واقع میشود. در حال حاضر نیز این اتفاق در حال رخ دادن است و مجموعه نشستهایی داریم که پژوهشگران حاصل فعالیتهای خود را در جمع ارائه میدهند که هم جامعه مطلع میشود هم بازتاب خبری دارد و درنهایت ارزشیابی شده و در سایت قرار میگیرد. سعی کردیم با این کار بیخبر ماندن و در حاشیه ماندن فعالیتهای پژوهش را منتفی کنیم. هرچند مشغول طراحی شیوه جدید در برگزاری نشستهای پژوهشی هستیم و امیدواریم در سال بعد برای نشستهای پژوهشی پخش آنلاین را تدارک ببینیم تا دانشگاههای سراسر کشور از این اتفاق بهرهمند شوند.
در سوم دوره این جایزه، پژوهشهایی که ارائه شدهاند تا چه اندازه مورد اقبال هستند و رشد کردهاند؟
در سال اولی که این جایزه را برگزار کردیم آثار متعلق به پنج سال قبل بود که 91 اثر در آن زمان به دست ما رسید و در سال دوم نیز همین تعداد بود، اما حالا با فاصله یک سال آثار را بررسی میکنیم و آثار به عدد 90 رسیده است. این یعنی ما موفق عمل کردهایم و متمرکز شدهایم و میتوانیم آدمها و موضوعات را دستهبندی کنیم و میتوانیم آنهایی که لازم است را با اجازه خودشان تبدیل به فایلهای پژوهشی کنیم که از نگاه ما اتفاق جدی است؛ اما در آن سو اگر در سینمای ایران وقتی 100 فیلم سینمایی در حال تولید داریم و ما صد پژوهش داشته باشیم، یعنی همه چیز خیلی خوب است و باید یک نسبت با آن پدیده وجود داشته باشد.
این تناسب ایجاد شده اما آیا به مطلوبیت رسیده است؟
اگر ما ارزیابی کنیم در مظان اتهام قرار میگیریم. حالا باید یک پژوهشگر بیاید و یک اثرسنجی کند. من باور دارم جامعه ما به امر پژوهش یک مقاومت دارد و بعد به آن توجه میکند، در نتیجه ما احساس خستگی و بیفایدگی نمیکنیم و وظیفه پژوهش انجام آن است. البته که باید خوب و به زمان اتفاق بیفتد.
چند درصد از پژوهشگرانی که مشغول فعالیت در این فضا هستند دغدغه سینما را دارند؟
ما دغدغه را تعبیر به این میکنیم که در فضای موضوع باشد، یعنی کسی که جامعهشناسی خوانده و پژوهش را بلد است امروز اگر بخواهد وارد این فضا شود، اگر صرفاً به جهت باری به هر جهت باشد ما آن را رد میکنیم. پژوهشگر باید نسبت به این موضوع اشراف کامل داشته باشد تا بتواند در این فضا کار کند، این که صرفاً به امر پژوهش آشنا باشید فایده ندارد. کسی که مسلط به این حوزه باشد و دغدغهمند باشد را میخواهیم. ضمن این که نگاه ژورنالیستی این روزها به پژوهش تعبیر شده است. واقعیت این است که بین نگاه ژورنالیستی و پژوهش خلط میشود و این بزرگترین آفت ماست. هرکسی که درباره سینما مینویسد الزاماً پژوهشگر نیست، او میتواند درباره سینما خوب بنویسد اما پژوهش یک علم است و در دانشگاه کرسی دارد. هر منتقدی پژوهشگر خوبی نیست. این پاشنه آشیل ماست. مهمترین مسئلهای که داریم این است که بین پژوهشگران و سینماگرانمان به وحدت نظر، سخت میرسیم و نکته بعدی این است که بین نگاه علمی، فردی و سلیقهای نمیتوانیم مرز قائل شویم، چرا که دو موضوع متفاوت هستند و هر کسی نمیتواند پژوهشگر خوبی باشد. اینها چالشهای ما در این زمینه است. وقتی به ما صد پروپوزال دادهاند و ما 20 اثر را پذیرفتیم چالشمان مشخص میشود. ما متوجه شدیم که صرفاً موضوع بیان شده و اطلاعات پیرامونی کم است. مسئله پژوهش در کشور ما یک پدیده آسیبدیده است و جدی گرفته نشده است. به همین دلیل کمتر میتوانیم توقع داشته باشیم تا یک نفر زندگیاش را بر مبنای فعالیت پژوهشی سامان دهد و به همین دلیل 99 درصد پژوهشگران ما کار جانبی انجام میدهند و وقت کمتری میگذارند و اغلب آنها چند شغل دارند. به همین دلیل اغلب آثار بهموقع آماده نمیشوند و ما نیز نمیتوانیم از کاری که خودمان آن را سفارش دادهایم شکایت کنیم و یا کار را تعطیل کنیم، بنابراین مجبور به تمدید قرارداد هستیم.
متأسفانه وقتی پژوهشگران کار انجام میدهند چون زمانی صرف آن نمیکنند پژوهشها اغلب فرمت مقاله دارند و در پایان نظریهای ارائه داده نمیشود...
این یکی از آسیبهای فعالیت پژوهشی در کشور است. میزان آن نیز قابل توجه و بحث است و این را اگر بخواهیم دلیلی بر این بدانیم که پژوهش به درد نمیخورد من با آن مشکل دارم. مهمترین مسئله ما در تعریف پژوهش است، وقتی ما در این تعریف دچار سادهاندیشی شویم حاصلش این مطلبی است که شما میفرمایید. پژوهش باید ویژگیهای خاص خودش را داشته باشد. بعضی از اینها پژوهش نیستند چون پژوهش تعریف دارد و معمولاً ما را از جایی که هستیم یک قدم به جلو میبرد اگر این اتفاق نیفتد انتقال دانش رخ داده است. پژوهش فرایند کسب دانش است و مهمترین دستاوردش این است که آنچه را نداشتیم برای ما محقق میکند. جمعآوری مطالب دیگران فایدهای ندارد درواقع یافتههای پژوهش در فصل چهارم بسیار پربارتر باید باشد که حاصل از پژوهش است، اما با نگاهی به پایاننامهها میبینیم که فصل اول و دوم بسیار پربارتر است.
و فکر میکنید این آفتها تا چه زمانی ادامه داشته باشد؟
من حدود 30 و اندی سال است که در این عرصه فعالیت دارم و در این سه یا چهار سال تقریباً میتوانم بگویم حاصل خیلی به نسبت گذشته جدیتر شده است و یکی از دلایل اصلی آن نیز این است که من خودم قبل از این در سال 82 نیز مسئول بخش پژوهش در سازمان سینمایی بودم، اما در آن زمان بودجه پژوهش در بودجه جاری سازمان قرار داشت یعنی اگر رئیس سازمان یا هر کس دیگری میخواست، میتوانست بودجه را جای دیگری خرج کند، اما الان بودجه ما یک صدم بودجه سازمان سینمایی است که در اختیار سازمان هم نیست و اگر هزینه پژوهش نشود مستقیم به خزانه برمیگردد و اگر این اتفاق بیفتد اولین نشانه کمکاری ماست. در نتیجه کسی نمیتواند در این زمینه به غیر از پژوهش آن را صرف جای دیگری کند.