سرویس سینمایی هنرآنلاین: مرتضی علی عباس میرزایی پس از "انزوا" که نخستین تجربه کارگردانی او بود، این بار "خون خدا" را به تهیه کنندگی سیاوش حقیقی روانه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر کرده است.
فیلم روایتی است از یک کارتنخواب که شب نهم محرم پاکتی خون آلود به دست او میرسد که زندگی او را دچار تغییر میکند. در این فیلم رضا اخلاقی راد، علی استادی، فرید سجادی حسینی، سعید داخ، شیوا ابراهیمی به ایفای نقش میپردازند. این فیلم روز یکشنبه 14 بهمن ماه در پردیس سینمایی ملت برای اصحاب رسانه به روی پرده میرود، فیلمی که در شب اول جشنواره به دلیل بینظمیها، تهیهکننده فیلم تصمیم گرفت آن را از جشنواره بیرون بکشد اما در ادامه مجاب شد برای دیده شدن زحمات یک گروه به حضور خود ادامه دهند.
با مرتضی علی عباس میرزایی کارگردان این اثربه گفتوگو نشستیم که ماحصل آن را در زیر میخوانید:
ایده شکلگیری فیلم "خون خدا " چگونه شکل گرفت و چطور شد که شما سمت ساخت چنین موضوعی رفتید؟ ما در سالهای اخیر داستانهای زیادی شنیدهایم که یک رفتگری در یک جایی چک پیدا میکند و بعد آن را به صاحبش تحویل میدهد اما با این حال سبک کاری و پرداخت شما به این موضوع متفاوت بود.
اول اینکه من همیشه در زندگیام دغدغه داشتم که کاری مرتبط با امام حسین (ع) بسازم. دوم این که این ایده یک ایده قدیمی بود. همه چیز دست به دست هم داد تا این فیلم ساخته شود و شما خروجی آن را ببینید. کارتنخوابها همیشه دغدغه من بودهاند و هنوز هم هستند. کارتنخوابها آدمهایی هستند که به هر دلیلی یک روزی خانواده خودشان را ترک کردهاند و وارد یک مسیر تازه شدهاند که در این مسیر کسی برای آنها ارزش قائل نمیشود. اگر من و شما این کارتنخوابها را ببینیم، شاید بتوانیم یک امیدی برای آنها باشیم که آنها به زندگی طبیعی و عادی خودشان برگردند؛ اما اینکه ما چقدر به آنها کمک میکنیم، یک بحث دیگر است. من فکر میکنم ما خیلی کم این کار را انجام میدهیم و یا اصلاً انجام نمیدهیم.
شما دو موضوع را به همدیگر ربط دادهاید. در یک موضوع بحث کارتنخوابها را داشتید و موضوع دیگر علاقه دلی شما به امام حسین (ع) بود که باعث شد این کار را انجام بدهید. فکر میکنم تأثیرگذاری آن برای مخاطب دوچندان شده است چون ما یک جامعه مذهبی هستیم.
امام حسین (ع) برای من سمبل حقیقت است. در روایتهایی که راجع به واقعه عاشورا وجود دارد، همیشه این نکته که میگویند برخی از اصحاب حضرت استخاره میکردند و پس از اینکه استخاره بد میآمد کنار حضرت نمیایستادند، من را آزار میداد. ما حقیقت را میفهمیم ولی همیشه از حقیقت دفاع نمیکنیم. این مسئله من را آزار میدهد. ما کارتنخوابها را میبینیم ولی نمیدانم چرا نمیپذیریم که ما هم در این داستان مقصر هستیم. این کشور با این همه ثروت هنوز کارتنخواب دارد. از طرفی کلی اختلاسگر و دزد هست. همه ما حقیقت ماجرا را میدانیم ولی سعی میکنیم به هر بهانهای که شده راجع به حقیقت حرف نزنیم. دوست داشتم که راجع به این حقیقت تلخ حرف بزنم. هیچوقت یادم نمیرود وقتی که عکس یک گورخواب منتشر شده بود، یکی از مسئولان گفت ما در ایران کارتنخواب نداریم. در واقع آن مسئول داشت در مورد آرزویش صحبت میکرد.
چطور شد که برای نقش اول فیلم "خون خدا" رضا اخلاقیراد را انتخاب کردید؟
رضا اخلاقیراد از دوستان خوب من است که بسیار او را دوست دارم اما فارغ از این نکته باید بگویم که رضا اخلاقیراد بازیگر بسیار توانمند و خوبی است. متأسفانه ما بازیگران خوب و توانمند خودمان را نمیبینیم و یا اگر ببینیم شاید به خاطر یک سری مصلحتها فرصت مطرح شدن را به آنها نمیدهیم. به نظر من شما هر نقشی را که به او بدهید، میتواند از پس آن نقش برآید. من نزدیک به 20 سال است که رضا را میشناسم. همیشه شرایط اقتصادی باعث شده که ما از هم دور باشیم ولی سر فیلم "خون خدا" همه چیز جور شد که ما بتوانیم با هم این فیلم را تجربه کنیم.
استایل آقای اخلاقیراد چقدر برای شما اهمیت داشت که روی نقش بنشیند؟
مطمئن بودم که انتخاب رضا اخلاقیراد انتخاب درستی است و میدانستم که رضا از پس این کار بر میآید.
شما برای بازیگر نقش اول فیلم دیالوگ نگذاشته بودید که این اتفاق در سینمای ما اتفاق تازهای است.
در سینمای جهان هم چنین چیزی وجود ندارد. فیلم "خون خدا" میتواند اولین فیلم سینمای جهان باشد که شخصیت اصلی آن هیچ دیالوگی ندارد. البته ما این کار را به جهت رو کم کردن انجام ندادیم. برای من زایش خیلی مهم بود. شما اگر به بازی نقش اول فیلم دقت کنید، متوجه میشوید که او فقط گریه میکند و یا میخندد، درست همان کاری که بچهها انجام میدهند. من دوست داشتم که ما به سمت نوزادی برویم و رضا نقش یک نوزاد را بازی کند. برخلاف کسانی که معتقدند این فیلم قصه ندارد، اعتقاد دارم که فیلم "خون خدا" به شدت قصه دارد. فرم درستی برای آن تعریف شده است که بتواند در سطح جهانی هم حرفی برای گفتن داشته باشد تا آدمها هم راجع به حقیقتی که به اسم حسین (ع) در کشور من و در بین مسلمانان اهل تشیع وجود دارد فکر کنند و این موقعیت را ببینید. به نظرم ما هیچوقت سعی نکردیم در مورد امام حسین (ع) در سطح بینالملل حرف بزنیم. امام حسین (ع) همیشه برای ما در 1400 سال پیش و پای منبرها خلاصه شده است. برای سینمای جهان اهمیتی ندارد که رضا اخلاقیراد در ایران بازیگر چهره است یا خیر، بلکه برای آنها فقط انتقال درست مفاهیم اهمیت دارد. لازمه این کار این است که شما یک بازیگر توانمند انتخاب کنید. به نظر من تواناییهای رضا اخلاقیراد بیشتر از آن چیزی است که شما روی پرده از او دیدهاید. من در این فیلم برای او یک سری محدویتها نظیر دیالوگ نگفتن نیز به وجود آوردم. در حال حاضر اغلب بازیگران ما نقش را متری انتخاب میکنند و اندازه دیالوگها برایشان اهمیت دارد و حرف اصلی فیلم را فراموش میکنند. با این حال بچههایی که سر فیلم "خون خدا" آمدند، واقعاً عاشقانه بازی کردند و به نظرم همین نکته حال فیلم را خوب میکند.
فکر میکنید این شیوه کاری که بازیگر اصلی شما دیالوگ ندارد چقدر میتواند مخاطب را جذب کند؟
اولاً این اتفاق در ایران و جهان یک اتفاق بدیع است. ممکن است همیشه حرکات آوانگارد یک سری بازخوردهای مثبت و منفی داشته باشد اما مهم این است که شما بهعنوان یک خطشکن بتوانید از یک سری خطوط تعریف شده گذر کنید. به نظر من وظیفه اصلی هنرمند این است که چنین کارهایی را انجام بدهد. من امیدوار هستم که مردم با فیلم "خون خدا" رابطه خوبی برقرار کنند. فکر میکنم این اتفاق هم میافتد چون مردم از تکرار و موضوعات تکراری خسته شدند و حرکتها و اتفاقات جدید را دوست دارند. چنین کاری حمایت مردم و مسئولین را میخواهد.
احساس نمیکنید که زمان فیلم "خون خدا" کمی طولانی است؟ احساس میشود ریتم فیلم در پارت ابتدایی کمی کند پیش میرود و تازه از یک جایی به بعد شروع به شکل گرفتن کرده و مخاطب را با خودش همراه میکند.
در حال حاضر یک عدهای با نظر شما موافق هستند و یک عده هم مخالف. به شخصه فکر نمیکنم که فیلم "خون خدا" بدون ریتم است چون به شدت آدم وسواسی هستم و سعی میکنم به ریز جزئیات هم توجه کنم. اول از همه سعی میکنم فیلمی بسازم که خودم دوستش دارم. به نظر من امروز که شما فیلم "خون خدا" را میبینید، همه چیز فیلم درست است. از اینجا به بعد دیگر مثال معروف "هر کس از ظن خود شد یار من/ از درون من نجست اسرار من" میشود. فیلم "خون خدا" پر از نماد و نشانه و سرشار از سمبل است. به نظرم کسی که با سمبلهای عاشورا و ایرانیان آشنا باشد، بیشتر میتواند با فیلم رابطه برقرار کند. در این فیلم کلی نماد، نشانه و سمبل وجود دارد. مثلاً شما در بخشهایی از فیلم صدای نصیر و یا صدای ساز کانگلینگ را میشنوید. ساز کانگلینگ سازی است که از استخوان آدم گناه کار ساخته شده است. من نباید این مسائل را توضیح دهم و مخاطب خود باید آن را درک کند. ایمان دارم اگر راجع به نشانههای در این فیلم صبحت شود، حال ما خیلی بهتر میشود چون زندگی ما سرشار از نشانههاست. ما سر فیلمبرداری فیلم "خون خدا" با اتفاقات زیادی روبهرو شدیم که همه ما را حیرتزده کرد و تا مرز گریه کردن پیش برد. امیدوارم مردم این فیلم را ببینند و لذت ببرند.
فکر میکنید جشنواره فیلم فجر تا چه اندازه میتواند در دیده شدن فیلم کمک کند؟
جشنواره ما بیشتر جشنواره سینمای بدنه است و شاید جشنواره خلاقیتهای نو نباشد. عوامل فیلم "خون خدا" از همان روز اول میدانستند که من دغدغه جشنواره فجر ندارم. فکر میکنم آخرین نفری بودم که به دبیرخانه جشنواره فجر فیلم را تحویل دادم، آن هم صرفا از این جهت تا بچهها و عوامل فیلم دیده شوند. به نظرم انتخاب شدن فیلم "خون خدا" برای بخش مسابقه لطفی است که خداوند به فیلم "خون خدا" داشت.
از آنجایی که معمولاٌ فیلمها را دستهبندی میکنند، آیا میتوانیم فیلم "خون خدا" را یک فیلم مناسبتی در نظر بگیریم؟
به نظرم فیلم " خون خدا" در هر فصلی از سال که اکران شود، درست است. من فیلم مناسبتی برای محرم و صفر نساختهام. این فیلم هر روز میتواند اکران شود و مخاطب خودش را داشته باشد. برای من همین که ذهن مخاطب پس از دیدن فیلم درگیر شود کافی است و به روز و فصل اکران آن کاری ندارم. حالا اینکه در شورای صنفی و پخش چطور میخواهند با فیلم من برخورد کنند را نمیدانم. امیدوارم خیلی بیرحمانه با فیلم برخورد نکنند.