سرویس سینمایی هنرآنلاین: پژمان مظاهریپور مستندساز امسال با فیلم "وارثان کیومرث" در دوازدهمین جشنواره سینما حقیقت حضور داشت.
او در گفتوگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره این فیلم و علاقه به ساخت مستند باستانی بیان کرد: یک بخش علاقه شخصی من است و نکته دوم که به اولی برتری دارد نیازی است که ما به سینمای مستند نسبت به آگاهسازی نقد و آسیبشناسی جامعه، تاریخ، اقتصاد و ... حس میکنیم. بحث باستانشناسی در جامعهای که بیش از هفت هزار سال قدمت دارد نکته پراهمیتی است و به همه عناصر اجتماعی ربط دارد. این نیست که باستانشناسی به دنیای گذشته مرتبط باشد. باستانشناسی به جامعه امروز ما ارتباط پیدا میکند و گذشته را در زمان حال و آینده میتوانیم ببینیم.
وی ادامه داد: جوامع گذشته تفاوت آنچنانی با امروز نداشتند و حتی پیشروتر نیز بودند. امروز با آسیبهای جدی مواجه هستیم و مردم با تاریخ بیگانه هستند. حتی جامعه الیت و مستندساز ما با تاریخ و باستانشناسی بیگانهاند و آسیبشناسی آن را در بستر فیلمها میتوانید ببینید و این خلأ است که میتواند توجه شود. مسئله باستانشناسی کاربرد فرهنگی دارد و علاوه بر آن در بخش اقتصادی نیز میتواند بهعنوان یک آلترناتیو جایگزین درآمد نفتی شود.
مظاهریپور در ادامه درباره مستند "وارثان کیومرث "اظهار کرد: این یک پروژه مطالعاتی بود ولی موضوع آن تاریخ مطالعات فلزکاری و معدی کاری کهن در فلات مرکزی ایران است که با همکاری سازمان میراث فرهنگی با باستانشناسی آلمان و موزه بوخوم این کشور در اواخر دهه 70 طراحی شد که به بحث مطالعه اولین تلاشهای بشر جهت استحصال فلز پرداخته است. مستندنگاری آن پروژه با ما بود و ما به وجود آورنده این مستند نبودیم و همراه آن پروژه مطالعاتی کار ساخت این مستند شروع شد. پس از آن نمایشگاهی در آلمان برگزار شد و نتایج آن در معرض دید عموم قرار گرفت، اما متأسفانه در بخش ایرانی شاهد انتشار و به نتیجه رسیدن پروژه نبودیم.
این مستندساز چرایی عدم نتیجه را اینطور عنوان کرد: این مسئله مربوط به میراث فرهنگی بود. من در آلمان به بحث تاریخ، معادن رسیدم و اینکه آلمانیها در بحث صنعت و معدن فرهنگسازی کردند که صنعت آنها مثل میراث فرهنگیشان است و بچههای آنها از کودکی یاد میگیرند و با این موضوع آشنا میشوند چون وارثان کارخانههای بزرگی چون بنز، بی ام و و ... هستند و اقتصاد صنعتی جهان را سروری میکنند. در ایران هم ما همین معادن ارزشمند را داریم کارخانههایی مثل فولاد مبارکه، ذوبآهن و ... این کار را انجام میدهند با سرمایهگذاری و جذب نیرو و کشور میتواند از یک امتیاز اقتصادی خوب بهرهمند شود، اما متأسفانه این اتفاق خیلی رخ نمیدهد. پروژه ما بحث باستانی این معادن و پتانسیل آنها بود که چگونه به لحاظ علمی میتوان از آنها استفاده کرد که آلمانها این کار را انجام دادند و دراینباره دو کتاب نوشتند درباره سرزمین ما و از آنچه مربوط به ما بود استفاده کردند و نتایج را درباره فلزکاری و معادی در صنعت جدید خود استفاده کردند.
وی درباره سرمایهگذاری در حوزه مستندهای باستانی گفت: در ایران سیستمهای سرمایهگذاری سینمای مستند علاقهای به باستانشناسی ندارند و سرمایهگذاری در این بخش صورت نمیگیرد. اغلب مدیر علاقهمند است و سرمایهگذاری میکند که کم نبودند از این دست مدیران اما جریان مرسوم جریانی از این جنس نیست که حمایت کند. ضمن این که مگر چند مستندساز باستانشناس داریم؟ آنهایی هم که در این عرصه کار میکنند اغلب آشنا به این مسئله نیستند و سواد باستانشناسی ندارند در نتیجه اطلاعاتی که داده میشود اطلاعات درست و دقیقی نیست. در سینمای مستند تقسیمبندیهایی انجام شده است که برای آنها سرمایهگذاری میشود؛ اما در حوزه باستانشناسی چون سرمایهگذاری نمیکنیم باستانشناس ما میشود گنج یاب و باستانشناسی ما تقسیم به قبل و بعد از اسلام میشود. نتیجه آن نیز میشود همین که دیده میشود. آثار ما به دلیل نبود اطلاعات کافی به نام کشورهای دیگر به ثبت میرسد. در واقع آنها هوشمندانه از طریق تاریخ وارد خانههای ما شدند و ما در مقابل برای تاریخ خودمان ارزشی قائل نیستیم.
مظاهریپور همچنین درباره بحث پژوهش در مستند نیز توضیح داد: کل باستانشناسی پژوهش است، منابع مطالعاتی قابل دسترسی دارد و کسی که اهلش باشد کار میکند بخش مهم به خود مستندساز برمیگردد. ولی امروز همه میخواهند یک بسته آماده داشته باشند تا آن را مستند کنند. منابع در این زمینه باید مطمئن باشند و اگر این اتفاق نیفتد فیلم غلط تحویل مردم داده میشود. پژوهش بیش از 50 درصد فیلم مستند را تشکیل میدهد، اما مسئله این است که ما چقدر برای پژوهش هزینه میکنیم. مستندساز هم مثل همه نیازمند پول برای ارتزاق است. هزینهای برای پژوهش کار به مستندساز داده نمیشود که فارغ از نگرانی تولید فیلم، پژوهش کند. این هزینه هیچوقت داده نمیشود و در قرارداد نیز این امر مشخص نشده است در حالی که نویسنده مغز فیلم است. مستندساز باید کتاب بخواند، مقاله مطالعه کند و منابع را پیدا کند و آنها را تطبیق دهد. این روزها منابع اینترنتی یک بههمریختگی عظیمی دارند که باید به دنبال اثبات آنها بود، اما هیچوقت پولی بابت این امر داده نمیشود در نتیجه مستندساز مجبور است بلافاصله کار را به تولید برساند.
وی افزود: نتیجه این شیوه کار فیلمهایی هستند که بودجه لازم برای تبدیل به یک فیلم تمام و کمال را ندارند. سینماحقیقت در این چند سال هرگز خالی از مخاطب نبوده است این یعنی جامعه میگوید که من میخواهم مستند ببینم. بودجه یک فیلم سینمایی قصهگو را اگر بخواهند به فیلم مستند بدهند میتوانند از کنار آن چندین فیلم مستند خوب تولید کنند که این اتفاق رخ نمیدهد.