سرویس سینمایی هنرآنلاین: جلیل سامان نویسنده و کارگردان که سال گذشته سریال پر مخاطب "نفس" را در تلویزیون به نمایش گذاشت، در همان زمان از ساخت فصل دوم و سوم این سریال نیز خبر داد.
سامان در گفتوگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره وضعیت ساخت فصل دوم این سریال بیان کرد: در حال نگارش فیلمنامه سریال هستم، اما به مرحله خاصی نرسیده است که ساخته شود. علاوه بر این فیلمنامه دو سریال دیگر و یک سینمایی را نیز نوشتهام که برای ساخت آنها در حال مذاکره هستم.
وی درباره ژانر این آثار نیز گفت: فیلمنامه سینمایی و یکی از سریالها در ژانر کمدی است و برای ساخت در حال مذاکره هستم. در این اثر کمدی تحلیلی روی مسائل اجتماعی دارم که کار را سخت میکند.
سامان درباره فیلمهای در حال اکران سینما و همچنین تمایل مخاطب به سمت آثار کمدی اظهار کرد: چون در جشن خانه سینما سال گذشته یکی از داوران بودم فیلمهای مختلفی دیدم، اما وضعیت سینما، وضعیت خوبی نیست. سینما و تلویزیون نمیتوانند جدا از جامعه باشند و روی هم تاثیر میگذارند. شکوفایی اجتماعی روی سینما و هنر تاثیر میگذارد و اینها جدا از هم نیستند. در نتیجه فعلا شرایط مطلوبی نیست و آدمها برای کار ارزش قائل نیستند و مدیران هم به نظر میرسد در این میان سردرگم هستند.
وی ادامه داد: ضمن اینکه ذائقه مخاطب نیز تغییر کرده است و در تلویزیون هم اینگونه است. این تغییر ذائقه مخاطب نیازمند یک آسیب شناسی جدی است چرا که من فکر میکنم همه در این امر مقصر هستند. نمیتوان گفت چرا مردم دوست دارند فیلم کمدی ببینند. امروز مردم در جامعه با انواع فشارهای عصبی مواجه هستند، بنابراین میخواهند چند ساعتی به دور از همه این فشارها بخندند؛ بنابراین به دیدن فیلم کمدی میروند تا از این فشارهای عصبی تخلیه شوند. فیلم اجتماعی دغدغهمند نیز در سبد اکران قرار دارد، اما خود مردم نیز با این موضوعات آشنا هستند و به دیدن آن تمایلی ندارند؛ بنابراین گاهی این تمایل به سمت دیدن فیلمهای کمدی، خود میتواند نجات بخش باشد. پس از جنگ جهانی اول و دوم اگر نگاهی به رویدادهای هنری بیندازید میبینید که اتفاقا فیلمهای هنری خیلی خوب در آن دوران دیده نشدند و سالها بعد دیده شدند. این عدم دیده شدن آثار هنری هم به خاطر شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی زمان بوده است. در حال حاضر نیز این شرایط و فشارهای سیاسی خارجی و داخلی همه روحیه مخاطب را در کشور درگیر کرده است و طبیعی است که حال و احوال خوبی نداشته باشند.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که آیا هر طنزی را میتوان طنز خوب دانست، عنوان کرد: برای جذب مخاطب در فضای طنز و کمدی راههای متفاوتی وجود دارد. برخی شوخیها مذهبی هستند، برخی سیاسی و برخی هم ایروتیک هستند که ما برخی از این آثار را نمیتوانیم داشته باشیم. به طور مثال ما چندان نمیتوانیم سراغ مسائل سیاسی و مذهبی برویم و با آنها شوخی کنیم؛ بنابراین تنها شوخیهای کلامی و ایروتیک باقی میماند که البته این از تنبلی فیلمساز نیز هست که به این سمت میرود؛ اما موضوع دیگر این است که مدیران فرهنگی نیز به دنبال سلبریتیها هستند و برای جذب مخاطب به جای جذب آدمهای اهل فکر و اندیشه به دنبال سلبریتیها هستند. امروز در سینما و تلویزیون اندیشمندی نداریم که حرفی برای گفتن داشته باشد و وقتی حرف کسی خریدار نداشته باشد به سمت آثاری میرود که حداقل دیده شوند.
سامان افزود: وقتی فیلم مستقل فروش ندارد فیلمساز به سمت ساخت فیلمهایی میرود که بتواند از فروش خوبی برخوردار شود؛ اما این باعث نمیشود که نظارتی هم وجود نداشته باشد. متاسفانه علوم انسانی ما از تغییرات ارتباطی همواره عقب مانده است. فضای مجازی تغییرات و الزاماتی برای مخاطب دارند که تجزیه و تحلیل نشدهاند؛ ورود رسانههای جدید نیز به این مسئله دامن زدهاند. در مجموع علوم اجتماعی در ایران جدی گرفته نمیشود و حوزه علوم انسانی و هنر را آدمهای باهوشی احاطه نکردهاند. در واقع عرصههای هنر، سیاست و علوم انسانی خالی از افراد باهوش شدهاند چرا که آنها به دنبال کارهای دیگر رفتند.