به گزارش هنرآنلاین، کارگردان فیلم سینمایی "بازدم" گفت: من در سه حوزه ادبیات، سینما و تئاتر کار میکنم و دلیل اقتباسی بودن فیلم همین است ضمن اینکه از جایی به بعد حس کردم شکافی بین سینما و ادبیات ایجاد شده است که میتوان در ساخت فیلمها این شکاف را از بین برد.
آرش سنجابی ادامه داد: در اندک فرصتهایی که برای فیلمسازی دارم حتما از اقتباس استفاده میکنم و دو کتاب بنام "بگذارید میترا بخوابد" اثر کامران محمدی و" بازدم" اثر آنیتا یارمحمدی را انتخاب و هر دوی آنها را ساختم.
وی با بیان اینکه امر اقتباسی همیشه در درون یک اثر اتفاق میافتد، گفت: در سینمای ایران فیلمهای خوب زیادی مانند "خاک" را داریم که اقتباس کردهاند و اگر قائل به تعریف روشنفکری باشیم همیشه یک روشنفکر واقعی در ادبیات حضور دارد.
کارگردان "بازدم" همچنین گفت: زمانیکه خواستم این فیلم را بسازم درواقع خواستم اضمحلال یک طبقه را نشان دهم که سه فرزند دارد که یکی درحال مهاجرت، یکی خودکشی کرده و دیگری در حال جدایی از همسرش است. در زندگی همه ما ممکن است آدمهایی وجود داشته باشند که بر اثر سختیها به جایی برسند که دیگر هیچ چیزی برایشان تفاوتی نداشته باشد.
سنجابی یادآور شد: زمانیکه فیلمنامه را برای ملیکا شریفی نیا فرستادم فکر میکردم به خاطر کوتاهی نقش قبول نکند اما او از نقش بهار خوشش آمده بود و پذیرفت.
وی ادامه داد: ما قرار است کار تجربی کنیم و اسم سینمای ما هنر و تجربه است و در پیش تولید هم میدانستیم که میخواستیم تجربی کار کنیم و بازیگرها میدانستند که با چه شرایطی قرار ببندند.
سنجابی همچنین گفت: در "بازدم" برایم مهم بود که هرگونه تصویر اضافی را حذف کنم و بیشتر دکوپاژها صوتی باشد مانند فیلم "شیرین" مرحوم عباس کیارستمی که وقتی چشمانمان را میبستیم دیالوگها طوری بود که چیزی از دست نمیدادیم. درواقع به دنبال وارد کردن دکوپاژ صوتی به این فیلم بودم. سالها پیش فیلم" پارمیدا" را ساختم که با حملات زیادی از سوی منتقدان روبرو شد اما برخی بازیگران از همان فیلم کارشان را شروع کردند و همان فیلم حتی امروز هم کپی میشود.
وی با بیان اینکه ردپای مستند همیشه در آثارش حفظ میشود، افزود: حتی اگر فیلمهایم قصه گو هم باشد بازهم در آنها ردپایی از شکل مستند را خواهید دید. نمیتوان فیلمهای هنری و تجربی را با فیلمهای کمدی مقایسه کرد فیلمهای کمدی مانند فوتبال است، هیچ خط قرمزی در آنها وجود ندارد.
سنجابی با بیان اینکه دلالت مندی یک اتفاق در سینمای تجربی با زندگی روزمره متفاوت است، گفت: جنس دلالت مندی در سینما متفاوت است به همین دلیل هم شخصیت کسری در فیلم طوری است که به هیچ فردی دل نمیبندد .
وی با بیان اینکه سینمای هنر و تجربه نیاز به حمایت دارد، گفت: از همان ابتدا هم این فیلم را برای اکران در گروه هنر و تجربه ساختیم . من معتقدم اگر سینما میخواهد موفق باشد باید در کنار سینمای بدنه سینمای هنری و تجربی هم حمایت شود. امروز شاهد فیلمهای بسیار خوبی در هنر و تجربه همچون "ماهی و گربه"، "رفتن"، "احتمال باران اسیدی" و ... هستیم که دارای پلانهای بسیار خوبی هستند. سینمای هنر و تجربه سینماس اصلاحگر است و میتواند فیلمها را به مسیر درستی هدایت کند.
در ادامه این نشست حامد رحیمی نصر بازیگر نقش اول فیلم نیز گفت: من به شدت آدم برون گرایی هستم و با شخصیت کسری در این فیلم فاصله زیادی دارم.
وی ادامه داد: پیدا کردن ما به ازاء کسری در جامعه ما سخت نیست زیرا هر کدام از ما یک کسری هستیم. همه به دنبال آرزوهایمان هستیم، همه به دنبال محدودیتهایی هستیم که هیچ وقت علت آنها را نفهمیدیم و ...
رحیمی نصر همچنین گفت: کسری به علی سویه بودن در زندگی رسیده است و هیچ چیزی آن را خوشحال یا ناراحت نمیکند تا آنجا که هیچ واکنشی به ابراز عشق دختر عمویش هم نداشت. از این نوع آدمها زیاد داریم که بر اثر سختیهای زیاد و تاثیرگذاری محیط به یک آدم منزوی تبدیل میشوند.
سید رضا صائمی منتقد جلسه نیز گفت: "بازدم" فیلم فرزند زمانه خود است و همه ما به راحتی میتوانیم با شخصیت کسری هم ذات پنداری کنیم. یکی از ویژگیهای مهم اثر اقتباسی بودن آن است. همانطور که میدانید سینمای ما سالهاست از ادبیات داستانی محروم مانده است.
وی ادامه داد: ویژگی مهم دیگر فیلم ، تجربی بودن آن است. زمانی که از سینمای هنر و تجربه صحبت میکنیم تصورها بر این است که اگر فیلم قصه گو است باید به بازیگر متکی است در حالی که چنین نیست.