سرویس سینمایی هنرآنلاین: کریم لکزاده کارگردان پس از ساخت "قیچی" به سراغ پروژه "کله سرخ" رفت که حضور بینالمللی خوبی داشت. او این روزها مشغول آمادهسازی تولید فیلم بلند سینمایی جدیدش است.
لکزاده در گفتوگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره تازهترین فعالیتهای خود گفت: این روزها مشغول صداگذاری فیلم کوتاه "ماچ سینمایی" هستم که بهتازگی فیلمبرداری آن به پایان رسیده است و امیدوارم رونمایی آن در جشنواره فیلم کوتاه تهران باشد. این اولین فیلم شهری من است و قصه آن درباره نویسنده صفحه حوادث یک مجله است. در واقع فیلم به شکلی است که شما بین مرز واقعیت و تصویری از واقعیت قرار میگیرید. بازیگر این فیلم خانم سونیا سنجری است که در عرصه فیلم کوتاه شناختهشده هستند و صادق بابایی که نابازیگر است.
وی همچنین افزود: قصد دارم در پاییز امسال فیلم سینمایی "چهار مرد و یک دشنه" را مقابل دوربین ببرم که این روزها در مراحل اولیه پیشتولید آن هستیم. این فیلم درباره چهار بازیگر شکستخورده است که تصمیم میگیرند برای آخرین بار تلاش کنند و به موفقیت دست یابند. "چهار مرد و یک دشنه" یک کار کمدی فانتزی است که بعید میدانم آن را بتوانم برای حضور در جشنواره فیلم فجر آماده کنم.
لکزاده در پاسخ به این سؤال که آیا به قصد فتح گیشه به سراغ ساخت فیلم کمدی رفته است، بیان کرد: من پیش از این هم فیلم کمدی کار کردم. "دختری در میان اتاق" یک فیلم کمدی گروتسک است. همانطور که این فیلم هم یک گروتسک است تا کمدی؛ یک فیلم کاملاً مستقل با مایههای کمدی که از جنس فیلمهای کمدی نیست که این روزها بر پرده سینماها دیده میشوند. احتمالاً این فیلم نیز به لحاظ فروش به سرنوشت فیلمهای قبلی من دچار شود، اما برای من این بخش مهم نیست. در پاسخ به سؤال شما باید بگویم به سراغ این ژانر رفتم چرا که لحن دیگری برای بیان این قصه تراژیک نمیشد در نظر گرفت.
نویسنده "نوار زرد" درباره نگارش فیلمنامه جدید هم توضیح داد: این روزها بیشتر برای امرار معاش به نویسندگی روی آوردهام و تاکنون یک فیلمنامه کوتاه نوشتم و برای تلویزیون هم مشغول نگارش یک سریال هستم.
این کارگردان در ادامه درباره شکل وجودی گروه "هنر و تجربه" و تأثیر آن بر سینمای مستقل عنوان کرد: تنها بخشی که در هنر و تجربه میتوانست کمککننده باشد ذات وجودیاش بود، اما متأسفانه در این سالها نشان داد که مرعوب شکلگیریاش شده است و نتوانست پا را فراتر از ذات وجودی خود بگذارد و هنوز خودش را فرزند کوچک سینمای بدنه میداند و نه مستقل و همچنان درگیر سلبریتیگرایی است. متأسفانه این گروه اکنون تبدیل به یک خنثیگر سینمای مستقل شده است و با اکران ضعیف، مدیریت سو و نداشتن کاریزما به یک ورژن ضعیف تبدیل شده است. در این فضا آثار فیلمسازانی چون امیر نادری هم که اکران شدند اتفاق خوبی رخ نداد و این جای تأسف دارد. ایکاش هنر و تجربه نبود و فیلمهای مستقل تبدیل به یک موج میشدند. این گروه برای این شکل گرفت که در آن آثاری به نمایش درآید که همراستا با سینمای بدنه نبود اما در حال حاضر آثار سینمای بدنه در این گروه نمایش داده میشود.
وی ادامه داد: امروز مدیران تنها جابهجا میشوند و از نهادی به نهاد دیگر میروند، در واقع مثل جوش دادن یک سطح شیبدار بر روی منابع برق بود برای اینکه اعتراضی به کمپین حجاب اجباری باشد. در حالی که این راه حل نیست بلکه پاک کردن صورت مسئله است. مشکل ما ریشه است و اینها تنها ظاهر را تغییر میدهند.