سرویس سینمایی هنرآنلاین: مجریان در برنامههای مختلف تلویزیونی در جهان نقشی اساسی دارند. برخی از برنامههای تلویزیونی با مجریان آنها در جهان شهرت پیدا کردهاند،از برنامههای سیاسی گرفته تا ورزشی.
مجریگری، هم هنر است و هم تکنیک. کاری است سخت که از عهده هرکسی بر نمیآید.
اولین و مهمترین وظیفه مجری جلب توجه تماشاچی به مخاطب است، نه خودش. اگر برخی از مجریان در جهان معروف شدهاند، به خاطر این است که تلاش میکنند برنامهای که اجرایش به عهده آنان است مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. مجریان حرفهای همواره گوشبهفرمان کارگردان برنامه دارند و خواستههای وی را اجرا میکنند، زیرا میدانند که اداره برنامه به دست اوست و میداند چگونه آن را اداره کند. این به آن معنا نیست که از بداهه و هنر خود استفاده نکنند. مطمئناً مسئول کار در چارچوب برنامه به مجری اجازه بداهه میدهد، اما تا حدودی که به ساختار اصلی آسیب نزند. اکثر مجریان خوب در جهان، توانایی اجرا با متن را دارند، یعنی میتوانند طبق پلاتوی نوشته شده عمل کنند. متأسفانه کیفیت کار مجریان ایرانی با دیگر کشورها بسیار متفاوت است. اکثر مجریان ایرانی توانایی کار کردن با متن را ندارند و سعی دارند خودسر عمل کنند.
مجریان وطنی بهجای اینکه تمام توانایی خود را به کار بگیرند تا مخاطب نظرش به برنامه جلب شود، خود را به آبوآتش میزنند و با هر حیله و ترفندی سعی میکنند، نظر مخاطب به آنان جلب شود، نه برنامه. نمونه این مجریان غیرحرفهای در صداوسیما بسیار است و اگر قرار باشد نامی از آنان برده شود، مثنوی هفتاد من کاغذ میشود!
اما به جرات میتوان گفت تنها مجری حرفهای تاریخ تلویزیون ایران، استاد دانشمند و مؤدب، آقای اسماعیل میرفخرایی بوده و هست که بعد از گذشت حدود چهار دهه، هنوز کسی به گرد پایش نرسیده است. حیف که از توانایی ایشان برای تولید برنامه و آموزش مجریان استفاده نمیشود.
مدتی است مجریان برنامههای مذهبی و مناسبتی در عرصه صداوسیما جولان میدهند، بهخصوص در برنامههای زنده. متأسفانه مدیران شبکهها و گروههای مختلف تلویزیونی به خاطر ترسی که دارند، فقط از مجریانی برای برنامههای مذهبی و مناسبتی زنده استفاده میکنند که مورد اعتماد مدیران بالادست باشد.
همین ترس باعث شده نیروهای کارآمد و توانا که قدرت اجرای بهتری دارند از گردونه اجرا خارج شوند. برخی از مجریان خودسر برنامههای مذهبی تلویزیون، از این موقعیت به نفع خود بهرهبرداری کرده و در عرصه بیرقیب میتازند. آنان به قدری قدرت پیدا کردهاند که نه گوشبهفرمان کارگردان برنامهاند و نه حتی حاضر میشوند از پلاتویی که برای آنان نوشته شده استفاده کنند. مدیران ترسوی تلویزیون که جرات ریسک کردن ندارند، باعث شدهاند اینگونه مجریان خودسر هرگونه که میخواهند عمل کنند.
اجرای برنامههای مذهبی و مناسبتی، محدود شده به عدهای معدود از مجریان غیرحرفهای که حتی توانایی کار با متن را نیز ندارند. در حالی که افرادی با توانایی بسیار بالاتر هستند که با هدایت کارگردانان میتوانند اجراهای بسیار بهتر و با کیفیتتری را ارائه دهند.
تکرار مکررات مجریان خودسر باعث افت کیفیت برنامههای مذهبی شده و مخاطبان را فراری داده است. متأسفانه مدیران شبکه و گروههای صداوسیما بهجای اعتماد و حمایت از کارگردانان خلاق، عنان کار را به دست مجریان ضعیف و غیرحرفهای میدهند. تهیهکنندگان سفارشی نیز که از توانایی و هنر تهیهکنندگی بیبهرهاند، گوش جان به درخواستهای غیراصولی مدیران ریزودرشت تلویزیون سپرده و بهجای اینکه در کنار کارگردان خود باشند، در مقابلش میایستند و تن به خودسری مجریانی میدهند که نظرکرده مدیران هستند. زیرا آنان به کیفیت برنامه کاری ندارند، برایشان فقط رفتن برنامه روی آنتن مهم است.
در دهه کرامت شبکههای مختلف تلویزیون از مشهد مقدس برنامه زنده داشتند که هیچکدام با یکدیگر تفاوت نداشتند و از یک لوکیشن، دکور و با همان مجریان و کارشناسان تکراری همیشگی روی آنتن رفتند! حتی قابهای آنان نیز مانند هم بود. مدیران صداوسیما از این همه تکرار خسته نشدهاند؟ مخاطبان تا کی باید اینگونه اجراهای تکراری و مصنوعی را شاهد باشند؟!
با جرات میتوان گفت، از رئیس صداوسیما گرفته تا مدیران ریزودرشت مجموعه، هیچکدام برای تولید برنامه مخاطب را در نظر نگرفته و نمیگیرند، برای آنان فقط پر کردن آنتن مهم است و رضایت بالادستیها، همین تفکر موجب ضعف روزافزون برنامهها و سریالهای تلویزیون شده است. تا چنین افکاری بر فضای صداوسیما حاکم است، امید به بهبود در وضعیت این سازمان عریض و طویل زیر صفر خواهد بود.