سرویس سینمایی هنرآنلاین: شاپور عظیمی منتقد و مترجم در تازهترین فعالیت خود کتاب "فیلمنامه نویسی در قرن ۲۱" نوشته لیندا آرنسون استرالیایی را ترجمه کرده است که در ۷۴۳ صفحه توسط انتشارات بنیاد سینمایی فارابی منتشر و وارد بازار نشر شده است.
عظیمی در گفتوگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره چرایی و چگونگی انتخاب این کتاب برای ترجمه، گفت: همه آثاری که تاکنون در حوزه فیلمنامهنویسی منتشر شدهاند براساس رویکرد سنتی فیلمنامهنویسی به رشتهتحریر درآمدهاند؛ یعنی همان روش آشنای سهپردهای که با ترجمه کتابهای سید فیلد بیش از سه دهه رویکرد غالب تدریس فیلمنامه، نه تنها در کشور ما بلکه در سینمای جهان، بوده است. این رویکرد با استقبال بسیاری روبهرو شد و کمتر شاهد آن بودهایم که نویسندهای به رویکردهای دیگر پرداخته باشد.
وی ادامه داد: در دهه اخیر، با ساخته شدن آثاری در سینمای جهان که از رویکرد سهپردهای تبعیت نکردهاند و مورد استقبال قرار گرفتهاند، بهتدریج، در میان سینمادوستان، رویکردهای دیگری به فیلمنامه مورد توجه قرار گرفت. اکنون دیگر آثاری مانند "۲۱ گرم"، "بابل"، "سه خاکسپاری برای ملکیادس استرادا" و آثاری از این دست، با رویکردهایی ساختارشکنانه، به نمادهای جدید سینمای جهان بدل شدند. مهمترین تفاوتی که این کتاب با تمام کتابهای فیلمنامه نویسی که تاکنون منتشر شده دارد، این است که صرفا به بحث روایت سه پردهای نمیپردازد و شیوه سنتی فیلمنامه نویسی را کنار گذاشته و از همین رو منحصر به فرد است. درواقع نویسنده در این کتاب سراغ ساختارهایی میرود که در سینمای جهان به ساختارهای نامتعارف مشهورند.
عظیمی بیان کرد: به طور مثال ساختار فیلم "21 گرم" در این کتاب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و از پیچیدگیها و ساختار متفاوت آن صحبت شده است. یا نمونههای دیگر که ساختارشان خیلی برای تماشاگران و خوانندگان ساده نبوده است.
این مترجم در ادامه اظهار کرد: من تصادفی به این کتاب برخوردم و دیدم در این کتاب نویسنده به روایتهای موازی و روایتهای چند قهرمانی پرداخته است و برای خودم جالب بود که از چه منظری به موضوع نگاه کرده است. البته بخش مفصلی از کتاب درباره این ساختارهای متفاوت صحبت کرده است و تنها در فصل اول کاملا درباره ساختار سه پردهای صحبت کرده و مثالهایی از این جنس آورده است، اما استخوان بندی اصلی کتاب و هر آنچه درباره آن بحث جدی شده است درباره فیلمهایی است که خیلی کم به ساختار سه پردهای توجه کردهاند و بیشتر ساختار متفاوت کار را در نظر گرفتهاند. از این جهت خودم تصور میکنم کتاب در نوع خود خوب و قابل توجه است و از همین رو توجه جدی مخاطب را نیز لازم دارد. این کتاب را نمیتوان خیلی ساده خواند و از کنار آن گذشت باید با دقت بسیار بالایی خواند.
مترجم کتاب "روان شناسی و زیبایی شناسی سینما" با بیان این که فیلمسازان جوان امروز به ساختارهای نامتعارف علاقهمند هستند، گفت: به خصوص کارگردانهایی که در فضای هنر و تجربه کار میکنند از این ساختارها استفاده میکنند و این کتاب میتواند به آنها کمک کند. همانطور که پیشتر نیز گفتم، این کتاب در عین راحتی اما در مورد ساختارهایی صحبت میکند که خیلی به سراغ آنها نرفتهایم. ما بیشتر ساختارهای تئوریک را دنبال کردیم و برای شناخت آن باید کتاب را با دقت بخوانیم. امیدوارم فیلمسازان جوان خواندن این کتاب برایشان مفید باشد و با نگاه غیرسیدفیلدی در این کتاب آشنا شوند.
عظیمی درباره وفاداری به متن کتاب و تغییراتی که ایجاد شده نیز عنوان کرد: به هیچ وجه در متن کتاب تغییری ایجاد نشده است و به خود مثالهای کتاب وفادار بودم. در خارج وقتی کتابی منتشر میشود اگر نویسنده احساس کند که مثالها و سازمان اصلی کتاب نیازبه تجدید نظر دارد این کار را میکند، اما وقتی یک کتاب چند بار باز نشر شده و تغییری در آن ایجاد نشده است نشان از این دارد که نویسنده به آن مطالب اعتقاد دارد، ضمن این که مثالهایی که در کتاب استفاده شدهاند از فیلمهای سرشناس دنیا هستند،البته بخشی از این فیلمها نیز برای تماشاگران ایرانی شاید ناشناخته باشند و این باعث آشنایی بیشتر ما با این ساختار خواهد شد. از این جهت ایرادی به کتاب وارد نیست.
وی در خاتمه اظهار کرد: قطعا نسل جوان دانشجویان سینما شاید به نوعی از ساختارهای سنتی خسته شدهاند و میخواهند بدنبال ساختارهای جدید بروند و خواندن این کتاب باعث میشود تا بهتر بتوانند حرف بزنند و خواندنش خالی از لطف نیست.