سرویس سینمایی هنرآنلاین: پویا بادکوبه سالهای بسیاری در فضای تبلیغات کار کرده و در این حوزه یکی از کارگردانهای موفق به شمار میآید. او امسال با ساخت فیلم سینمایی "درساژ " نخستین تجربه کارگردانی خود را در سینمای داستانی رقم زد و موفق شد در همان گام نخست نگاه جهانی را به سمت فیلم خود معطوف کند. حاصل آن نیز تقدیر هیئت داوران جشنواره برلین در بخش نسل بود.
او در گفتگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره برنامههای بینالمللی این فیلم گفت: اولین حضور ما در سال جدید به جشنواره جهانی فیلم فجر بر میگردد، اما در رابطه با برنامههای دیگر چندان خبر ندارم. از آنجایی که شرکت دریم لب شرکت پخش کننده فیلم است، برنامههای آتی و حضورهای بینالمللی "درساژ" توسط این شرکت اعلام میشود.
بادکوبه درباره بازخوردهای جهانی این فیلم بیان کرد: فیلم مضمونش درباره یک دغدغه انسانی است که در همه کشورها وجود دارد و همه مردم هم با آن مواجه هستند. موضوع زندگی خانوادگی و فاصله بین نسلها و صنعتی شدن فضا و فاصله اعضای خانواده است. خوشبختانه در همین چند حضوری که داشتیم و اکران محدودی که وجود داشت مخاطبان خیلی ارتباط خوبی با فیلم برقرار کردند و بازخوردها نیز خیلی خوب بود. پرسش و پاسخها هم در نشست خبری بسیار پربار بود. از طرف دیگر بازخوردهای خوبی از سوی مدیران گرفتیم. در برلین نقدهای خوبی درباره فیلم خواندم که برایم حائز اهمیت است. بخصوص متن بیانیه هیئت داوران که همان نیت من بود و انگار کلام من کلام آنها شده بود.
این کارگردان جوان درباره چگونگی شکل گیری "درساژ " عنوان کرد: ایده "درساژ " بر میگردد به یک موضوع و دغدغهای که پیشتر داشتم. سالهاست در حوزه تبلیغات کار میکنم و این مسئله جهانی شدن،حضور تبلیغات و زندگی مدرن و تاثیر آن در زندگی مردم را به خوبی درک میکنم و می دانم که چه تاثیرات مثبت یا منفی میتواند داشته باشد. اینکه مردم تلاش میکنند برای درآمد بیشتر که آنهم صرف نیازهای غیر ضروری میشود، زندگی را به یک دور و تسلسل باطل تبدیل کرده است و همین عامل هم باعث شد تا به دنبال ساخت این فیلم بروم.
وی ادامه داد: پیش از این فیلم، میخواستم یک مستند با همین موضوع کار کنم که میسر نشد و بعد از صحبت با نویسندگان کانسپت اصلی قصه حول این موضوع شکل گرفت. یک پدر و مادری از قشر متوسط که قربانی این روند زندگی شدهاند و هرچقدر تلاش بیشتری میکنند، بیشتر متحمل ضرر میشوند. این موضوع اصلی داستان ما شد، اما از آنجایی که سوژه اصلی و قهرمان قصه یک دختر نوجوان است، از این بعد خواستم به این مسئله بپردازم که بین نوجوان و خانواده یک فاصله بوجود آمده است. علاقه من به کودک ونوجوان به این دلیل است که پدرم ازکودکی تهیه کننده تلویزیون بود و همیشه میدیدم کارکردن درباره آنها را و این در ذهن من از همان زمان نشسته است. با توجه به نوجوانان اطرافم و تحقیقاتی که برای یک شرکت بینالمللی در حوزه خانواده داشتم، ایده "درساژ" شکل گرفت و ساخته شد.
بادکوبه درباره روند و مراحل این تحقیقات اظهار کرد: این تحقیقات کاملا ناخودآگاه بود و از دیتاهای مستقیم استفاده نکردیم؛ اما با حامد رجبی نویسنده فیلمنامه جلساتی داشتیم و از آنجایی که حامد رجبی صرفا نوشتن را انجام میداد، همفکری زیادی با هم داشتیم. او هم تجربیاتی درباره یک مستند داشت که باعث شد به یک نتیجه واحد درست برسیم. به هر حال نسل نوجوان، نسل پیچیدهای است به مفهوم خاص کلمه، چرا که هم با نسل قدیم فاصله دارد و هم اینکه تغییراتی که در فضای سایبر صورت گرفته این نسل را پیچیدهتر کرده است و نمیشود بدون تحقیق روی این موضوع کار کرد.
وی درباره مانور روی فضای سایبری در فیلم افزود: نگاه ما نسبت به موضوع خیلی کلانتر بود و خیلی نمیخواستیم بصورت جزیی به فضای سایبر اشاره کنیم. ما به یک مجموعه کلانتر پرداختیم که زندگی پدر و مادر "گلسا" را هم درگیر خود کرد. آنها برای پول درآوردن بیشتر، فارغ از ازدست دادن زندگی که پارادوکس غم انگیز زندگی امروز است در حال تلاش هستند و این متاسفانه واقعیت امروز و آدمهای امروز است که در آن فضای سایبر هم حضور دارد. موضوع و دغدغه اصلی من خانواده بود.
بادکوبه در ادامه درباره این که با توجه به مواد تبلیغی آیا میتوان فیلم را برای نوجوان یا از نوجوان هم دانست گفت: درست است که پوستر و آنونس فیلم درباره یک نوجوان است، اما اصرار نداشتیم که بگوییم که حتما درباره نوجوان است، در واقع همانطور که گفتم ما چیزی فراتر را در نظر گرفتیم." درساژ " درباره یک شخصیت و تصمیم گیریهای اوست و مخاطب هم بدرستی درک میکند و غیر از این هم نمیخواستیم، باشد.
وی درباره انتخاب بازیگران و بازیگران گیشه پسند، عنوان کرد: روی انتخاب بازیگران نوجوان خیلی حساس بودم؛ بدنبال کسی بودم که نزدیکی رفتاری با شخصیت اصلی فیلم داشته باشد؛ بنابراین با بازیگران نوجوان بسیاری اتود زدیم و خیلی مهم بود که خصوصیات رفتاریشان نزدیک به گلسا باشد تا نقش باورپذیرترباشد. فارغ از هر گونه اجرای نمایشی فراخوان دادیم و نگار مقدم را دیدم. بعد از چند روزی که آمد و رفت احساس کردم میشود، گلسا باشد. بقیه بازیگران نوجوان فیلم هم به همین شکل انتخاب شدند غیر از یسنا میرتهماسب که بازیگر است و به دلیل شباهت ظاهری، امیر را خیلی خوب بازی کرد. درباره خانم مقدمی و علی مصفا نیز فارغ از گیشه خیلی به آن فکر نکردم که شاید اگر انتخابهای دیگری میداشتم در گیشه فروش بهتری هم خواهم داشت. بیشتر به این فکر کردم که کدام بازیگران میتوانند پدر و مادر گلسا باشند تا نمونه بارز از یک خانواده امروزی باشند و به این دو نفر رسیدم که خیلی خوب از پس آن برآمدند. بعد هم وجود بازیگران حرفهای با تجربه یک پختگی به شخصیتها میدهند که به من و به مجموعه فیلم بسیار کمک میکرد.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که تولید فیلم اول برای او با چه سختیهایی همراه بود، بیان کرد: تولید فیلم سخت است و تجربه اول اولینها را هم در پی دارد. من 15 سال است که کارگردانی تیزرهای تبلیغی میکنم و پیش از این بواسطه حضور پدر و برادرم در این فضا تجربه داشتم، اما در تولید این فیلم مسائلی پیش میآمد که برایم تازگی داشت و رو به رو شدن با آنها سخت بود، اما بیشتر از آنکه سخت باشد، باعث میشد ابتدای به ساکن برایم اتفاق جدیدی رخ دهد چرا که تاکنون با آن مواجه نشده بودم و این ناآگاهی که در من بود کار را سخت میکرد. درعین حال نو بود و باعث کسب تجربه برای من میشد. ضمن این که با وجود تیم خوبی که همراه من بودند، توانستیم این سختیها را پشت سر بگذاریم. به طور مثال در روزهای پایانی کار، پای نگار مقدم بازیگر اصلی فیلم شکست و این کار را برایمان سخت کرد و همه فکر کردند فیلم تعطیل شده است ولی اتفاقات دیگری رقم خورد که باعث شد سخت بگذرد، اما تجربه جدیدی برای من در مقام کارگردان به همراه داشت.
وی در پاسخ به این سوال که با وجود چندین سال فعالیت آیا برای تولید فیلم با استرس و ترس مواجه بود یا نه؟ اظهار کرد: من خیلی تیزر ساختم، بخش عمده تیزرهای تلویزیون کار ماست و الان دو سال است که در این بخش فعالیتم کم شده است، اما هنوز هم وقتی سر صحنه میروم با اینکه دکوپاژ دارم و از قبل روی آن فکر کردهام اما استرس هم همراه من هست. سر فیلم هم همینگونه است. ما دو سال روی فیلمنامه کار کردیم و پروانه ساخت هم سخت گرفتیم؛ اما همین وسواس در من وجود داشت و برای فیلم بعدی هم همینگونه است. امیدوارم این دلهره از تجربه تازه در من بماند و برای کار بعدی هم وجود داشته باشد. همان تجربه سخت است که شما را با کار در موقعیتی قرار میدهد که متوجه میشوید، میتوانید خلق کنید و این حساسیت زیباست.
بادکوبه درباره عملکرد خود در سال 96 گفت: سال 96 خیلی خوب بود. ما فیلم را تولید کردیم و بازخورد خوبی درمجامع جهانی داشتیم و نقدهای خوبی از ورایتی و هالیوود ریپورتر گرفتیم و از این اتفاق راضی هستم. فیدبکهایی که از مردم گرفتم خوب بود و در مجموع سال خیلی خوبی را برایم رقم زد.