سرویس سینمایی هنر آنلاین: امروز در سینمای ایران کارگردانهای جوان نقش بسزایی دارند و یک خون تازه در رگهای سینمای ایران به جوشش افتاده است. این را میتوان از حضور در جشنوارههای بینالمللی و جوایزی که دریافت میکنند بهخوبی درک کرد؛ اما متأسفانه در داخل آنطور که باید و شاید از این جوانان حمایت صورت نمیگیرد و اغلب جوانانی که در دنیا درخشیدند بعد از مدتی از سینما دلزده شده و آن را یا کنار میگذارند و یا برای ماندن دستوپا میزنند.
مصطفی تقی زاده کارگردان جوانی است که در اولین گام خود فیلم سینمایی "زرد " را ساخت و این فیلم موفق شد در حضور جهانیاش خوش بدرخشد. این کارگردان میگوید سینمای امروز ایران بهجایی رسیده که وقتی فیلمی از ایران به جشنوارههای بینالمللی میرود، همه شما را با یک نگاه احترامآمیز میبینند و این باعث میشود شما به خودتان غره شوید و حظ کنید. امیدوارم در این شرایط نگاه اهالی سینما در داخل کشور هم کمی صمیمیتر و سالمتر شود چون ما در وهله اول باید در داخل کشور به سینمای خودمان افتخار کنیم و بعد افتخارات بینالمللی خوشحالمان کند.
در حالی به سراغ مصطفی تقی زاده رفتیم که اکران فیلم سینمایی "زرد " با اقبالی خوبی مواجه است و هفته سوم فروش خود را به پایان رسانده و همچنان مخاطبان از دیدن آن فیلم میگویند.
آقای تقی زاده چه مسیری را طی کردید تا وارد فضای فیلمسازی شوید؟
من تحصیلاتم را در حوزه سینما گذراندم و مدتها در سینمای کشور فعالیت میکردم. در چند فیلم دستیار کارگردان بودم و خودم هم 8 فیلم کوتاه و 2 فیلم نیمه بلند ساختم تا اینکه بالأخره حس کردم میتوانم فیلم بلند بسازم و به این جریان ورود کردم.
ایده نوشتن فیلمنامه و ساختن فیلم "زرد " از کجا آمد؟
چند سال پیش یک مطلبی را در یک روزنامه خواندم و جرقهای در ذهنم زده شد که باعث شد بر اساس آن فیلمنامه "زرد" را بنویسم. گرچه درنهایت فیلم "زرد " هیچ ربطی به آن قصه پیدا نکرد ولی آن قصه محرک و شروعکننده این فیلم بود. نگارش فیلمنامه "زرد " خیلی به طول انجامید و زمانی که به اطمینان کامل رسیدم، تصمیم گرفتم فیلم آن را بسازم. فیلمنامه این اثر در پروسه نگارش دچار تغییرات زیادی شد و بارها جزئیات آن را بازنویسی کردم تا درنهایت به آنچه مدنظرم بود رسیدم.
چرا عنوان "زرد" را برای فیلمتان انتخاب کردید؟
زرد، رنگ آدمهای این فیلم است. رنگ زرد بر اساس مطالعه رنگها و برخلاف آنچه در عرف رسانهای و اجتماعی ما وجود دارد، نشانه امید، هیجان و تلاش است. هرکدام از شخصیتهای فیلم "زرد" هم برای خواستههایشان نهایت تلاششان را انجام میدهند و برای رسیدن به آن خیلی امید دارند.
اولین گرهای که در فیلمتان اتفاق میافتد، گره تصادف است ولی بعدازآن اتفاقات و گرههای دیگری در قصه به وجود میآید که مسئله تصادف را کمرنگ نشان میدهد. چرا برای روایت قصه فیلم اتفاقات مختلفی را در کنار هم چیدید و به مسائل مختلف و مجزایی ازجمله اهدای عضو، عدالت و قضاوت پرداختید؟
هرکدام از این اتفاقات کارکرد خودشان رادارند. تصادفی که اتفاق میافتد خودش محرک اتفاقی دیگر است که مخاطب در دقیقه 70 فیلم از آن آگاه میشود. من سعی کردم یک قصه خوب بنویسم و روایت کنم. شما تم را انتخاب نمیکنید که قصه بنویسید، بلکه قصه را انتخاب میکنید و بعد تم قصه خودش مشخص میشود. حداقل در مورد نوشتههای من اینطور است. اینکه در فیلم "زرد" به موضوعات مختلفی پرداختم، چیزی بود که روند قصه میطلبید. خوشبختانه مخاطبان هم با اتفاقات قصه همراه شدند و از آن استقبال کردند.
طی روزهای اخیر که فیلم "زرد " روی پرده سینماهای کشور رفته، نقدهای مختلفی به این فیلم واردشده و حواشی متعددی برای آن به وجود آمده است. نظرتان در مورد این نقدها و حواشی چیست؟
من سعی کردهام یک قصه خوب را بدون هیچ ادعایی روایت کنم که ممکن است مثل هر قصه دیگری اشکالاتی داشته باشد ولی این روزها با نقدهایی مواجه میشوم که متعجبم میکند. مثلاً شنیدهام که میگویند چرا شما در فیلم مشخص نکردهاید نخبهها چه چیزی اختراع میکنند؟ این در حالی است که کاراکتر حامد همهچیز را مشخص میکند و در مورد اختراع نخبهها حرف میزند. وقتی چنین نقد اشتباهی به روند قصه میشود، نشان میدهد که آن شخص منتقد فیلم را خیلی سرسری دیده یا خدایی نکرده سوءنیت داشته است. من به دوستان منتقد و روزنامهنگاران و خبرنگاران حوزه سینما خیلی ارادت دارم و بعضی وقتها خودم مخاطب نوشتههایشان هستم اما متأسفانه در این حوزه عدهای هم رشد کردهاند که وقتی نقد مینویسند، آدم فکر میکند فیلم سالن بغلی را دیدهاند! نمیدانم دلیل این هجمهها علیه فیلمم چیست و هیچ جوابی برای حواشی پیشآمده هم ندارم ولی میدانم در مملکت ما هر چیزی بزرگ میشود، حواشی مختلفی برایش پیش میآید.
قبول دارید که بعضی وقتها حواشی فیلمها باعث فروش بیشتر آنها میشود؟
نمیدانم. من ژورنالیست یا منتقد نیستم و اطلاعی از این موضوعات ندارم ولی شنیدهام که میگویند حواشی مردم را ترغیب به دیدن فیلم میکند. فیلم "زرد" طی سه هفته اخیر در صدرفروش روزانه و هفتگی سینماهای کشور بوده و اگر این حواشی در فروش فیلممان دخیل بوده، از دوستانی که باعث حواشی بودهاند متشکرم. (با خنده)
اخیراً یک سری صحبتها در مورد فیلم "زرد " و شانس آن برای حضور در جوایز گلدن گلوب مطرح شد که گویا یک سری سوءتفاهمها را باعث شد. این حواشی چطور پیش آمد و واقعیت آن چیست؟
اخبار بینالمللی فیلم را پخشکننده آن اعلام میکند و من خبر ندارم که چه اتفاقی میافتد. گویا دو هفته پیش به تهیهکننده خبر دادهاند که فیلم "زرد " میتواند در جشنواره Asian World Film Festival آمریکا شرکت کند و در آنجا داوران "گلدن گلوب " فیلمها را میبینند و این اتفاق میتواند برای حضور شما در جایزه "گلدن گلوب " ایجاد شانس کند. خبری که به رسانهها دادهشده بود هم همین بود و در آن گفته نشده بود که فیلم "زرد " برای جایزه "گلدن گلوب " انتخاب شده است ولی گویا بعضی رسانهها در فضای مجازی شیطنت کرده بودند و سمتوسوی دیگری به این خبر داده بودند. اخیراً لینکی از سوی پخشکننده فیلم به دست من رسیده که این موضوع را واضح و روشن کرده است. ضمن آنکه همیشه باید در نظر بگیریم که وقتی یک نفر خبری را منتشر میکند، حتماً برای آن استدلالی دارد.
در زمان نگارش فیلمنامه به بازیگران فیلم فکر کرده بودید؟ چطور به این کست بازیگری رسیدید؟
خیر. بازیگران را یک سال بعد از اتمام فیلمنامه و درست زمانی که میخواستیم وارد پیشتولید فیلم شویم، انتخاب کردم. معیار انتخاب بازیگرها هم توانایی آنها و شناختی بود که از هرکدامشان داشتم که خوشبختانه خروجی این همکاری برای هر دو طرف رضایتبخش بود. رسانهها و مردم میتوانند قضاوت کنند که انتخابهایم درست بوده یا نه. خودم از این همکاری راضی هستم و شاید مجدداً با خیلی از این بازیگرها همکاری کردم.
فکر میکنم سختترین نقش فیلم را آقای حقیقت دوست به عهده داشت. به انتخاب شهرام حقیقت دوست یا ساره بیات چقدر فکر کرده بودید؟
شهرام حقیقت دوست از دوستان قدیمی من است و از ایشان شناخت کافی دارم. آقای حقیقت دوست بازیگر توانمندی است که در این فیلم هم خیلی همراه و پرانگیزه بود و برای نقش کوتاهی که داشت زحمت بسیار زیادی کشید. خانم ساره بیات را هم برای نقشی انتخاب کردم که یک زن موقر و متین است و صورتش آرامش زیادی دارد. فکر کردم برای این نقش به بازیگری احتیاج دارم که ضمن توانایی حرفهای بازیگری، صورت شرقی و با آرامشی داشته باشد که خانم ساره بیات همه این خصوصیتها را داشت و ایشان را انتخاب کردم.
پیشتر گفته بودید که در فیلم "زرد " خواستهاید استقامت و ایستادگی زن ایرانی را به نمایش بگذارید. چه چیزی این انگیزه را در شما به وجود آورد؟
از کودکی همیشه مادرم بهعنوان یک زن محکم، فداکار و قهرمان در کنارم بوده که همیشه ستایشش میکنم. اگر بگویم به تصویر کشیدن استقامت و ایستادگی زن ایرانی در فیلم "زرد " به خاطر ادای دین به مادرم بوده، بیراه نگفتهام. مابهازای واقعی شخصیتی که در فیلم "زرد " وجود دارد را در طول عمرم در کنار خودم داشتهام و لمس کردهام، پس طبیعی است که به زن ایرانی چنین نگاهی داشته باشم.
آنچه بهعنوان فیلم "زرد " روی پرده سینما رفت چقدر به چیزی که از قبل راجع به این فیلم در ذهنتان بود فاصله داشت؟
دقیقاً آنچه در ذهنم بود را فیلمبرداری کردیم و اختلافی بین تصوراتم با واقعیت وجود نداشت. ما بیش از 20 جلسه دور خوانی داشتیم و من در این جلسات ذهنیاتم را راجع به سکانسها و فضاهای فیلم برای گروه بازیگران تشریح میکردم و همه با یک هارمونی جمعی سر صحنه فیلمبرداری رفتیم.
در سالهای اخیر دور خوانی در سینما کمتر شده و خیلی از ستارههای سینما تن به دور خوانی نمیدهند. مگر آنکه کارگردان یا بازیگران از تئاتر بر خواسته باشند.
درست است اما من بههیچوجه با این موضوع با بازیگرانم مشکلی نداشتم. بازیگرهای فیلم "زرد" خیلی باانگیزه در تمرینات شرکت میکردند و جالب است که بدانید بخش عمدهای از دور خوانیهای ما در نوروز سال 95 اتفاق افتاد؛ یعنی بعد از دو روز اول عید، بچهها مسافرت نرفتند و همه در دفتر تولید کار حاضر میشدند. ما در طول روز 6-7 ساعت باهم صحبت میکردیم و دور خوانیهای متن را انجام میدادیم. این همنشینیها و همصحبتیها آورده خیلی خوبی برای گروه دارد. من قبل از اینکه وارد سینما شوم، تئاتر کار میکردم و از فضایی بیرون آمدهام که دور خوانی در آنیک چیز مرسوم است. به همین خاطر به دور خوانی توجه زیادی دارم و خوشحالم که در مورد فیلم "زرد " بچهها با من همراه بودند.
فیلم "زرد " در چند جشنواره بینالمللی فیلم اکران شد و جوایز متعددی را گرفت. فکر میکنید علت استقبال از فیلمتان در جشنوارههای بینالمللی چه بود و این جوایز چقدر برایتان ارزشمند است؟
استقبال بینالمللی از فیلم "زرد " باعث دلگرمی من و گروهم است. در این مدت در هرکجا که فرصتی برای صحبت کردن پیدا کردم، تأکید کردم که از سینمایی میآیم که آدمهای مطرحی به سینمای جهان معرفی کرده و من به پشتوانه آنها آمدهام و به مملکتم افتخار میکنم. البته علیرغم استقبال خیلی خوبی که از فیلم "زرد " در خارج از کشور شد، برخورد بعضی از دوستان در داخل کشور شایسته نبود و مرا یاد صحبتهای مرحوم کیارستمی انداخت که ایشان میگفت:"سینمای ما عجیب درگیر بخل، حسد و کینهتوزی است." خوشبختانه فیلم ما در جشنواره شانگهای چین با استقبال خیلی خوبی مواجه شد. سطح اعتبار این جشنواره برای همه مشخص است و همه میدانند که هیئتداوران این جشنواره چقدر معتبر هستند. آقای کریستین مونجیو عضو هیئت داوران جشنواره شانگهای بود که جایزه نخل طلای جشنواره کن و دو جایزه بهترین کارگردان و بهترین فیلمنامه از این جشنواره را دارد. در جشنواره روسیه هم جایزه بهترین فیلم و فیلمنامه به فیلم "زرد " تعلق گرفت. گرچه اعتبار آن جشنواره بهاندازه اعتبار جشنواره شانگهای نبود ولی جشنواره روسیه هم هیئتداوران معتبری داشت و فیلمهای خوبی هم در آنجا نمایش داده شد. یکی از بازیگران برجسته روس که عضو هیئتداوران نیز بود، بعد از مراسم اختتامیه جشنواره به من گفت:"خیلی سخت است که بخواهی اشک یک روس را دربیاوری ولی پایان فیلم تو این کار را با من انجام داد ". بهرام رادان اولین بار فیلم را در جشنواره شانگهای دید. وقتی با تشویقهای مخاطبان مواجه شدیم و از سالن بیرون آمدیم، آقای رادان گفت:"فکر نمیکردم اینقدر خوب شده باشد که بتواند همه را همراه کند ". بابت استقبالی که از اولین فیلمم شد خیلی خوشحالم ولی درعینحال متأسفم که عدهای در داخل کشور از موفقیت این فیلم خوشحال نشدند. من متوجه دلیل ناراحتی این دوستان نشدم. شاید احساس کردند حقشان را خوردهام. من همیشه به نظر دیگران احترام گذاشتهام و باز هم به آنها احترام میگذارم اما معتقدم که سرمایه اصلی هر فیلمی مخاطبان آن است و خوشحالم که مخاطبان با ما همراه بودند.
طی هفتههای اخیر عدهای مسئله فیلمسوزی را مطرح کردهاند و میگویند بعضی از فیلمها زمان اکران مناسبی ندارند. فکر نمیکنید اگر فیلم "زرد " در زمان دیگری اکران میشد، استقبال و فروش بیشتری به همراه داشت؟
قطعاً اگر این فیلم در نوروز یا تابستان اکران میشد، شرایط خیلی بهتری داشت ولی خدا را شکر الآن هم اوضاع گیشه ما خوب است. در حال حاضر در هفته سوم اکران قرار داریم و بر اساس آمار فروش، روند صعودی داشتهایم. در مورد مسئله فیلمسوزی نمیتوانم نظر خاصی بدهم چون سواد پخش و توزیع ندارم و بهتر است تهیهکننده فیلم در این مورد صحبت کند.
بهعنوان یک کارگردان فیلم اولی چه مشکلاتی در مسیر ساخت نخستین فیلمتان وجود داشت؟
یک سری مشکلات برای کارگردانهای فیلم اولی وجود دارد که در کار من هم وجود داشت ولی خوشبختانه خیلی از این مشکلات به همت دوستان حل شد و اتفاقی نیفتاد که مرا حیرتزده کند.
در سالهای اخیر به فیلمهایی که نزدیک به زندگی روزانه مردم هستند، برچسب فیلمهای تلخ و به فیلمهایی که راجع به قشر متمول و مرفه جامعه است، برچسب فیلمهای لوکس را میزنند. شما در بین این دوراهی قرار نگرفتید؟
در مورد فیلم من هم خیلیها میگویند فیلم تلخی است ولی به نظرم تلخی بد نیست و سیاهکاری و سیاه نمایی بد است. وقتی مخاطب بتواند باور کند که اتفاقات فیلم میتواند در زندگی عادی مردم ایران هم رخ بدهد، آن فیلم سیاه نمایی نکرده است. سیاه نمایی مربوط به زمانی است که شما وضعیتی که وجود ندارد و برای مخاطب باورپذیر و واقعی نیست را به تصویر بکشید. تلخ بودن یک فیلم برای آنیک آپشن مثبت یا منفی محسوب نمیشود و اقتضای قصه مشخص میکند که تلخ باشد یا شاد و مفرح. خیلی از بزرگان ما سعی میکنند خودشان را درگیر این فضاها و تقسیمبندیها نکنند و حتی به من هم توصیه کردند که به این صحبتها توجه نکنم و اگر دغدغهای دارم، روی آن تأکید کنم و در موردش صحبت نکنم. البته من به اهالی رسانه خیلی احترام میگذارم و سعی کردهام بهترین رفتار را داشته باشم و در این مورد صحبت کنم ولی فکر میکنم برای فیلم بعدیام یک بازنگری راجع به فضای رسانهای فیلم خواهم داشت.
با توجه به اینکه تولید فیلم اولتان را پشت سر گذاشتهاید و این فیلم در حال حاضر روی پرده سینماهای کشور قرار دارد، چه توصیهای برای کارگردانهای جوانی که میخواهند فیلم اولشان را بسازند دارید؟
توصیهام این است که خستگی را فراموش کنند و سمت ناامیدی نروند. هرکسی میخواهد فیلم بسازد باید فقط هدفش را ببیند و به سمت جلو حرکت کند. خسته شدن و ناامیدی بزرگترین ضربه را به کارگردانهای فیلم اولی میزند. من دوستان کار بلد و مستعدی دارم که برای خواستههایشان تلاش نکردند و ناامید شدند و بهمرور به سمت دیگری کشیده شدند. یک کارگردان جوان باید سعی کند این اتفاق برایش نیفتد.
برنامههای بعدی برای اکران بینالمللی فیلم "زرد " مشخصشده است؟
این فیلم را چند جشنواره بینالمللی دیگر پذیرفتهاند که جزئیات آن را تهیهکننده فیلم بهتر میداند ولی تا جایی که من بهصورت جستهگریخته شنیدهام و در جریانم، احتمالاً فیلم "زرد " در اکرانهای محدود اروپایی و آمریکایی که برای فیلمهای ایرانی گذاشته میشود هم حضور خواهد داشت.
قصد نوشتن فیلمنامه و ساخت فیلم جدیدی را ندارید؟
شهریور سال گذشته شروع به نوشتن یک فیلمنامه جدید کردم که حدود یک ماه پیش نگارش آن تمام شد. قصد دارم این فیلم را بسازم ولی فعلاً زمان تولید آن مشخص نیست. فیلم جدیدم نیز یک فیلم رئالیستی و اجتماعی است ولی جهان آن هیچ ربطی به جهان فیلم "زرد " ندارد.
ممکن است در آینده یک ژانر دیگر مثل ژانر کمدی را تجربه کنید؟
این سؤالی نیست که بتوانم بهطور قطعی به آن پاسخ بدهم چون در آینده هر اتفاقی ممکن است بیفتد. ممکن است دوست داشته باشم کار کمدی بسازم و این دور از ذهنیت من نیست ولی فعلاً به آن فکر نکردهام. بعضی وقتها آدمها چه در زندگی شخصی و چه در زندگی کاریشان برحسب شرایطی که میگذرانند، میتوانند تصمیم بگیرند در مسیرهای مختلفی قدم بردارند که این اتفاق ممکن است برای من هم بیفتد.
و صحبتهای پایانی؟
سینمای امروز ایران بهجایی رسیده که وقتی فیلمی از ایران به جشنوارههای بینالمللی میرود، همه شمارا با یک نگاه احترامآمیز میبینند و این باعث میشود شما به خودتان غره شوید و حظ کنید. امیدوارم در این شرایط نگاه اهالی سینما در داخل کشور هم کمی صمیمیتر و سالمتر شود چون ما در وهله اول باید در داخل کشور به سینمای خودمان افتخار کنیم و بعد افتخارات بینالمللی خوشحالمان کند. من اوایل شهریور امسال دوباره به چین دعوت شدم و در سمینار نوابغ فیلمسازی آسیا که در آن از من و 4 کارگردان جوان دیگر دعوتشده بود، شرکت کردم و دوباره دیدم که در سطح جهانی چه احترامی به سینمای ایران گذاشته میشود. آنها از من بهعنوان جوانترین کارگردان تاریخ فستیوال شانگهای که موفق به دریافت جایزه بزرگ هیئتداوران شده، دعوت کرده بودند و یک گروه مستندساز چینی را هم از طرف شبکه CCTV چین به ایران فرستادند تا یک مستند از من و روند تهیه فیلم "زرد " تولید کنند. برای همه دوستانم شگفتآور بود که یک گروه چینی قرار است به ایران بیاید و راجع به یک کارگردان و یک فیلم ایرانی مستند بسازد. آنها یک فیلم مستند 60-70 دقیقهای آماده کردند که احتمالاً این فیلم در آذر یا دی از شبکه CCTV پخش میشود. چینیها این رفتار را با هنرمندان و هنر ایرانی انجام میدهند اما برخورد اهالی سینما در داخل کشور چطور است؟ این را فقط میگذارم در حد طرح سؤال باقی بماند. سعی میکنم خودم را طوری تربیت کنم که از موفقیت دوستانم حداقل عذاب نکشم و ناراحت نشوم. من احتمالاً اولین کسی بودم که به وحید جلیلوند عزیز موفقیتش را تبریک گفتم و ایشان هم این کار را در مورد موفقیت فیلم "زرد " انجام داد. چنین رفتارهایی خیلی جذابتر، انسانیتر و سالمتر است و امیدوارم یک روزی همه اهالی سینما راجع به کار همدیگر همچنین حسی داشته باشند. در پایان این گفتوگو از همه دوستانی که فیلم "زرد " را فارغ از هر نظر مثبت یا منفی تماشا کردند، تشکر میکنم و برایشان آرزوی موفقیت دارم.