به گزارش هنر آنلاین علی شهاب‌الدین تهیه کننده و یکی کارگردان‌های مستند «سرنوشت سرنوشت» که آخرین مراحل فنی را سپری می‌کند، درباره این مستند بیان کرد: روایت این مستند درباره امیر دریادار ناصر سرنوشت است که بعد از «عملیات مروارید» و شلیک عراقی‌ها به ناوچه «‌پیکان»، حدود ۳۰ ساعت بدون هیچ تجهیزاتی در دریا شناور مانده است و سرنوشتش این بود که از این ۳۰ ساعت سرگردانی در دریا، زنده عبور کند و امروز هم مشغول به خدمت‌رسانی است. نام این مستند هم برگرفته از سرنوشت همین فرد است.

وی ادامه داد: آقای سرنوشت از دانش‌آموخته‌هایی است که در دهه ۵۰ و پیش از انقلاب جذب نیروی دریایی می‌شود. پدرش هم یک سرهنگ ارتش بود و به همین دلیل به‌واسطه علاقه‌ای که به این حوزه داشت، به استخدام نیروی دریایی درمی‌آید. در همان سال‌های قبل از انقلاب به انگلیس می‌رود و در آنجا دوره می‌بیند. وقتی به ایران بازمی‌گردد، حدود یک سال بعد، انقلاب می‌شود و بعد از وقوع جنگ، او جزو اولین نفراتی است که به‌عنوان نیروی ویژه به میدان می‌رود.

این مستندساز درباره حضور دریادار سرنوشت در عملیات «مروارید» توضیح داد: در آن مقطع هنوز آقای سرنوشت به سن ۳۰ سالگی نرسیده بود. در همان روزهای اولیه جنگ، صدام تصور می‌کرد که به‌صورت برق‌آسا می‌تواند کل کشور را بگیرد. در داخل ایران، ارتش درگیر یک جریان تصفیه بود و خیلی از افراد فعال در دوره طاغوت را اخراج کردند و فراخوانی هم دادند که هر کس می‌خواهد، به انتخاب خودش از ارتش برود. آقای سرنوشت جزو افرادی بود که نرفت و ماند.

شناورهای عراقی چگونه شکار شدند؟

وی افزود: زمانی که جنگ آغاز شد، صدام در خرمشهر زمین‌گیر شد و اتاق جنگ ایران تصمیم گرفت که نیروی دریایی عراق را نابود کند. شناورهای عراقی در آن مقطع برای شهرهایی مانند خرمشهر مزاحمت‌هایی را ایجاد می‌کردند. وقتی نیروی هوایی گشت‌زنی می‌کند، متوجه مخفی‌گاه ناوچه‌های عراقی در لابه‌لای نیزارهایی که به خور عبدالله معروف بود، می‌شود. در آن مقطع یک عملیات ۲ منظوره با ۲ هدف مشخص طراحی می‌شود.

شهاب‌الدین ادامه داد: نیروی دریایی و نیروی هوایی بسیج شدند تا اولی با موشک‌های هوا به زمین و دومی با موشک‌های سطح به سطح، این ناوچه‌ها را مورد حمله قرار دهند. برای شروع، در قالب یک عملیات فریب، ۲ سکوی بزرگ عراقی باید تسخیر می‌شد. هفت نیرویی که آموزش‌های ویژه دیده بودند، برای این عملیات داوطلب شدند که یکی از آن‌ها آقای سرنوشت بود. او در آن زمان افسر مخابرات بود اما هنرها و فنون مختلف نظامی و رزمی را هم بلد بود.

وی افزود: ایران می‌خواست با گرفتن این ۲ سکو، دستان عراق در زمینه صادرات نفت را به‌طور کامل ببندد تا شریان اقتصادی عراق قطع شود. هدف اصلی این عملیات همین ضربه اقتصادی به عراق بود. ناوچه‌های عراقی برای دفاع از این ۲ سکو مجبور به خروج از مخفیگاه‌های خود و یکی بعد از دیگری نابود شدند. فقط در روز ۷ آذر در حدود ۱۰ ناوچه عراقی از بین رفت. عراق همزمان هم ۹۰ درصد ناوچه‌های خود را از دست داد و هم کنترل ۲ سکوی نفتی از دستش خارج شد.

این مستندساز گفت: در این مقطع عراقی‌ها دست به یک خودزنی زدند و به هواپیماهای خود دستور دادند که سکوهای خودشان را هدف قرار بدهند تا لااقل این سکوها در اختیار ایرانی‌ها قرار نگیرد! با خودشان می‌گفتند حالا که سکو را از دست دادیم، لااقل چاه نفت در اختیار ایرانی‌ها قرار نگیرد. هفت تکاور ما در این سکوها مستقر بودند که وقتی خبر این عملیات به گوش ایرانی‌ها می‌رسد، به‌سرعت به این هفت نفر دستور عقب‌نشینی می‌دهند. این هفت نفر موقع رفتن به سکوها از هلی‌کوپتر استفاده کردند و به‌گونه‌ای هم به سکوها نزدیک شده بودند که افراد مستقر در سکوها فکر کرده بودند آن‌ها خودی هستند و از طرف عراق می‌آیند.

وی افزود: همزمان یک کشتی ماهی‌گیری مهمات به آن‌ها رساند. به اندازه یک شب تا صبح ایرانی‌ها این سکوها را به تسخیر خود در می‌آورند و وقتی دستور عقب‌نشینی صادر می‌شود، درخواست حمایت از ناوچه ایرانی پیکان می‌کنند. این ناوچه کنار اسکله نفتی پهلو می‌گیرد و رادار عراقی‌ها هم به دلیل عظمت سازه‌های سکو، نمی‌تواند وجود این ناوچه را تشخیص بدهد. هفت تکاور ایرانی سوار ناوچه پیکان می‌شوند و اسرای عراقی را هم با خود همراه می‌کنند تا به عقب بازگردند.

شهاب‌الدین یادآور شد: وقتی ناوچه پیکان به سمت خاک ایران به حرکت در می‌آید، یکی از ناوچه‌های عراقی که در جوار سکوی نفتی پنهان شده بود، ناوچه ایرانی را توسط رادارش لاک کرده و اولین موشک را به سمت آن پرتاب می‌کند. ناوچه ایرانی اما با یک حرکت سریع فرار می‌کند و موشک به آن اصابت نمی‌کند. موشک دوم اما هر چهار موتور ناوچه پیکان را از بین می‌برد. موشک سوم به ناوچه پیکان اصابت کرده و با همه سرنشینانش به عمق آب می‌رود. تعدادی از سرنشینان که روی عرشه ناوچه بودند، بلافاصله بعد از اصابت موشک، خودشان را به داخل آب می‌اندازند.

وی افزود: از هفت تکاور ایرانی، ۲ نفر در همان لحظه اول شهید می‌شوند و پنج نفر دیگر زنده می‌مانند. اسرای عراقی اما همه کشته می‌شوند، غیر از یک نفرشان. هلی‌کوپتری برای نجات این افراد اعزام می‌شود. عملیات نجات با هلی‌کوپتر روی آب هم بسیار دشوار است. همزمان یک هواپیمای عراقی هم داشت برای هلی‌کوپتر ایرانی ایجاد مزاحمت می‌کرد. خلبانان ایرانی این هلی‌کوپتر اما با از خودگذشتگی همه بازماندگان را نجات می‌دهند و تنها ۲ نفر باقی می‌ماند. یکی از این افراد آقای سرنوشت است و دیگری همان فرد عراقی.

این مستندساز در ادامه گفت: وقتی شب می‌شود، آقای سرنوشت هم باید براساس آموزه‌هایی که یاد گرفته بود، جان خودش را حفظ می‌کرد و هم مراقب واکنش‌های فرد عراقی می‌بود. آقای سرنوشت در این ماجرا زنده می‌ماند و امروز ایشان متخصص نجات افراد مغروق است. روایت این ماجرا، خلاصه‌ای از کلیت مستند «سرنوشت سرنوشت» است.

این کارگردان مستند درباره زمان صرف شده برای تولید این مستند عنوان کرد: پژوهش درباره این مستند از ایام پیش از کرونا آغاز شد و بعد از کرونا هم ادامه پیدا کرد. به تعبیری می‌توان گفت پژوهش و ساخت این مستند چیزی در حدود سه سال زمان برد. حامیان مالی این مستند هم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و شبکه افق تلویزیون بودند.

گفت‌وگو با راویانی که حاضر به گفت‌وگو نبودند

وی تأکید کرد: افرادی در این مستند طرف گفت‌وگو قرار گرفته‌اند که تا پیش از این اساساً حاضر به حضور در مصاحبه‌های تلویزیونی نبودند. ما آن‌ها را متقاعد کردیم تا به‌عنوان تنها شاهدان زنده این جریان، در مستند حضور داشته باشند. از طرفی دیگر ساختار انیمیشن-رئال را برای این مستند در نظر گرفتیم تا بتوانیم بخشی از پروداکشن سنگین کار را که مربوط به حرکت ناوچه‌ها و هواپیماها می‌شود به‌صورت انیمیشنی روایت کنیم. بخش‌هایی از مستند را هم بازسازی کرده‌ایم.

کارگردان مستند «سرنوشت سرنوشت» درباره هزینه‌های تولید این مستند گفت: قرارداد تولید این اثر مربوط به سال ۱۴۰۰ بود و امروز در سال ۱۴۰۲ دارد به سرانجام می‌رسد. در این فاصله مشکلات و مصائبی هم داشتیم؛ به شکلی که هم هزینه تولید انیمیشن بالا رفت و هم با توجه به زمانی که صرف شد، از نظر هزینه کلی نیز با مشکلاتی مواجه شده‌ایم.

شهاب‌الدین در پایان گفت: پیش‌بینی ما این است که این مستند در ۶۰ تا ۷۰ دقیقه به جمع‌بندی برسد. تهیه‌کنندگی این کار را شخصاً برعهده داشتم اما در زمینه پژوهش و کارگردانی من و آقای محمدعلی یزدان‌پرست به‌صورت مشترک این مستند را به سرانجام رسانده‌ایم.