به گزارش گروه تئاتر هنرآنلاین تئاتر «این دنیا یه کنسرت به من بدهکاره» به نویسندگی و کارگردانی سهند خیرآبادی از 9 آبان تا 24 آذر در سالن چهارسوی تئاتر شهر روی صحنه می‌رود. این تئاتر با بازی امیرمهدی ژوله و الیکا عبدالرزاقی داستان پسری به نام مهران را روایت می‌کند که با مشکلاتی در زندگی خود مواجه است و سعی می‌کند ریشه این مشکلات را پیدا کند. این نمایش در ژانر کمدی دارک یا کمدی تلخ نوشته شده و یک پایان غافلگیرکننده دارد. با سهند خیرآبادی، نویسنده و کارگردان این اثر درباره «این دنیا یه کنسرت... به من بدهکاره» گفت‌وگو کردیم و این گفت‌وگو را در ادامه آورده‌ایم.

 

هنرآنلاین: تئاتر «این دنیا یه کنسرت به من بدهکاره» یک مسئله مهم و تلخ دارد که به زبان طنز و در ژانر کمدی بیان شده است. در طول نمایش تماشاگران در حال خندیدن هستند ولی در انتها با یک پایان‌بندی غافلگیرکننده مواجه می‌شوند. چه شد که سراغ این ایده و این ژانر رفتید؟

خیرآبادی: به نظر من پایان هیچ چیز خوش نیست. مثلا چه کسی را دیده‌اید که وقتی از دنیا می‌رود، اطرافیانش خوشحال باشند؟ بنابراین این دنیا با یک شور، شعف و لذتی شروع می‌شود و با یک گریه، افسوس و ناراحتی به پایان می‌رسد. نمایش هم همین را می‌گوید. یعنی این همه در صحنه‌های پشت سر هم می‌خندیم، بعد آخر نمایش متوجه می‌شویم که چقدر هم دردناک است. در واقع ژانر این تئاتر دارک کمدی است.

 

هنرآنلاین: کاراکتر لیث خیلی جزییات داشت. ایده این شخصیت چگونه به ذهنتان رسید؟

خیرآبادی: هر آدمی در زندگی‌اش یک رفیق صمیمی دارد. کسی که اگر رابطه‌ات را بخواهی با آن به هم بزنی باید جانش را بگیری چون همه چیز را درباره تو می‌داند! درنتیجه لیث یکی از همان رفیق‌هاست. یک رفیق که هرکاری می‌کنی بتوانی روی آن حساب کنی. به نظرم لیث باید کنار آدمی مثل مهران می‌بود و نمی‌شد نباشد.

در طول این ماجرا عموما هر مردی که مزه تلخی زندگی را زیر لبش می‌چشد، قاعدتا برای اینکه این تلخی را از بین ببرد باید سراغ یک نفر برود که این بغض را کنار او باز کند. خب لیث هم از کودکی در کنار مهران بوده و رفیق صمیمی او است.

4c7945405931c4f8

هنرآنلاین: درباره انتخاب بازیگر بگویید. آیا توقعی که از بازی امیرمهدی ژوله و الیکا عبدالرزاقی داشتید، برآورده شد؟

خیرآبادی: متن برای امیرمهدی ژوله نوشته شده بود. این‌طور نبود که نمایشنامه نوشته شود و بعد من بروم سراغ ژوله. برای همین می‌توانم بگویم این متن از ازل ازل تا ابد ابد با امیرمهدی باید روی صحنه برود، مگر اینکه کارگردان دیگری بخواهد آن را با بازیگر دیگری روی صحنه ببرد.

در طول یک سال تمرینی که داشتیم به این نتیجه رسیدیم که صداهایی که اطراف ژوله وجود دارد و حرف‌هایی که به او می‌زنند و در واقع آن تیپ کاراکترها را به یک بازیگر بدهیم تا بازی کند. گاهی شما تیپ کاراکترهایی دارید که دلتان می‌خواهد شخصیت شوند. پس باید سراغ بازیگری بروید که از پس این کار بربیاید و این تیپ کاراکترها را به شخصیت تبدیل کند. وقتی شما برای چنین کاری به بازیگر فکر می‌کنید، خیلی گزینه‌های متنوعی جلوی رویتان قرار نمی‌گیرد. بازیگران معدودی هستند که بتوانند این کار را به خوبی انجام دهند. بین این بازیگران، الیکا عبدالرزاقی هم با خودم قبلا کار کرده بود هم با آقای ژوله و می‌دانستیم بازی‌اش چطور است و این کار را خیلی خوب می‌تواند انجام بدهد. اصلا چه کسی بهتر از عبدالرزاقی؟ این شد که او انتخاب اول و آخرمان شد و خدا را شکر که او هم مشغوا نبود و قبول کرد در کنار ما این تئاتر را روی صحنه ببریم.

3bbfc293aa945f1b

هنرآنلاین: استقبال از تئاترتان چطور بوده؟

خیرآبادی: خدا را شکر از شب اول اجرا تا الان هر شب همه صندلی‌ها پر شده است و استقبال خیلی خوب بوده. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که شما هیچ وقت نمی‌توانید همه را از کارتان راضی کنید. یعنی حتی فیلم پدرخوانده هم یکسری منتقد دارد. در کل در عرصه هنر این‌طور است. شما نمی‌توانید فیلمی بسازید یا موسیقی‌ای تولید کنید که همه را راضی کند و همه دوستش داشته باشند و هیچ‌کس نقدی نداشته باشد.

من نظرات همه کسانی که آمدند تئاتر را دیدند را خواندم و شنیدم؛ چه آن‌ها که دوست داشتند و چه آن‌ها که دوستش نداشتند و می‌خواهم بگویم دم همه‌شان گرم که آمدند. این برای من مهم و ارزشمند است. از همه‌شان ممنونم.

 

هنرآنلاین: به نظرتان چرا این کار مورد استقبال مردم قرار گرفت؟

خیرآبادی: به نظرم ژوله در این تئاتر دارد یک کار خیلی عجیب انجام می‌دهد. جدا از اینکه در قالب دو کاراکتر دارد داستان را روایت می‌کند، مدام دارد در بازی و لحن خود تغییر ایجاد می‌کند و کاری می‌کند که مخاطب به بهترین نحو قصه را دنبال کند. می‌دانید این را از کجا می‌شود متوجه شد؟ از اینکه من در صحنه اول یک کاراکتر به نام هرا قرار داده‌ام و در صحنه آخر دارم برداشتش را انجام می‌دهم و مخاطب به خوبی این برداشت را می‌فهمد و از اول داستان فراموشش نکرده است. یعنی مخاطب حتی یک لحظه از نمایش را هم از دست نداده است. این کار و هنر ژوله است. اینکه با چه رنگ و بویی دارد قصه را گوش می‌دهد، کار الیکا عبدالرزاقی است. یعنی رنگ و لعاب داستان به دست او است. این به نظرم خیلی برای مخاطب جالب است و فکر می‌کنم دلیل اصلی که مخاطبان خیلی از این کار استقبال کردند همین باشد.

75954_concert.bedehkar_image.a050e5