گروه سینما هنرآنلاین: «قاتلان ماه کامل» فیلمی از مارتین اسکورسیزی، نامآورترین کارگردان تریلر گنگستری آمریکاست. در این فیلم رابرت دنیرو، لئونارد دیکاپریو و لیلی گلادستون سه شخصیت اصلی را بازی میکنند. برای مخاطبان خاص فیلم وجود چنین نامهایی در کنار نام کارگردان، دلیلی است کافی و وافی برای بست نشستن ۲۰۶ دقیقهای پای روایت این درام جنایی. این فیلم اقتباسی است از کتاب ناداستان «دیوید گران» با همین نام، با تمرکز بر راهاندازی افبیآی در دهه 20 میلادی. هر چند که اسکورسیزی زاویه دید فیلمش را بر رابطه بین ارنست (دیکاپریو) و مالی (گلادستون) بنا نهاده و از جذابیت عشق در روایتش از این جنایت بهره برده. اگر از آن دسته مخاطبین فیلمبینید که لو رفتن گوشههای داستان از دیدن فیلم دلسردتان میکند، لازم است هشدار دهم در ادامه با خطر اسپویل فیلم روبهرو هستید.
فیلم با مرثیه و اشک قبیلهی اوسیج (از بومیان سرخپوست قاره آمریکا) در خاکسپاری چپق مقدس شروع میشود. کسی که به ظاهر رئیس قبیله است در حین انجام مناسک خاکسپاری از اینکه مجبور به کوچند و بعد از این فرزندانشان زبان دیگری خواهند آموخت میگوید و کوچ اجباری و الزامات آنرا آغاز از بین رفتن فرهنگ سرخپوستی میداند. تا همین جا مخاطب مقهور نمایش این هوشمندی میشود چرا که پیش از این در فیلمها غالبا سرخپوستها مردمی بدوی بودهاند حالا هوشمند و در ادامه فیلم حتی خانههای شیک و برخوردهای اجتماعی فاخر دارند. با این شروع متفاوت از سرخپوستها مشخص میشود اسکورسیزی قرار است این بار زاویه دیدی متفاوت از این نژاد را به جهان نشان دهد.
بعد از ساکن شدن قبیله اوسیج در اوکلاهاما و به رسمیت شناختن مالکیت آنها بر این سرزمین، بخت و اقبال با کشف نفت در زمینهایشان به آنها رو میکند. از اینجاست که فیلم برای من خاورمیانهای که نفت یکسر تمام سرنوشتم است بیش از دیگر مخاطبین همذاتپنداری را رقم میزند. میبینم همانطور که طمع چشم حریصان را به این منطقه از جهان باز کرده، پای سفیدپوستان را حتی در شمایل خدمتکار به خانههای سرخپوستان میکشاند. این نکته که اسکورسیزی آمریکایی در حال بیان جنایت سفیدپوستان به اوسیجیها است ما را مشتاق میکند ببینیم قرار است در ادامه چه نگاهی بر این جنایت داشته باشد. آیا در اصل روایت دست میبرد و در بیان حقایق کوتاهی میکند؟
اسکورسیزی قاتلان ماه کامل را از زاویه دید چند شخصیت به نمایش میگذارد. هم زندگی و احوال سرخپوستان را نشان میدهد، هم تا حدودی از زاویهدید ویلیام هیل (رابرت دنیرو)، ارنست (دیکاپریو)، مالی و کارآگاهی که در یک سوم پایانی به فیلم اضافه میشود جنایت را به تصویر میکشد. این تکنیک باعث میشود مخاطب، راوی و فیلم را در بیان حقیقت منصف ببیند. البته در ابتدای فیلم با آوردن تصاویر مرگ غیرمنتظرهی سرخپوستان و اعلام سن کمشان و حتی جنایت کشتن مادری بالای سر نوزادش دسیسه و طمع سفیدپوستان را لو میدهد. اما کارگردان سعی میکند با بازی دوگانه شخصیتها عامل یا عاملین جنایات را مخفی نگه دارد. اما معتقدم دست فیلم برای مخاطب خاص رو شده و این آمریکایی بودن کارگردان است که قلاب اصلی برای ادامهی تماشای فیلم میشود. کارگردان قرار است با فیلمی که جاذبه گرهگشایی ندارد چه چیزی را به مخاطب منتقل کند؟
عدهای بر این باورند که گره و کشمکش «قاتلان ماه کامل» در مثلت ارنست، داییاش و مالی است. اما دقت به زبان بدن ارنست در اظهارهای تردیدآمیز عشق به مالی و بالاخص حادثهی مباشرت ارنست در مقدمات قتل مالی این کشمکش را ضعیف میکند. از طرفی چون ورود کارآگاهان در یک سوم پایانی فیلم و زمانی است که دسیسه برای مخاطب کاملا عیان است، داستان روایتی معمایی هم ندارد. پس چه چیزی باعث ترغیب ارنست به اعتراف میشود؟ معتقدم کارگردان همچنان هوشمندانه مرگ فرزند را عامل تصمیم ارنست در اعتراف قرار میدهد تا بر اهمیت نژادپرستی ارنست بر عشقش صحه بگذارد. با وجود این نکته، همچنان گرهی احتمال اعتراف ارنست ضعیف است و به راحتی گشوده میشود.
اسکوررسیزی در اخبار گفته قصدش ساخت فیلمی سرگرمکننده نبوده و «قاتلان ماه کامل» هم اصلا سرگرمکننده نیست. با وجود این نمیتوان شخصیتپردازی قوی، ریتم مناسب، بازیگران مناسب و بازی دقیقشان، موسیقی نشسته بر لحظات فیلم و صحنههای درست را نادیده گرفت.
اسکورسیزی تو را دقیقا میبرد به آن زمان و مکان و جنایت را تا حد امکان برایت روایت میکند. البته ای کاش بر عزیزشدگی مقتولین برای مخاطب هم کار میکرد. تک تک سرخپوستان کشته میشدند، حتی بچه ارنست به ظاهر میمیرد اما قلب من مخاطب نمیلرزد. چرا که با وجود 206 دقیقهای بودن فیلم فرصت نشده با مقتولین ارتباط بگیرم. شاید بتوان این ضعف را با استدلال اینکه میخواستند روایتی خالی از باجگیری احساسی پیش ببرند توجیه کرد، اما مگر میشود نسلکشی و جنایتی نژادپرستانه را این چنین ساده پیش برد. مسئله جان انسانها و سرنوشت یک نژاد است.
کارگردان بنام آمریکا نگاه هنرآفرین و ترفند زیرکانهاش را در پایان فیلم با آمدن جلو دوربین، خلاقانه بهکار میگیرد و خود راوی سرنوشت شخصیتهای این جنایت میشود. اسکورسیزی با این اقدام انصافش را به محک مخاطب میگذارد. شاید این حرکت خالق تریلرهای گنگستری همان غافلگیری فیلم باشد. همان که مخاطب را تا آنجا دنبال یک روایت لو داده شدهی تاریخی کشانده. اسکورسیزی میتوانست مثل خیلی از فیلمهای جنایی دیگر سرنوشت شخصیتها را در قالب کپشنی درانتهای فیلم بیاورد. اما این کار را نمیکند و خود برگه در دست روی صحنهای نمایشی ظاهر میشود که مخاطبینش سفیدپوستانند. اجرایی با تم طنز و رادیویی به مخاطب میگوید همچنان سفیدپوستان (آمریکایی) این جنایات را با کارکرد نمایشی به تماشا مینشینند و وجدانشان را با حمایت از نمایشها سرکوب میکنند. اعلام اینکه روی سنگقبر مالی چیزی از جنایت انجام شده نیامده، خاتمهای تاسفبار بر حقوقبشر آمریکایی است که اسکورسیزی آن را به نمایش میگذارد.
با وجود سرگرمکننده نبودن ، نداشتن داستانی با گرهی قوی و البته طولانی بودن، «قاتلان ماه کامل» به وجدان خفته جهان در مقابل نسلکشیهای عیان یا حتی مرموزانه نهیب میزند و چه بسا از مخاطبینش میخواهد از واکنشهای نمایشی در برابر چنین جنایاتی دست بشویند. دیدن این فیلم را بگذارید برای وقت استراحتتان و با دقت و صبر بر آنچه که اتفاق میافتد منتظر پایانش باشید.
زهرا عباسی