گروه تلویزیون و سینما «هنرآنلاین»: باور کنیم یا نه، در میان داستانهای ابرقهرمانی و خیالی، روایت صحنههای حقیقی زندگی همیشه طیف گسترده مردم را درگیر میکند. چرا که وجه مشترک بیشتری برای همذات پنداری دارند.
منظور از صحنههای حقیقی زندگی و اجتماعی این نیست که تنها به ابعاد سیاه و یا سفید زندگی بپردازیم. بلکه این صحنه معجونی از حقایق سیاه و سفید زندگی است. این همان چیزی است که این روزها جایش در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ما خالی است. شاید مثالی از این مدل فیلم را بتوان جهان فانتزیگونه سروش صحت در سریالها و فیلم سینماییاش دانست.
در سینما و سریالهای جهان اما بر این بعد توجه میشود و سریالهای زیادی با برچسب کمدی_درام وجود دارد که همین معجون سیاه و سفید است.
سریال "تد لاسو" یکی از سریالهای موفق در این ژانر است که طی سه فصل مخاطبان را پای خودش نشاند و جوایز مهمی را نیز از آن خود کرد.
«تد لاسو» مطابق شعار همیشگیاش یعنی «فوتبال زندگیه!» به خوبی صحنههای زندگی را با صحنههای فوتبال گره زده است و در خلال این که در ظاهر از فوتبال و قوانین تیمی و گروهی حرف میزند، در زیرمتن و لایه عمیقترش به زندگی و روابط عمیق انسانی میپردازد. این روابط گاه روابط آدمی با خود و درونش است و گاه هم با افراد دیگر.
تد لاسو شخصیت یک سرمربی است که بیشتر از آن که درمورد تکنیکهای فوتبالی چیزی بداند، هوش بسیاری در روابط انسانی و رهبری و کار گروهی دارد و برای تیمی که از همگسیخته است و در واقعیت معنای تیم را ندارد، خوش آمده است. هرچند که تیم در ابتدای امر چندان از او استقبال نکرده اما به مرور، به باورِ تد اعتماد کردند و سعی کردند مانند او به "باور داشتن" ایمان بیاورند و حتی ما نیز بگوییم «باورت داریم مربی!»
تد برای ایجاد چنین فضایی کار چندان بزرگی نکرد. کاری که او کرد توجه به جزئیات و نکات کوچک بود. برای تد بیشتر از برنده شدن این مهم است که اعضای تیم در کنار همدیگر باشند و در عین حال هرکدام از بازیکنان حال خوب درونی داشته باشند.
این همان چیزی است که تد خودش دارد. شخصیت او دارای یک صلح درونی با خودش است که باعث میشود نکات منفی را چندان مورد توجه قرار ندهد. هرچند که در ادامه سریال میبینیم که حتی او هم ممکن است دچار فروپاشی روانی شود.
سریال هیچ ابایی از به تصویر کشیدن ابعاد ضعیف و زخمی شخصیت اصلی ندارد. چرا که به این باور دارد که این هم بخشی از زندگی است.
«تد لاسو» قرار نیست یک قهرمان یا حتی ابرقهرمان نشان دهد که همیشه برنده است و یا این که مانند ظاهرش همیشه خوشحال است. ما به خوبی میبینیم که پشت چهره پرانرژی مربی لاسو چه رنجی وجود دارد. نه تنها "تد" که همه شخصیتهای دیگر هم چالشهای درونی و روانی خود را دارند. با این وجود این سریال از امید نسبی حرف میزند که نیاز زندگی است.
سریال "تدلاسو" همان زندگی است که همه رنجهایش را به شکلی هنرمندانه به صورت طنز و فانتزی بیان میکند تا تیزی و برّندگیاش روح مخاطب را زخم نکند.
این همان مرز باریکی است که در ایران به طور معمول رعایت نمیشود و رنج زندگی بی هیچ واهمه و ملاحظهای نشان داده میشود تا مخاطب حس کند این دنیا دیگر جای زندگی نیست و ناامیدی از سر و کلهاش بالا برود.
«تد لاسو» نمیگوید زندگی زیبا است؛ میگوید زندگی همانند فوتبال است. گاهی زمین میخوری، مصدوم میشوی، حتی نیمکتنشین میشوی، گاهی شکست میخوری و سقوط میکنی. فرمولی هم که برای گذر از این رنج میدهد این است که باید حافظهمان مانند ماهی قرمز باشد؛ غمگین باشیم و ناراحتی را تجربه کنیم اما بعد از آن فراموشش کنیم و رو به جلو برویم.
هانیه علینژاد