به گزارش هنرآنلاین، تئاتر کمدی یکی از موثرترین اشکال تئاتر است که به دلیل فضای طنز و فرحبخش آن علاوهبر تاثیرگذار بودن و انتقال دادن مفاهیم عمیق، سرگرمکننده نیز است و برای تعداد زیادی از مردم جذاب و دیدنی است. طنز یکی از ابزاری است که میتوان با استفاده از آن خشکترین و سختترین حرفها را به گونهای شیرین زد که هیچکس از شنیدنش خسته نشود. با طنز میتوان تلخترین و تلنگرآمیزترین حقایق و مفاهیم را به گونهای بیان کرد که اصطلاحا مخاطب نفهمد از کجا خورده! تازه لذت هم ببرد. تئاتر کمدی درست مثل مادری است که برای دادن داروی تلخ و بدمزه به فرزندش آن را در یک شربت شیرین و خوشمزه حل میکند تا از میزان تلخی دارو کم کند و کودکش اگرچه میفهمد مادر به او دارو خورانده اما از خوردن شربت هم لذت میبرد.
تئاتر کمدی «شام خداحافظی» یکی از تئاترهای روی صحنهی این روزها است که با ابزار طنز سعی میکند مفاهیم انسانی و روابط بین انسانها را با بیانی شیرین به مخاطب عرضه دارد. این تئاتر را شیماه خاسب کارگردانی کرده که از اولین تجربههای کارگردانی او به حساب میآید. شام خداحافظی نمایشنامهای فرانسوی دارد که ماتیو دولاپورت و الکساندر دولاپتولیر آن را نوشتهاند و شهلا حائری آن را ترجمه کرده است. این تئاتر با بازی امیر کربلاییزاده، امیر غفارمنش و جوانه دلشاد در تماشاخانه ملک روی صحنه رفته است. شام خداحافظی یک اثر نسبتا مینیمال است که با تنها سه بازیگر و یک دکور نسبتا ساده روی صحنه میرود و ساعاتی از شب مخاطبان را با خنده عجین میکند. این تئاتر ترجیح داده به جای دکور و صحنه شلوغ، با دیالوگها و بازی پر تحرک بازیگران، مخاطب را با خود همراه کند و در این کار هم موفق بوده.
داستان این نمایش پرکشش است، اجرا هم ریتم خوبی دارد و بیننده را خسته نمیکند. همچنین بدلیل خانوادهمحور بودن داستان و وجود برخی خرده فرهنگهای آشنا با فرهنگ ما در ایران، مخاطب میتواند با برخی از اتفاقات در جریان نمایش با کاراکترها همذاتپنداری کند. هرچند استفاده از برخی شوخیها موجب شده تماشای خانوادگی آن سخت باشد که در ادامه بیشتر به آن میپردازیم.
نکته قابل توجه اما این است که طنز یکی از عناصر ادبیات هر کشور است و با فرهنگ و زبان هر کشور رابطه تنگاتنگی دارد. حتی چه بسا زمینههای تاریخی و آنچه در حافظه تاریخی یک ملت مانده، اسطورهها، ارزشها، آداب و رسوم، لهجهها، آثار شاعران و نویسندگان گذشته، خاطرات جمعی مشترک و... نیز بر فهم این نوع از ادبیات توسط مردم موثر است. بنابراین مانند شعر که ترجمه کردنش به هر زبان دیگری از لطف آن کم میکند، آثار طنز هم در ترجمه به قوت زبان اصلی خود نخواهند بود. خیلی از موارد طنزی که در یک اثر کمدی به کار میرود، برای مردم جوامع دیگر خندهدار نیست. این مشکل در تئاترهای طنزی که با نمایشنامههای خارجی اجرا میشوند، بیشتر به چشم میآید. مشکلی که گریبان شام خداحافظی را هم گرفته است، هرچند بازی خوب امیرغفارمنش و امیر کربلاییزاده تا حدی این مشکل را پوشش داده بود. افزودن شوخیهای مبتذل و جنسی به کار نیز از شگردهای دیگر برای خنداندن مخاطبان بود که در این تئاتر به کار رفته بود. علاوهبر اینکه در متن خود نمایشنامه هم موارد بزرگسالانه به کار رفته بود، این شوخیها نیز تماشای خانوادگی نمایش را سخت میکرد و ضمنا برای کودکان و حتی گروهی از نوجوانان هم اصلا مناسب نبود. این در حالی بود که برخی والدین کودکان را همراه خود به سالن آورده بودند.
تئاتر شام خداحافظی که پیشتر هم توسط افراد دیگری روی صحنه رفته بود، محتوایی روانشناختی دارد و بر ابعاد روابط اجتماعی آدمها با یکدیگر و بازنگری در این روابط تاکید میکند. این تئاتر کمدی به خوبی میتواند بینندگان خود را به فکر فرو ببرد و در انتها باعث شود مخاطبانش به ارتباطات خانوادگی و دوستانه خود دقتی دو چندان داشته باشند.