گروه سینما هنرآنلاین: پرویز فلاحی‌پور از بازیگرانی است که فعالیت خود را قبل از انقلاب با تئاتر شروع کرد. در ۴۰ سالگی با سریال «فردا دیر است» به کارگردانی حسن فتحی از شبکه سه به تلویزیون پیوست و در سریال «شب دهم» دیده شد. او با بازی خوبش در نمایش لابی توانست برنده‌ی بهترین بازیگر نقش مردِ بیست‌ونهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر شود. فلاحی‌پور علاوه بر «شب دهم» در «دلنوازان» و «شهرزاد» هم خوش درخشید و در ذهن مخاطب ماندگار شد. به سراغ این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون رفتیم تا جویای احوالش شویم و با او در خصوص تلویزیون و سینما به گفت‌وگو بنشینیم.

هنرآنلاین: آخرین کارتان چه زمانی بوده؟

فلاحی‌پور: اتمام آخرین کارم فروردین بود. از فروردین تا الان کاری در دست انجام ندارم.

هنرآنلاین: چرا؟ کم کار شده‌اید؟

فلاحی‌پور: دلیلش پیشنهادات ضعیفی است که داده می‌شود. یا متن ضعیف است و مشکل دارد یا نقش را نمی‌پسندم. البته در مواردی کارگردان‌ها هم موثر بوده‌اند. کار با کارگردان تازه‌کاری که تجربه لازم را ندارد، نتیجه خوبی نخواهد داشت. تجربه کار با کارگردان تازه‌کار را داشته‌ام و پشیمان شده‌ام که چرا کار را قبول کردم. به هر حال تا به الان سعی کرده‌ام کاری انجام دهم که خوب باشد؛ تاثیرگذار باشد و مردم دوست داشته باشند. برای دیگران ممکن است نقش و متن و کارگردان تفاوتی نداشته باشد. به من هم گفته می‌شود که برو و دستمزدت را بگیر، به این فکر نکن که فیلم چه بازخوردی دارد. ولی برای من مهم است. در کار ضعیف نمی‌توانم جوابگوی سوالات مردم باشم. بگویم برای دستمزدش رفتم؟ نه!

در بین اهالی حرفه‌ای سینما و تلویزیون شعاری است که می‌گوید بیکاری خیلی بهتر از بیگاری است. به زعم من یکسری از کارها حقیقتا بیگاری است. چون محتوایی ندارد، کار ضعیف درآمده، بیننده‌ای ندارد، پس دور ریختن پول بیت‌المال است. تلویزیون در دسترس‌ترین رسانه بین عموم مردم است. هنوز مخاطبان زیادی پای تلویزیون می‌نشینند تا فیلم ایرانی ببینند. وقتی کار ضعیف باشد می‌روند سراغ کانال‌های آن‌ور آبی و فیلم‌های ترکی. این باعث رنج من هم شده. البته در این اوضاع اقتصادی بازیگر تکلیف خود را نمی‌داند. از طرفی چرخ زندگی باید بچرخد و از طرفی دیگر مسائل حرفه‌ای وجود دارد. در قبول پیشنهادات فعلا دست نگه داشته‌ام ببینم چه اتفاقی می‌افتد.

 

فلاح 1

 

هنرآنلاین: آخرین کارتان چه بوده؟

فلاحی‌پور: آخرین کارم جز تجربه‌های بد من است. متن فیلم‌نامه ضعیف بود.کارگردان با من صحبت کرد که متن در ادامه کار تصحیح می‌شود. اما نویسنده توانایی پرداخت متن را نداشت و این اتفاق نیفتاد. در کار دیگری هم که برای تلویزیون انجام می‌شد هم نتیجه خوبی از کار در نیامد. وقتی متن و کارگردان ضعیف باشند تلاش بازیگر جواب نمی‌دهد.

هنرآنلاین: فیلم ضعیف چه توجیهی برای تولید دارد؟

فلاحی‌پور: مدیری که کار را سفارش داده لاجرم از کار هم دفاع می‌کند. اقتضا کارش این است. البته گاهی پیش می‌آید فیلم در مدیریت افراد دیگری سفارش داده شده و تایید گرفته است و مدیر فعلی صرفا کار را پیش می‌برد و تلاش می‌کنند چارچوب کار را درست کنند. ولی در حین کار نمی‌شود پرداخت خوبی از متن ضعیف انجام داد. طبیعی است که از فیلم‌نامه بد هم نمی‌شود فیلم خوب ساخت. این‌ها را صاحب‌نظران و اساتید من هم گفته‌اند ولی نمی‌دانم چرا کسی اقدامی نمی‌کند. این عملکرد به لحاظ فرهنگی و جذب مخاطب به رسانه ضربه می‌زند.

هنرآنلاین: راه‌حل چیست؟

فلاحی‌پور: نمی‌گویم جوان‌گرایی نشود. بالاخره هر کسی حتی فرهاد توحیدی که جز نویسنده‌های تراز اول سینمای ماست، از جایی شروع کرده. منتها  از آنجا که کارهای اولیه فرهاد توحیدی را من کار کرده‌ام، آن کارها یک شروع و پایانی داشت. مشخص بود که ایشان صرفا بعد از گذراندن دو ماه کلاس فیلم‌نامه‌نویسی و ادبیات نمایشی نیامده پای کار. رزومه‌ای داشته و چندین سال در دانشگاه تجربه کسب کرده بود، تلاش کرده‌ بود. البته ما نویسنده خوب داریم. مثلا آقای ترابی هستند. اما خب ایشان هم پرمشغله هستند و کار زیادی در دست انجام دارند. مگر یک نفر سالی چند سریال یا فیلم می‌تواند بنویسد. نویسنده‌های خوب تعدادشان کم است. یا باید تولیدات را بر اساس نویسندگان خوب کم کنیم یا اینکه با حضور نویسندگان مستعد اما کم‌تجربه در کنار نویسندگان باتجربه کمک کنیم تعداد نویسندگان خوب‌‌مان بیشتر شود. حتی اگر کارگردان متوسطی باشید و فیلم‌نامه خوبی دستت بیاید سریال بد ساخته نمی‌شود.

من مدیر نیستم. اما می‌شود با توجه به سیاست‌ها و اولویت‌های صداوسیما کار خوب انجام داد. ما نمی‌گوییم اولویت‌ها و سیاست‌ها را تغییر بدهید. می‌گوییم با اولویت‌های خودتان براساس سیاست‌ها تعریف شده می‌شود فیلم خوب ساخت. مگر «شب دهم» یا «پس از باران» کارهای بدی بودند. همین الان چه کسی می‌تواند بگوید «سلمان فارسی» ساخته آقای میرباقری بد خواهد شد. مشخصا سریال خوبی خواهد شد. ندیده می ‌توان خوب بودن «سلمان فارسی» را پیش‌بینی کرد. حتما جز سریال‌های پربیننده خواهد شد. در «لیرشاه» لیرشاه می‌گوید «از هیچ، هیچ برآید» از فیلم‌نامه‌ای که چیزی ندارد نمی‌شود فیلم خوب ساخت. این دو دوتا چهارتاست و جدل ندارد. من به عنوان یک دوست و دلسوز و دغدغه‌مند اینکه مردمم پای تلویزیون خودم و جمهوری اسلامی بنشینند دارم این‎‌ها را می‌گویم. قصدم تقابل نیست.

 

فلا

 

 

هنرآنلاین: چرا همکاری کارگردان‌ها و فیلم‌نامه‌نویس‌ها و بازیگرهای باتجربه و بنام با صداوسیما کمتر شده و به سمت پلتفرم‌های دیگر رفته‌اند.

فلاحی‌پور: دلیلش دستمزدهاست. صداوسیما می‌خواهد کنداکتور پرپیمانی داشته باشد. سراسر سال از محرم، رمضان، عید نوروز و و و سریال داشته باشد. ولی فکر می‌کنم مثل سابق بودجه ندارد. چون اگر بودجه داشت که بدش نمی‌آید مردم پای تلویزیون بنشینند. منتها احتمال می‌دهم بودجه‌شان کم باشد. احتمال دیگری نمی‌دهم. معقول نیست. حتی اگر قصد جوان‌گرایی داشته باشند، راه‌وچاه خودش را دارد. این طور نیست که سریال‌ها را صرفا بدهند افراد جوان بسازند. چون دیگر مثل سابق نیست که برای ساخت سریال باید اول فیلم کوتاه ساخته باشد و امتحانش را پس داده باشد. تا بتوان بهش اعتماد کرد و سریال را عهده‌دار شود. افرادی را می‌شناسم که کار اولشان بوده و خوب و قابل قبول هم ساخته‌اند. اما به طور مثال می‌گویم من نمی‌توانم بگویم می‌خواهم 10 اکبرعبدی یا 10 نصیریان پرورش بدهم. این نمی‌شود. صفرکیلومتر را نمی‌شود در چشم‌هم‌زدنی حرفه‌ای کرد. نصیریان، مشایخی یا عبدی استعداد داشتند و خاک صحنه خوردند. خودشان ذوق و استعداد داشتند و با پشتکار تجربه کسب کردند. بازیگر حرفه‌ای شدنشان یک شبه نبوده. آنها استعداد داشتند و گل کردند. زمانی با کارگردانی صحبت می‌کردم گفتند «من از چوب بازیگر می‌سازم» جواب دادم نشدنی است. این ایده غلط است. هستند کسانی که 50 سریال و فیلم ساختند ولی هنوز مردم با آنها ارتباط برقرار نکرده‌اند، فیلم‌شان مخاطبی ندارد. دلیلش این است که هنر با وجود اکتسابی بودن، به نظر من 90 درصدش از استعداد بالقوه و نبوغ فرد است. نمی‌شود ادعا کرد می‌شود مهرجویی ساخت. مرحوم آقای مهرجویی از ابتدا بالقوه مهرجوییِ کارگردان بوده. درست است ابتدا کم تجربه بوده و به تدریج پیشرفت کرده اما استعدادش را داشته. جوان‌گرایی راه خودش را دارد.

جوان‌های بااستعداد و نابغه هم داریم. همین الان در یک پرس‌وجو ساده می‌توان به اسامی آنها هم رسید. اما سراغ آنها نمی‌روند. نه در سینما و نه در تلویزیون نامی از آنها نیست. دلیلش می‌تواند اجتماعی باشد یا سیاسی یا هر دلیل دیگر. من فکر می‌کنم ما باید بتوانیم با این جوان‌ها تعامل کنیم. این‌ها استعدادش را دارند. می‌شود با تعامل اختلاف سلیقه و دیگر مسائل را در مسیر همکاری مرتفع کرد. ولی نبوغ را نمی‌توان در کسی کاشت. می‌توانیم مسائل سیاسی و اجتماعی و مذهبی را بین خودمان حل کنیم. البته این‌ها با رفتار تصحیح می‌شوند نه با نصیحت. وقتی مدیر رفتار مناسبی و معقولی داشته باشد تعامل باعث تغییر رویکردها می‌شود. این به صلاح جامعه هم خواهد بود.

 

هنرآنلاین: تعامل بین مدیران با نوابغ و مستعدین عرصه سینما و تلویزیون را شما راهکار برون رفت از رکود موجود در جذب مخاطب می‌بینید.

فلاحی‌پور: بله. مثل ورزش می‌ماند. یک مربی می‌آید و یک‌دفعه تیم ایران در سطح جهانی چهارمین تیم می‌شود. این اتفاقی نیست. مربی بر اساس اصول ورزش رفته گشته افراد مستعد را در استان‌ها بر اساس آناتومی بدنی انتخاب کرده، آورده با آنها تمرین کرده و چون آنها زمینه بروز استعداد داشته‌اند تیم پدیده می‌شود و مقام جهانی می‌آورد. به جای سرمایه‌گذاری روی افرادی که صرفا در دسترسند، برویم با افرادی که نبوغ بالقوه دارند تعامل کنیم. اختلافات با رفتار و عملکرد درست، حل می‌شود.

هنرآنلاین: سخن پایانی‌ای دارید که از قلم افتاده باشد؟

فلاحی‌پور: تقاضا دارم مدیران و مسئولان به فکر اهالی خوشنام و باسابقه‌ای باشند که زمان زیادی است دیگر از آنها نامی شنیده نمی‌شود. امیدورم با این افراد هم همکاری کنند. به هر حال این دوستان در بین خانواده اعتباری دارند و بین مردم شناخته شده هستند. مشکلات مالی دارند، مستاجر هستند . می‌دانم مسئولین به فکر هستند اما من خواهشم این است که برای حل و مرتفع‌سازی مشکلات آنان فکری شود.

زهرا عباسی