به گزارش هنرآنلاین، علی شاهمحمدی، مدرس کارگاه «پارادایم اصلی در فیلمنامه» درباره عنوان این دوره گفت: هیچکاک میگوید که «برای ساختن یک فیلم خوب به سه چیز نیاز دارید: فیلمنامه، فیلمنامه و فیلمنامه» و در این بیان به اهمیت فیلمنامه در صنعت سینما اشاره میکند. وقتی فیلمنامه اثری ضعیف باشد؛ همه تکنیکهای کارگردانی و تروکاژهای بصری در همان چند دقیقه ابتدایی فیلم، اثر خود را از دست میدهند و مخاطب مرتب به ساعتش نگاه میکند، چون او پول پرداخت کرده و به سالن سینما آمده، دلش نمیآید سالن را ترک کند! اما منتظر است زودتر فیلم تمام شود. بنابراین اهمیت فیلمنامه مختص سینمای ایران نیست، بلکه اهمیتی اساسی در صنعت سینمای جهان دارد.
شاهمحمدی با اشاره به جایگاه فیلمنامه در سینما ایران یادآور شد: ما به لحاظ سختافزاری فاصله نسبتا طولانی با سینمای جهان داریم و بسیاری از اصول اساسی و کلاسیک دراماتورژی و فیلمنامه نویسی که به Prenciple معروف است در فیلمنامههای سینمای ما رعایت نمیشود. شاید تعجب کنید اگر بگویم بسیاری از اصول بدیهی مثل موضوع، مضمون، ستآپ داستان و شخصیت در پرده اول، رابطه بین پرده اول و پرده سوم و ... در فیلمنامههای سینمای ما جدی گرفته نمیشوند. به واسطه حرفهام، سالانه صدها طرح و فیلمنامه مطالعه میکنم که بسیاری از آنها از عدم رعایت این اصول رنج میبرند. برخی آگاهانه این اصول را رعایت نمیکنند و بسیاری هم به دلیل عدم تسلط بر موضوع.
وی ادامه داد: «پارادایم اصلی» به معنای الگوی اصلی فیلمنامهنویسی از آنجا اهمیت دارد که اکثریت قریب به اتفاق فیلمنامههای فیلمهای سینمای جهان در این الگو نوشته میشوند. رابرت مک کی، تئوریسین مهم فیلمنامهنویسی میگوید که «فیلمنامهنویس برای گذران زندگیاش باید بر پارادایم اصلی مسلط باشد». زیرا این الگو با رعایت آنچه که ذهن بشر در طول هزارهها داستانگویی با آن خو گرفته و ناخودآگاهش شده، داستان را آنگونه برای مخاطب تعریف میکند که برای مخاطب پذیرفتنی باشد.
مدرس کارگاه «پارادایم اصلی در فیلمنامه» درباره خلاقیت نویسندگان گفت: این الگو درباره نوع روایت ایده شما است نه آنچه میخواهید بگویید. آنچه شما به عنوان نویسنده از جهان اطراف خود درک میکنید و از صافی نگاهتان به عنوان یک پدر، مادر، معلم، کارگر، رئیس و ... میگذرد به کار شما تشخص و تمایز میدهد. بسیاری از فیلمهای نوگرای سینمای جهان هم کم و بیش به این الگو وفادار بودهاند. سامورایی (ژان پیر ملویل)، پنهان (میشائیل هانکه)، طعم گیلاس (عباس کیارستمی) و کارهایی از این دست به طرز شگفتآوری به پارادایم اصلی در فیلمنامه وفادار بودهاند اما چنان نگاه ملویل، هانکه و کیارستمی به جهان اطراف یکه و یگانه است که مخاطب میپندارد الگویی متفاوت را روی پرده مشاهده میکند. اما الگوی این فیلمها همان پارادایم اصلی است.
وی افزود: جهان بینی خاص این فیلمسازان بزرگ به زندگی و جهان، نوع تصویرپردازی آنان از واقعیت مبتنی بر برداشت بلند، پرهیز از احساساتگرایی در بازی بازیگر، دوربین ایستا و قابهایی کمتر منتظم اما ایستا، ذهن مخاطب را بیشتر به سمت آنچه روی پرده میبیند و معنای آن میبرد تا تفکر درباره الگوی روایت که این نقطه قوت سینمای این بزرگان است.
این مدرس سینما، فیلمنامه را از مهمترین نقاط ضعف سینمای ایران دانست و اظهار کرد: اگر فیلمنامه خوبی داشته باشید؛ یقین بدانید با یک کارگردانی حتی متوسط فیلم خوبی تولید خواهد شد و برای آن تهیهکننده یا سرمایهگذار مییابید، اگر هم خودتان قصد تولید دارید باز هم اولین قدم و تنها راه موجود برای ساختن یک فیلم خوب را برداشتهاید.
شاهمحمدی درباره اهمیت «پارادایم اصلی در فیلمنامهنویسی» در جهان گفت: توان سینمای هالیوود به تنهایی از توان تمامی کشورهای صاحب صنعت سینما بیشتر است. به همین دلیل کشورهای صاحب سینما به فیلمسازان خود انواع کمکها، سوبسیدها، حمایتهای معنوی و پشتیبانی را ارائه میدهند تا با سینمایی مقابله کنند که یک سنت هم به سینماگرانش سوبسید نمیدهد. البته نقطه قوت سینمای هالیوود و نقطه عزیمت این موفقیت شگرف، فیلمنامه است. آنها سالهاست که به «پارادایم اصلی در فیلمنامه» رسیدهاند و با هوشمندی از مولفههای موفق تمامی جریانهای نوین فیلمنامهنویسی برای ارتقای «پارادایم اصلی» بهره میبرند.
کارگاه «پارادایم اصلی در فیلمنامهنویسی» توسط علی شاهمحمدی فارغالتحصیل درام و کارگردانی فیلم از دانشگاههای سنت لوکاس (بروکسل)، فیلم و تئاتر (بوداپست) و تکنولوژی و علوم انسانی لوزافونا (لیسبون)، با استخراج دلایل کاربردی و آکادمیک موفقیت فیلمنامههای هالیوودی که هر دو مولفههای هنری و تجاری را توامان دارند، تهیه شده و در هشت جلسه سه ساعته از سهشنبه 14 آذر 1402 به صورت هفتگی و به دو شیوه حضوری و مجازی برگزار میشود.