گروه تئاتر «هنرآنلاین»: «پدر» عنوان تئاتری است به کارگردانی آروند دشتارای که با بازی رضا کیانیان، سعید چنگیزیان، مارین ون هولک، سوگل و شیدا خلیق در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه میرود. نمایشنامه «پدر» یکی از مهمترین و پرطرفدارترین آثار زلر، نمایشنامهنویس فرانسوی در جهان است که اولین بار در سال ۲۰۱۲ منتشر و در پاریس اجرا شد و روایتگر روند فراموشی و آلزایمر یک پدر است و چالشهایی که با دختر خود دارد.
به بهانه اجرای این نمایش هنرآنلاین به گفتگو با عوامل این نمایش پرداخته است که در ادامه میخوانید؛
آقای دشت آرای، چطور شد که به سراغ متن «پدر» رفتید؟
آروند دشت آرای_پدران و مادران نسل من که دهه شصتی هستم، به واسطه جنگ، از ما حمایت کردند و ما حفاظتشدهتر از نسلهای دیگر بودیم و درک درستی از این مسئله نداشتیم که سن نسل قبل از ما، مانند پدر و مادرمان هم بالاتر میرود و آنها نیز نیاز به مراقبت دارند.با بالاتر رفتن سن خودم و پا به سن گذاشتن پدر و مادرم و اطرافیانم ناگهان یک مسئولیت و وجه جدیدی برایم به وجود آورد که ما هم وظایفی داریم.
نمایشنامه«پدر» بسیار نمایشنامه خوبی است و من یک اجرا از آن را در خارج از ایران دیدم. جزو نمایشنامههایی از زلر است که ساختمانبندی متفاوتی دارد و چکیده تمام تجربیات زلر این نمایشنامه شده است. به نظرم این نمایشنامه تنها در رابطه با فراموشی نیست؛ بلکه درمورد خانواده، روابط انسانی و تنها رها شدن در زمان مرگ است.این نمایشنامه به این میپردازد که در میان مشکلات روزمره ما در برابر کسانی که ما را بزرگ کردند باید چه کنیم.
دلیل دیگرم با آقای رضا کیانیان بودند که من پیش از این یک کار بداهه با ایشان انجام دادم. دوست داشتم تجربه عمیقتر کاری با هم داشته باشیم.
برای طراحی کارگردانی و همچنین طراحی ساختار ذهن شخصیت پدر، از اجراهای دیگری از این نمایشنامه یا حتی از فیلم «پدر»بهره گرفتید؟
آروند دشت آرای_ من قبل از ساخته شدن فیلم«پدر» تصمیم گرفتم این نمایش را کار کنم که با کرونا مواجه شدیم.از ابتدا من یک جهانی در ذهن داشتم که دیوارهای بلندی داشت. نمایشی را هم که از این نمایشنامه دیده بودم، بسیار واقعگرایانه بود. اما برای ما کمی متفاوت است. شیوه نمایشنامه نویسی زلر این گونه است که ناگهان توپ جدیدی در زمین بازی میاندازد و مخاطب را به دنبال آن توپ میاندازد به نحوی که به بسیاری از چیزها شک کنید. او بین این تردیدها مخاطب را نگه میدارد که ما هم سعی کردیم در اجرای خودمان این نکته را داشته باشیم. من این نمایشنامه را بسیار دوست دارم و این روزها که روزهای پایانی نمایش است، ناراحتم.
میتوان نمایش «پدر» را از لحاظ اجرایی یک تئاتر تجربی دانست؟
آروند دشت آرای_ هرچیزی که خلاف جریان رسمی تئاتر است را میتوان تجربی دانست. ما آخرین سنگربانان این نوع تئاتر ساختن هستیم. من بعید میدانم دیگر کسی چه از لحاظ اقتصاد تئاتر، چه به لحاظ حوصله تئاتر و چه به لحاظ شرایط اجتماعی تئاتر بتواند نمایشهای این چنینی را روی صحنه ببرد.
اگر پیگیریهای آقای کیانیان نبود ما هیچ وقت نمیتوانستیم این نمایش را روی صحنه ببریم. گروه بعد از اجرای پارسال، مجددا کنار ما جمع شدند. از پارسال تا امروز هزینه سال دو و نیم برابر گرانتر شده اما بلیت تنها پنج درصد افزایش قیمت داشته است.
واقعیت این است که نمایش «پدر» تجربی است. اجراهایی که همه چیز آن بستهبندی شده نیست و در اجرا امکان این را دارد که خلاقیت به خرج دهد و بداهه پردازی در آن جریان دارد قطعا در شاخه تئاتر غیرمرسوم و تجربی قرار میگیرد.
برخی از بازیگران با تجربه و پیشکسوت، کمتر تمایل به حضور در تئاتر تجربی دارند و شاید این را یک ریسک میدانند. شما چطور این ریسک را انجام دادید؟
رضا کیانیان_ به نظر من این ریسک نیست بلکه فهم باز از تئاتر است. ما تا چه زمانی میخواهیم به کلیشهها ادامه دهیم؟ ضمنا تئاتر از نظر من به معنای بازی است. همان بازی کودکی اما با یک شکل فرهیختهتر. در نتیجه به سن مربوط نیست بلکه به فهم مربوط است. من اگر 99 سالگی هم بمیرم، جوان مرگ شدم. چرا که بسیاری از تجربههای جهان را انجام ندادم. اما اگر بخواهم به صورت کلاسیک فکر کنم، من سالها پیش به آرزوهایم رسیدم. به همین دلیل دوستان و گرایش من در سینما و تئاتر نسلی مانند آروند است.
شما چگونه به فضای ذهنی پدر نزدیک شدید؟
رضا کیانیان_ نمیتوان یک کلاس درس را در یک یا دو جمله خلاصه کرد. اما بازیگر باید بتواند هر نقشی را بازی کند به شرطی که بپذیرد که این یک بازی است و واقعی نیست. این نقش را در نسخه سینمایی آقای آنتونی هاپکینز بازی کرده است و من میخواهم بگویم که من هم بلدم.
ایده گویهای روی صحنه از کجا آمده است؟
آروند دشت آرای_من این گویها را داشتم و یک روزی آن را سر تمرین آوردم تا با آن در صحنه بازی کنیم. در اولین قدم از صدایش خوشمان آمد و صدا را ضبط کردیم اما بعد آرام آرام به صحنه آخر رسیدیم. این ایدهها در نتیجه بازیگوشی کردن است. این مدل نمایشها جایی برای تخیل تماشاگر میگذارند. یعنی به تعداد تماشگران معنا برای نمایش وجود دارد. تماشاگر در این نوع تئاتر سوژه و فاعل میشود و در تولید معنی کمک کند. در تئاتر کلاسیک همه چیز توضیح داده میشود و در همین راستا حتی برخی از مفاهیم نیز نابود شده است. چون تمام مفاهیم را مستقیما توضیح میدهند. درمورد شخصیتهای تاریخی و معاصر ما هم همین است که آنقدر خواستیم رو و مستقیم درموردشان حرف بزنیم که چیزی از آن باقی نگذاشتیم. باید فضای میانه وجود داشته باشد تا مخاطب همذاتپنداری کند.
خانم ون هولک، شما در اجرای سال گذشته نقش دیگری را در نمایش بازی میکردید. برایتان سخت نبود که نقش تازهای بپذیرید؟
مارین ون هولک_ اوایل که شروع به کار کردیم، من نقش «آن» را بر عهده گرفته بودم اما چون هم زمان دراماتورژ و دستیار کارگردان بودم برایم سخت بود که بخواهم این نقش را بپذیرم و در نتیجه نقش دیگری را بازی کردم. اما امسال احساس کردم آمادگی بپذیرش این نقش را دارم و در نتیجه این نقش را پذیرفتم.
چطور شد که تئاتر ایران را انتخاب کردید؟
مارین ون هولک_ من در لندن کار میکردم. برایم جالب شد که در کشورهای غیرغربی تئاتر معنای دیگری در جامعه دارد. به دنبال این بودم که تئاترسازی در فضایی غیر از اروپا را تجربه کنم. در جشنواره تئاتر ایتالیا با آروند آشنا شدم. برایم جالب بود که با این که من هلندی هستم و آروند ایرانی، اما جهان بینی مشترکی داشتیم. احساس کردم که زبان تئاتر، بینالمللی است و خودش یک زبان و فرهنگ است. کار کردن در فضای تئاتر ایران برایم لذت بخش بود. من در زندگی ندیده بودم که سالن تئاتر آن قدری پر باشد که تماشاگر روی زمین بنشیند.احساس میکنم که تئاتر کار کردن در ایران ارزشمندتر از کار کردن تئاتر در اروپا است. چون مسائل زیادی وجود دارد که میشود در رابطه با آن حرف زد. من فکر میکنم که تئاتر یکی از جاهایی است که آدمهایی که همدیگر را حتی نمیشناسند هم دور هم جمع شوند و حرف بزنند و حتی میتوانند درمورد لایههای عمیقتر زندگی مانند آینده،گذشته و حال، مرگ،زندگی و حتی عشق حرف زد.
انتخاب دو بازیگر سوگل خلیق و شیدا خلیق برای یک نقش چالش برانگیز و دشوار نبود؟
آروند دشت آرای_ تئاتر کار دشواری است. ما با تئاتری مواجه هستیم که دستمزدها ناچیز است و تنها مبتنی بر انگیزه افرادی است که نمیدانیم چرا تئاتر کار میکنند. تئاتر کار کردن منطقی نیست.
ما بعد از یکسال، دوباره به صحنه بازگشتیم و طبیعی است که بازیگر قرارداد بسته است و احساس کردیم ممکن است گاهی به اجرا نرسد. بنابراین شیدا خلیق به ما لطف کرد و در عالم دوستی و رفاقت این را پذیرفت. همین باعث تنوع و رنگ به نمایش شده است.
نسل جدیدی تئاتر را چطور میبینید؟
رضا کیانیان_ در نمایش «پدر» یک دختری بازی میکند که دو هفته قبل از اجرا به ما پیوست و اکنون از بهترین بازیگران روی صحنه ما است. ایشان را اگر کسی معرفی نمیکرد و تست نمیداد چطور باید کشف میکردیم؟ چه ساز و کاری باید وجود داشته باشد که کارگردان بتواند بازیگر انتخاب کند؟ هیچ ساز و کاری وجود ندارد. وظیفه دولت این نیست که سر جوانان را گرم کند و به دانشگاه بفرستد و بعد آن هم به لشکر بیکاران اضافه شوند.
هانیه علینژاد