گروه تئاتر هنرآنلاین: نمایش «کمدی گمنام» این شبها توانسته استقبال خوبی را از سوی مخاطبان شاهد باشد. این نمایش تازهترین فعالیت علی اصغری است. اصغری که هم نویسندگی و هم کارگردانی «کمدی گمنام» را بر عهده داشته، خنداندن مخاطب را خوب بلد بوده و در کنار آن، نه فقط یک نمایش کمدی و خندهدار، بلکه یک نمایش دغدغهمند و حاوی پیام تحویل مخاطب داده است.
پیش از این هم مطالبی درباره پیامها و دغدغههای «کمدی گمنام» نوشتهایم به نکاتی پرداختهایم؛ حالا، به سراغ فرزاد حسنی بازیگر این نمایش رفتهایم و با وی گفتگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
هنرآنلاین: در نمایش «کمدی گمنام» سوژه اصلی هنرمندانی هستند که در طول این سالها به هر دلیل در بین جامعه هنری ما دیده نشدهاند و حرفشان شنیده نشده؛ به نظر شما اگر شرایط حضور این افراد مهیا شود، تمایلی از سوی آنها برای حضور وجود دارد؟ اگر این تمایل هست با چه شرایطی مایل به حضور هستند؟
حسنی: این سوال را همان هنرمندان باید پاسخ بدهند؛ اما آنچه اشاره کردید و یکی از چند بند نمایش ماست، در امتداد نگاهی است که دوستان و همکاران در مستندهایی مثل «برزخیها» داشتهاند. یک سری از هنرمندان هستند که بنا به دلایلی دیگر فعالیت نکردند و وقتی واکاوی میکنیم، میبینیم دلایل محکم و متقنی هم برای این امر وجود نداشته و بیشتر سلایق بوده تا دلایل. این نمایش یادی از آنها میکند و بیشتر در پی این است که امکان حضور همه این هنرمندان را برای وحدت و همدلی با مردم، بر روی صحنهها و در مقابل دوربینها فراهم کند. نمایش ما به نحوی آسیبشناسی میکند تا یاد این اتفاق را زنده نگه دارد و در ضمن آن را به دیگران یادآوری کند. ذکر و یادآوری برای مومن خالی از منفعت نیست.
هنرآنلاین: در طول نمایش همراه با برخی انتقادات، زیادهرویهایی هم میبینیم؛ مثلا در یکی از دیالوگها میشنویم: «روزی میرسه که شیر آب رو باز کنی و آب نباشه؛ دوشاخ رو بزنی به پریز برق نباشه....». آیا واقعا چنین روزی میرسد؟ این حجم انتقاد را منطقی و منصفانه میدانید؟
حسنی: وجه مهم نمایش طنز، نقادی است. طنز باید اولا نقد کند و پس از آن تحذیر هم بدهد. اگر چنین اتفاقاتی واقع نشده خدا را شاکریم اما وای به روزی که واقع بشود! ولی همانگونه که میدانید ما در نقاطی و ایامی با مشکلات آب و برق هم مواجه بودهایم و اینها واقعیت است. ذکر کردن همه اینها به شکل نقد و در یک فضای تئاتر، باعث آگاهی و مانع از تکرار نقد میشود. نقد را باید خرید و همچنین از ناقد هم بایستی تشکر کرد که ما را آگاه کرده تا مشکلات را برطرف کنیم. وظیفه هنر همین است. هنر بایستی به محض مشاهده عیب و خرابی به سراغ آن برود و مجدانه و دلسوزانه آن را نقد کند و به اطلاع عموم برساند.
هنرآنلاین: در بلیتفروشی نمایش هم ذکر شده که افراد زیر 12 سال حضور پیدا نکنند و از این بابت نگرانیای از جهت برخی عبارات نامناسب برای کودک و نوجوان وجود ندارد؛ اما آیا یک خانواده بزرگسال میتوانند به اتفاق یکدیگر به تماشای این نمایش بنشینند؟ آیا موافقید امکان تماشای خانوادگی آن وجود ندارد؟
حسنی: به هیچ وجه موافق نیستم. اولین قدمی که در خصوص یک نمایش برداشته میشود، اعمال ممیزیهاست. ما حد و حدودی داریم و در کشورمان بر اساس قواعد اخلاقی، چیزی به نام مبتذل اخلاقی اصلا نمیتوانیم بر روی صحنه داشته باشیم. اگرچه میتوانیم محتوایی داشته باشیم که با سلایق عدهای هماهنگ نباشد و عدهای بگویند با بافت خانوادگی ما در تضاد است. سازمان نظارت و ارزشیابیای داریم که به عنوان یک نهاد مستقل نظارت میکند. پس از این نظارت هر آنچه به نمایش نسبت دهیم، فقط و فقط سلیقه افراد است.
هنرآنلاین: عدم امکان تماشای خانوادگی نمایش را ناشی از سلیقه میدانید؟
حسنی: این فرض شماست و من این فرض را رد میکنم ولی این نکته را قبول دارم که شاید آنچه که فضای اثر و ملزومات دراماتیک بر ما وارد کرده، موجب شود عدهای این فضا را نپسندند. اصلا تبلیغات و نشر اظهار نظرات در مورد این نمایش در سایت تیوال به خاطر این است که مخاطب از قبل بداند با چه اثری روبروست.
هنرآنلاین: اجازه بدهید نپذیرم؛ چون گاهی محتوای نامناسب هم مورد استقبال قرار میگیرد.
حسنی: اتفاقا مردم ما فرم و محتوای خوب را با هم منطبق میکنند و اگر بدانند بعضی صحنهها میخواهند از یک مفهوم خوب سوءاستفاده کنند، مطمئنا آن را پس میزنند و از آن استقبال نمیکنند. از طرف دیگر اگر فرم و محتوا بر هم منطبق بوده و در انتها به یک مفهوم عالی برسند، از آن استقبال میکنند.
دو نفری که من و حسین پورکریمی در «کمدی گمنام» نقش آنها را بازی میکنیم، بازیگران تئاترهای لاله زار دوم هستند و به هر حال میخواستند به هر نحوی به سینما ورود پیدا کنند؛ حالا از قضا از آن دستهای هستند که معتاد هم هستند؛ از آن دستهای هستند که خالی هم میبندند؛ دنبال این هم هستند که به هر شکلی شده، از هر فرصتی استفاده کنند و خودشان را تبرئه کنند. طبیعتا نوع دیالوگنویسی و نوع بکار بردن کلمات برای این آدمها متفاوت است با انسانهای اتوکشیده و مبادی آداب. برخی افراد ممکن است با این فضاها در صحنه تئاتر ارتباط برقرار نکنند. همین آدمها در سیر منطقی نمایش به سمت و سویی میروند که نشان میدهد هر انسانی، در هر جایگاهی و با هر خاستگاهی میتواند در یک لحظه انتخاب درست کند. به همین خاطر من احساس میکنم که نه تنها شخصیتهای این نمایش، بلکه همه ما میتوانیم در یک لحظه بهترین و درستترین انتخابها را داشته باشیم. انسانها حق انتخاب دارند. بایستی شرایط انتخاب کردن را برای آنها فراهم کرد و نباید با آنها «تعیین تکلیفی» برخورد کرد.