خبرگزاری هنرآنلاین: به طور طبع؛ هر ارگان یا سازمانی مواضع خاص خود را برای موضوعات دارد."بیانیه" یکی از خروجی های این مواضع به شمار می رود؛ اما استفاده از کلمات، نکته مهمی برای استفاده در این بیانیه ها است. اما طی روز گذشته بعد از قتل دردناک "هامون سینمای ایران" «داریوش مهرجویی» برخی اصناف با انتشار طومارهای غیر اخلاقی بعضا جامعه را دچار تنش می کنند؛ به طور مثال این چند خط را بخوانید:
"شوکی غریب و ناباورانه برای سینما و همه فرهنگ ایران، داریوش مهرجویی دانای بزرگ و پدر سینمای ایران دیشب به شکل فجیعی با همسرش به قتل رسیده، مگر مهمترین داشته مردم ایران که برایش فراوان هم تبلیغ میشود، امنیت نیست؟ این در کدام تعریف امنیت می گنجد که پیرمردی هشتاد و چندساله و همسرش در امن ترین مکان شان، در خانه شان، اینگونه سلاخی شوند!؟"
جنایت به عنوان مسئله ای هولناک در هر کجای جهان ممکن است اتفاق بیفتد ولی دانستن حقیقت در کمترین زمان ممکن حق مردم است، خصوصا درارتباط با هنرمندان و مشاهیرشان.
از پلیس امنیت به عنوان حافظ اصلی شهروندان تقاضا می کنیم با توجه به دوربین های نصب شده در سکونتگاه ایشان و حفاظت بیرونی ساختمان، در ساعات آینده و برای جلوگیری از بروز هرگونه شایعات، هرچه زودتر ابعاد این فاجعه بزرگ را روشن کنند."
یا این چند خط منتسب به مرضیه برومند، فیلمساز و مدیرعامل خانه سینما:
دلم دارد از غصه میترکد، به مونا(فرزند داریوش مهرجویی ) فکر میکنم که دیشب با چه منظره دهشتناکی روبرو شده و چطور تاب آورده، به ستاره که هفته پیش همسفر پیکر بیجان پدرش بوده، به دختر دانشجوی مازیار، به مهرانه عاشق و مریم نازنین که خبر مرگ پدر و بارداریش را همزمان شنیده، به سارا که هنوز برای داود گریه میکند و به همسران همه سینماگران ایران که بار سنگین ناامنی شغلی، اقتصادی و روحی همسرانشان را در سکوت به دوش میکشند و دم برنمیآورند."
این ها مثلا به زعم خودشان بیانیه ها و دلنوشته هایی برای ابراز همدری با خانواده این هنرمند بزرگو جامعه هنری است! اما بهتر است اهالی هنر به ویژه مسئولان خانه سینما و مسئول این نهاد صنفی در جریان باشند که جامعه به ویژه جامعه ای که اهالی فرهنگ و هنر از تاثیرگذارترین اقشار آن به حساب می آیند؛ با شانتاژ کاری و ابراز کلمات تحرک آمیز از سوی برخی هنرمندان، هیچگاه روی خوش را نخواهد دید! زیرا هنرمندان نیازمند روحیه امیدواری و نشاط و تزریق آن به جامعه هستند؛ چرا که همین امیدواری و نشاط باعث می شود که بهترین کار را برای مخاطبان به منصه ظهور برسانند. حال باید به اصطلاح قدیمی ها،ریش و قیچی را به دست قانون سپرد و از تشویق اذهان عمومی آن هم به خاطر جریحه دار شدن احساسات پرهیز کرد زیرا همانطور که در بخشی از این بیانیه ها به درستی آمده است، :جنایت به عنوان مسئله ای هولناک در هر کجای جهان ممکن است اتفاق بیفتد" اما هیچ کجای دنیا کنشگران جامعه این فجایع را به طرز عجیبی بخ انواع و اقسام مشکلات جامعه ربط نمی دهند، زیرا با جهان بینی این عده، همه شهرهای دنیا ناامن است زیرا هیچ شهری را در دنیا پیدا نمی کنید که هیچ قتلی در آن رخ ندهد.