گروه سینمای هنرآنلاین: فیلم سینمایی «ملکه آلیشون» از فیلمهای ژانر تخیلی بود که در جشنواره سیوپنجم فیلم کودک و نوجوان اکران شد. این فیلم را «ابراهیم نورآورمحمد» ساخته است و بیش از هشت سال برای ساخت آن وقت گذاشته است. ملکه آلیشون دغدغه محیط زیست و طبیعت دارد و در قالب یک داستان تخیلی و تقابل خیر و شر به کودکان درس محفاظت از طبیعت میدهد. فیلمی پر هیجان با داستانی پرکشش که اگرچه در بعضی سکانسها باعث ترس کودکان میشد ولی نوجوانان را تا انتهای فیلم بر صندلی میخکوب میکرد. البته این فیلم بیش از هر چیز ما را به یاد فیلمهای غربی که در این ژانر ساخته شدهاند میانداخت و جای خالی عناصر و المانهای فرهنگ ایرانی در آن خالی بود؛ گریم، طراحی لباس، طراحی صحنه و حتی موسیقی و نورپردازی این فیلم تنه به تنه آثار مشابه غربی میزد. به سراغ کارگردان این فیلم رفتیم و درباره ملکه آلیشون و سیوپنجمین جشنواره فیلم کودک با او گفتوگو کردیم.
هنرآنلاین: فیلم خوشساخت و جذابی را در سالن دیدیم، اما چند نکته هم داشت که میخواهیم درباره آن صحبت کنید. مشخص بود روی این فیلم از نظر صحنه، لباس، گریم و حتی نورپردازی و موسیقی خیلی کار شده بود اما همه اینها دقیقا مشابه کلیشههای این ژانر در فیلمهای تخیلی غربی بودند. به نظر میرسید جای عناصر فرهنگی خودمان در فیلم خالی بود.
نورآورمحمد: این سوال پرتکراری بود که در طول جشنواره خیلیها پرسیدهاند. من هم متناسب با نظراتی که میدادند، پاسخهایی دادم. ببینید من وجود غربزدگی در فیلمم را تایید نمیکنم. زیرا من ایرانی هستم، به کشورم علاقه دارم و به ایرانی بودنم افتخار میکنم. صد در صد دوست دارم از المانهای کشور خودم در کارها و فیلمهایم استفاده کنم، اما دلایل زیادی وجود دارد که به سمت این مدل در ساختن فیلمم رفتهام. یکی از آن دلایل این است که مردم نگاهی نسبت به سینما پیدا کردهاند که این نگاهها باعث شده توجه خیلی از مردم به سینمای فیلمهای ایرانی کم شود. من برای اینکه فقط جنس کار فرق کند، به اندازه ۲۰_۳۰ درصد روی کارم دستی کشیدم و یک مقدار از رنگ و لعاب یا بهتر بگویم فضای فیلمهای غربی استفاده کردم. اگر به کار دقت کنید، تمام اسامی ایرانی هستند و تمام صحنههای فیلم در ایران فیلمبرداری شده است. لوکیشنها هم کاملا ایرانی هستند و در خطه شمال کشور فیلمبرداری انجام شده است. بچهها در فیلم دارند به زبان فارسی خیلی دقیق صحبت میکنند. زمان و مکان فیلم هم خیلی مشخص نیست و ما نمیتوانیم بگوییم ماجرای این فیلم در کجای این کره خاکی اتفاق افتاده است. من همینجا اعلام میکنم این فیلم ایرانی است.
هنرآنلاین: از نظر لباسهایی که شخصیتها پوشیده بودند، اینکه در انتهای فیلم متوجه شدیم آدور الان یک پیرمرد است و داشته داستان کودکیاش را تعریف میکرده ولی در زمان کودکیاش شلوار و کت جین پوشیده بود در حالیکه در ایران قدیم چنین لباسی مرسوم نبوده. یا گریم شخصیتها که آنها را افراد بور و چشمرنگی نشان داده بود. اینها سنخیتی با مردم و فرهنگ ما چه در شمال ایران و چه در کل ایران نداشتند.
نورآورمحمد: اگر این کار را میکردم که فیلم و مخصوصا طراحی لباس فیلم را نزدیک به کارهای ایرانی میکردم، به تمام صحنههای فیلم ضربه میزد. برای مثال اگر من به جای این پوشش سر برای خانمها از روسری استفاده میکردم، میتوانستم یک ملکه جهانی و ماورایی را به عنوان ملکه داستانم معرفی کنم؟ مجبور بودم یکسری چیزها را قربانی کنم ولی آن سمبل ایرانی را سعی کردم در وجود فیلم نگه دارم. شاید یه ظاهر یک چیزهایی غلطانداز باشند و به نظر برسد فیلم غربگرا است ولی در بطن قصه کاملا با یک کار ایرانی مواجه هستیم. همین که شخصیتها فارسی صحبت میکنند و فیلم در جنگلهای گیلان اتفاق میافتد، نشان میدهد کار ایرانی است. فقط جنگلها را طوری نشان دادهایم که شما فکر میکنید مربوط به خارج از کشور است وگرنه جنگلهای خودمان است. در طراحی لباس هم مجبور شدم برای اینکه همه چیز داستان یا هم پیوند داشته باشد، یک مقدار به ظاهر پوشش شخصیتها را تغییر بدهم. ولی بهطور کلی سعی کردم ایرانی بودن کار را کاملا حفظ کنم.
هنرآنلاین: تجربه کار در ژانر تخیلی چطور بود؟
نورآورمحمد: کار کردن در این ژانر بسیار سخت و سنگین است. ساخت این فیلم ۸-۹ سال طول کشید. بازیگر نقش آدور وقتی این فیلم را بازی میکرد ۷_۸ ساله بود و الان ۱۶ سال دارد و کلی تغییر کرده است. همین کار ما را برای ساختن فصل دوم سختتر میکند. در این ۸_۹ سال واقعا تکتک بچهها خیلی سختی کشیدند.
هنرآنلاین: جشنواره امسال چطور بود؟
نورآورمحمد: جشنواره امسال خیلی خوب بود و من به شدت از جشنواره امسال راضی هستم. اگرچه ایرادات و باگهایی در کار هست ولی در مجموع جشنواره امسال نسبت به سالهای قبل خیلی باشکوهتر و بهتر برگزار شده است.