گروه سینمای هنرآنلاین: سومین روز از سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان با اکران فیلم‌هایی از ایران، اندونزی و ترکیه گذشت. سالن سینما سوره اصفهان هفدهم مهرماه و در روز سوم جشنواره با فیلم «سیارک»، «سینگو»، «سرسخت» و «زمان بی‌قراری» پذیرای اهالی رسانه و علاقه‌مندان بود. در ادامه نگاهی به این فیلم‌ها خواهیم انداخت.

رویاپردازی در محرومیت

«سیارک» داستان پسری نوجوان به نام ابراهیم است که با مادر و خواهر و برادران کوچک‌تر از خودش در روستایی در استان سیستان و بلوچستان زندگی می‌کنند. او برای گذران زندگی مجبور به کار کردن در یک بومگردی است. مدتی بعد هم مجبور می‌شود شغل خود را تغییر دهد، اما علی‌رغم این شرایط به پیشنهاد دوستش مبنی بر اینکه برای کسب درآمد بیشتر به تهران بروند مخالفت می‌کند.

170639312

سیارک اثر «مهدی حسینی‌وند» است و داستان محرومیت اهالی روستا و زندگی بسیار ساده و دلِ خوش آن‌ها را روایت می‌کند. هرچند فیلم از تکه داستان‌هایی تشکیل شده که هر یک به نوعی به زندگی و رویاهای ابراهیم و اهالی خانه‌شان می‌پردازد، اما به نظر می‌رسد داستان کمی پراکنده است و نیاز به نخ تسبیح محکم‌تری برای پیوند دادن خرده داستان‌ها به یکدیگر دارد. این فیلم به خوبی رویاهای بزرگ بچه‌های کوچک روستایی را نشان می‌دهد که با وجود کمبود امکانات و شرایط سخت زندگی، برای رسیدن به رویاهایشان دست از تلاش نمی‌کشند.

داستانی در دل خطر

«سینگو» قصه‌ای از دل جزیره قشم و اهالی این جزیره زیباست. لهجه زیبای کاراکترها، پوشش اهالی روستا و حتی معماری خانه‌های روستا به تنهایی داستانی از فرهنگ و اصالت را برای مخاطب تعریف می‌کنند.

2440722_113

سینگو را «علیرضا محمدی» ساخته است و معتقد است برای معرفی فرهنگ نواحی مختلف کشور، لازم است فیلم‌هایی با محوریت مردم آن‌جا ساخته شود. قهرمان این فیلم یک دختر نوجوان به نام شفا است. پدر شفا تعدادی خرچنگ نعل اسبی گران‌قیمت از دریا صید می‌کند که کل اهالی جزیره را خوشحال می‌کند؛ چون قرار است با فروش خرچنگ‌ها زندگی همه اهالی رونق بگیرد. اما با کاری که شفا می‌کند این اتفاق نمی‌افتد و خرچنگ‌ها گم می‌شوند. داستان حول محور پیدا کردن خرچنگ‌ها توسط شفا و جسارت‌ها و شجاعت‌های او می‌گذرد. فیلمی آموزنده و اصیل با حس و حال بسیار خوب، پرکشش، با تعلیق‌های هیجان‌انگیز و دارای قهرمان که هر آدمی پس از دیدن آن با حالی خوش سالن سینما را ترک می‌کند.

سرسخت، داستان معلولیت بدون محدودیت

«سرسخت» یا «تگار» که اسم اندونزیایی آن است، فیلمی با محوریت توانمندی کودکان معلول بود. این فیلم که محصول کشور اندونزی است، داستان پسری ۱۰ساله و معلول به نام «تگار» را روایت می‌کرد که مادرش به خاطر نداشتن دو دست و رشد نکردن یک پا به او اجازه نمی‌داد از خانه بیرون برود. اما او دوست داشت به مدرسه برود و دوست پیدا کند. در نهایت یک روز از نبودن پرستار و تنها شدن استفاده می‌کند و با هر سختی و زحمتی تلاش می‌کند تا از خانه بیرون برود. او با چالش‌های سختی مواجه می‌شود ولی از پس هر یک از آن‌ها به نحوی برمی‌آید و مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند. فیلم سرسخت با بیانی هنرمندانه و البته با غافلگیری‌های پیاپی به ما هشدار می‌دهد که افراد معلول را نباید دست کم گرفت. آن‌ها از انسان‌های سالم سرسخت‌تر هستند و می‌توانند به آرزوهایشان برسند.

tegar.width-800.format-webp

اکران این فیلم اندونزیایی البته چند میهمان ویژه هم داشت؛ انجی فریسکا کارگردان فیلم به همراه رانی پرستیا یوریندورو سفیر اندونزی همراه مخاطبان در سالن سوره به تماشای این فیلم نشستند. سفیر اندونزی پیش از تماشای فیلم، درباره جایگاه فیلم‌های ایرانی در بین مردم اندونزی گفت: مردم اندونزی برای تماشای فیلم اهمیت زیادی قائل هستند و با اشتیاق بسیاری فیلم‌ها را دنبال می‌کنند. به خصوص فیلم‌های ایرانی؛ چرا که ایران در صنعت فیلمسازی و سینما جزو کشورهای سرآمد است.

فیلمی نقادانه که حرف‌های زیادی برای گفتن داشت

فیلم «زمان بی‌قراری» یک فیلم ترکیه‌ای بود که سعی داشت از وجوه مختلف به طبقاتی شدن جامعه و مواجهه قشر ضعیف با قشر ثروتمند بپردازد و حرف‌های زیادی برای گفتن داشت. نقش‌های اصلی این فیلم برادران دوقلویی به نام میرزا و میرهات بودند که دوست داشتند در استخر مجتمع مسکونی بزرگی که نزدیک محل زندگی‌شان بود و متعلق به ثروتمندان بود، شنا کنند. در محله آن‌ها هیچ استخر دیگری وجود نداشت و همین مسئله این دو برادر را هر روز بعد از مدرسه به سمت آن مجتمع مسکونی می‌کشاند. فیلمی که سعی کرده بود از همه وجوه به تبعات طبقاتی شدن جامعه و معضلات مناطق فقیرنشین اشاره کند.

19839n

هرچند بهتر بود کارگردان روی داستان اصلی و تبعات اصلی این اتفاق متمرکز بماند، اما او ترجیح داده بود از همه چیز بگوید و همین باعث شده بود در خلال داستان اصلی، خرده‌اتفاقاتی را روایت کند که پیوندی با اصل داستان برقرار نکرده بودند و به نوعی از فیلم بیرون می‌زدند. به‌طور کلی زمان بی‌قراری یک فیلم نقادانه بود و نکات قابل توجه و جامعه‌شناسانه مهمی داشت که هم می‌توانست نگاه نوجوانان به مسائل پیرامون خود را تغییر دهد و هم هشدارهایی برای بزرگ‌ترها داشت.