به گزارش هنرآنلاین، مولایی در ابتدای این کارگاه با اشاره به اینکه همه جنبههای سینما در زندگی ما نمود عینی پیدا میکنند، گفت: تدوین در زندگی ما نمود عینی پیدا نمیکند بلکه نمودی ذهنی دارد مثل یادآوری خاطرات. کمتر پیش میآید که در زندگی عادی، خاطرهای را همانگونه که اتفاق افتاده است، تعریف کنیم، بلکه بخشی از آن به صورت ناخودآگاه و ناخواسته در ذهنمان تغییر میکند و ممکن است آن را جور دیگری تعریف کنیم، بخشهای کماهمیت را حذف یا قسمتهایی را که در آن نقش کمتری داشتیم، جور دیگری بازنمایی کنیم. این مساله نشان میدهد که ما به طور ناخودآگاه در ذهنمان با تدوین آشنایی داریم و از آن بهره میبریم.
او ادامه داد: دیدن یک فیلم و تعریف کردن داستان آن برای دوستمان، از شکلهای پیشرفتهتر مونتاژ است، مثلا در جلسات داوری فیلمهای جشنواره، چند داور درباره فیلمی صحبت میکنند، تعدادی مخالف آن هستند و یک نفر به طرفداری و تعریف از فیلم میپردازد، داستان فیلم را به گونهای تعریف میکند که در فیلم وجود ندارد. درواقع آن شخص در ذهنش به تدوین فیلم پرداخته است و آن را دوباره به ما تحویل میدهد.
مولایی خاطرنشان کرد: داستان و تدوین با یکدیگر پیوند محکمی دارند پس تدوینگر کسیست که بتواند بهخوبی داستان تعریف کند. در دهههای ابتدایی تاریخ سینما، تدوینگر به برشکار تعریف میشد، خیاطهایی که در کارگاه خیاطی در کنار هم نشستهاند و نماها را به یکدیگر وصل میکنند. رفته رفته تدوینگران وظیفه پیدا کردند که صحنهای را واضحتر نشان دهند یا احساسی را به بیننده منتقل کنند، پس میتوان گفت که پای تدوینگران به تعریف فیلم باز شد.
این تدوینگر یادآور شد: ما هیچگاه قرار نیست که نگاه تدوینگر به فیلم را بفهمیم و متوجه شویم در دوران تدوین چه اتفاقی افتاده است. اگر به کار تدوین آشنایی پیدا کنید، متوجه میشوید که تدوینگر چه کارهایی میتواند انجام دهد و چگونه سرنوشت فیلم را عوض کند.
او با اشاره به اینکه تدوینگران به دو دسته؛ «کسانی که میتوانند داستان تعریف کنند» و «کسانی که نمیتوانند این کار را انجام دهند» تقسیم میشوند، اظهار کرد: کارهای زیادی برای تدوین به تدوینگران دسته اول پیشنهاد میشود و آنها میتوانند در ژانرهای مختلف کار کنند، همچنین سرعت کار کردن در تدوینگرانی که به داستانگویی تسلط دارند، بیشتر است و بر مونتاژ تسلط بیشتری دارند چراکه میدانند در میان سکانسها به دنبال چه چیزی میگردند پس تدوینگرانی که میتوانند داستان تعریف کنند در زمینه تولیدی کار خودشان هم جلو هستند.
مولایی درباره مراحل کار تدوینگر تصریح کرد: تدوینگر در ابتدا باید واژههای اصلی درام را در وهله اول بشناسند و نقاط عطف آن را دریابند؛ تدوینگران باید در تمرینات خود به دیدن فیلم بپردازند و در خلاصهای داستان آن را بنویسند، تمام نکاتی که فیلم را پیش میبرند باید در این خلاصه وجود داشته باشد. مرحله دوم کار تدوینگر سر و کار داشتن با پیرنگ است؛ پیرنگ علت و معلول داستان فیلم را بیان میکند. مرحله سوم، آشنایی با ساختار و فرم فیلمنامه یعنی شیوه ارائه داستان و پیرنگ است.
این تدوینگر در پایان خاطرنشان کرد: ضرباهنگ داستان در مرحله بعد کار تدوینگر قرار میگیرد؛ چیزی که ما در تدوین با آن روبهرو هستیم ضرباهنگ فیلم است. موضوع، در مرحله بعد تدوینگر باید با تم و محتوای فیلم آشنا باشد، تم یک کلمهای نیست و ما با چیزهای یک کلمهای سر و کار نداریم. تم هر فیلمنامه باید 2 ویژگی مهم داشته باشد و کیفیت و کمیت را به ما نشان دهد. ژانر، عنصر آخریست که تدوینگر باید با آن آشنا باشد که بسیار اهمیت دارد.