به گزارش خبرنگار سینما «هنرآنلاین»؛ تا حدود سه دهه پیش، سینمای کودک و نوجوان در کشورمان رونق زیادی داشت، به طوری که بسیاری از تولیدکنندگان و کارگردانان برجسته، به تولید اثر در این حوزه رغبت زیادی نشان می دادند. این رونق نه فقط در کمیت بلکه در کیفیت، بیش از کمیت نیز مشهود بود؛ به طوری که با یک جستجوی ساده در اینترنت میتوان نام برخی از این آثار را در زمره پرمخاطبترینهای سینمای ایران پیدا کرد. مانند فیلم سینمایی «کلاه قرمزی و پسرخاله» که مخاطبانش گاهی نه یک بار بلکه چندین بار برای دیدنش به سینما میرفتند، تا جایی که گفته می شود «رکورد فروش فیلم عقابها تا یک دهه بعدش شکسته نشد. تا زمانی که کلاه قرمزی و پسرخاله اکران شد و با بلیت ۵۰ تومنیاش، ۳ میلیون و نیم مخاطب را روی صندلی سینما نشاند.»!
«کلاه قرمزی و پسرخاله» به یک برند تبدیل شد که تا سال ها عروسکش در دست بچه ها و عکسهایش بر روی دفترچه های مدرسه و موسیقی اش وِرد زبان بچه های ایران زمین بود. اما این فیلم فقط یکی از تولیدات در حوزه کودک و نوجوان بود. کارهای خوب دیگری هم ساخته شدند و بازار سینمای این حوزه را گرم نگه داشته و باعث شدند تا امروز از دهه 60 و 70 به عنوان دهه طلایی سینمای کودک و نوجوان نام ببریم؛ آثاری مانند «گربه آوازخوان»، «الو الو من جوجوام» و ...؛ این دهه طلایی مرهون و مدیونِ آثار خوب، نویسندگان و کارگردانان کاربلد و اکران ها و گیشه های شلوغ بود.
* آغاز یک رکود خطرناک!
متأسفانه در سال های اخیر چه در حوزه تولید و چه در اکران، حمایت اندکی از تولیدکنندگان سینمای کودک و نوجوان صورت می گیرد و این باعث می شود که علاقه مندان این حوزه هم عطایش را به لقایش ببخشند و به سمت ساخت آثاری بروند که در گیشه مخاطبپسند باشد.
به طور مثال، همین چند سال پیش بود که برخی از آثار سینمای کودک و نوجوان ساخته شد و چون هیچ گونه حمایتی از سوی مسئولین و متولیان فرهنگی صورت نگرفت، آنطور که باید و شاید نتوانست در گیشه موفقیتی کسب کند. مانند فیلم «مرد نقره ای» اثر حسین لطیفی که اتفاقا موضوع آن نیز مرتبط با موضوع عزت و اقتدار ملی و قداست پرچم بود.
در واقع، می توان گفت برعکس آنچه در تمامی کشورها شاهد هستیم، در کشور ما با گذر زمان این حوزه بسیار کمتر از گذشته جدی گرفته شد و به همین دلیل است که برخلاف دهه 60 می توانیم سال های اخیر را سال های رکود سینمای کودک و نوجوان بدانیم. سینمایی که روزی قادر بود برندسازی کند و حالا در این وانفسای محصولات و تولیدات خارجی دستش کاملا خالی است.
* جشنواره ای برای احیای سینمای کودک و نوجوان
اما در این میان یک کورسوی امیدی برای تولیدکنندگان اثر در این حوزه باقی مانده است و آن هم جشنواره فیلم کودک و نوجوان است. جشنواره ای که امروز نشست رسانه ای سی و پنجمین دوره آن با حضور مجید زینالعابدین، دبیر جشنواره، در سالن استاد کیارستمی بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.
زینالعابدین دبیر سی و پنجمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان در این نشست این نکته را یادآوری کرد که «فیلمهای کودک نیازمند حمایت هستند. تعداد تولیدات ما در این حوزه قابل اعتنا نیست. این مشکل در دوره بعد از کرونا حادتر هم شد. ضمن اینکه مشکل اکران داریم و تولید بدون اکران، راه به جایی نمیبرد. از سوی دیگر بعضی فیلمهای پارسال هم شرایط اکران در جشنواره کودک را نداشتند».
وی ادامه داد: از سوی سازمان سینمایی ماموریت پیدا کردیم در دو حوزه تولید و اکران از سینمای کودک و نوجوان حمایت کنیم که نیازمند ساز و کاری است که در حال تدوین است.
این مدیر فرهنگی تاکید کرد: از اقدام هیجانی هم در حوزه تولید میپرهیزیم.
رییس بنیاد سینمایی فارابی در پاسخ به اینکه طرح و برنامهتان برای احیای سینمای کودک چیست و همچنین سرنوشت صندوق پروانه نیز گفت: ارائه کارنامه در سینما زمانبر است و نمیتوان زود به نتیجه رسید. اگر خواهان انجام کار ریشهای هستیم، باید صبور باشیم. صندوق پروانه دو بخش دارد؛ ساز و کار اجرایی برای ارتباط سینماگران کودک و نوجوان و بخش دیگرش نیازمند تامین منابع است که در فارابی وجود ندارد و با کمک نهادهای مرتبط با کودک میکوشیم این منابع را تامین کنیم.
* زمان را از دست ندهیم
نکته ای که وجود دارد این است که باید بدانیم مدت هاست سینمای کودک و نوجوان به نفس های آخر خود رسیده است و شاید اگر نبود جشنواره کودک و نوجوان اصفهان، همین نفس های به شماره افتاده نیز تاکنون قطع شده بود. اما اگر قرار باشد جشنواره ای باشد و تعداد مطلوبی آثار به آن تزریق نشود، عملا جشنواره نیز کارایی خود را از دست خواهد داد.
بنابراین، این یک مطالبه جدی از جانب خانوادههاست که از متولیان و مسئولین فرهنگی کشور دارند که هر طور شده و با همکاری جدی نهادهای مربوطه، انرژی و حیات جدیدی به این سینما بخشیده شود، وگرنه باز هم دوباره دیر خواهد شد و نسل جدیدی را در آینده خواهیم داشت که هیچ گونه سرمایه گذاری فرهنگی بر روی آن ها صورت نگرفته و بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که در جنگ های رسانه ای و فرهنگی پیروز میدان باشیم.
///////////