گروه تئاتر«هنرآنلاین»: نمایش «سوسمار» به نویسندگی حمید جبلی و کارگردانی رحمت امینی از 6 شهریور در تالار چارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته است. در خلاصه داستان این نمایش آمده است:
«دقایقی مانده به تحویل سال جدید، زن و مردی که در حال آماده سازی سفره هفت سین و آغاز سال تازه هستند، تخم مرغی برای رنگ کردن تهیه میکنند؛ ساعاتی بعد، تخم مرغ ترک میخورد و ...»
بهار مشیری، ابوذر ساعدی، فرزاد برهمن، عرفان معصومی و نوید جهانزاده بازیگرانی هستند که در این اثر نمایشی به ایفای نقش میپردارند.
«هنرآنلاین» به بهانه این نمایش میزبان بازیگران و کارگردان این اثر بوده و به گفتگو با آنهاپرداخته است که در ادامه بخش اول این گفتگو را میخوانید؛
تا کنون از آقای جبلی نه نمایشنامهای را خواندهایم و نه بر روی صحنه تماشا کردهایم.«سوسمار» و همکاری شما با آقای جبلی چگونه شکل گرفت؟
رحمت امینی_من دو نمایشنامه از آقای جبلی را در سالهای خیلی دور روی صحنه دیده بودم. اما خب ایشان هیچوقت به صورت حرفهای به درامنویسی ورود پیدا نکردند. ایشان قرار شد برای دانشجویان نمایش عروسکی چند نمایشنامه بنویسد که یکی از این متنها «سوسمار» بود که گسترش داد. ایشان چند اثر از من دیده بودند و سه سال پیش به من پیشنهاد دادند که روی این نمایشنامه کار کنم. من زودتر از اینها قراربود کار کنم اما کرونا مانع شد. عید امسال هم تصمیم گرفتم به جهت متناسب بودن با فضای نمایش آن را اجرا کنم اما باز همچنان فضا بین اهالی تئاتر چندان مساعد نبود.
نمایش بیشتر به فضای گروتسک نزدیک است. این نکته در متن ابتدایی که متعلق به آقای جبلی بود وجود داشت یا متن صرفا کمدی بود و این فضا را شما ایجاد کردید؟
رحمت امینی_این نمایش یک سطح اولیهای دارد که تقریبا همه مخاطبین را جذب میکند. اما لایههای درونی متن را در تمرین با بچهها ایجاد کردیم. کار تئاتر این نیست که صرفا یک متن باشد و عینا همان را اجرا کنیم. کما این که بسیاری اکنون این کار را میکنند وجذابیت و غنای محتوایی ندارند. ما در «سوسمار» با گروه درمورد همه چیز گفتگو میکردیم و لایههای درونی آن به همین دلیل است. ما قرار نبود که یک نسخه واحد ارائه دهیم. گاهی از نظراتی که در جلسات نقد و سایت تیوال میخوانیم تعجب میکنیم. اما حرف ما در این نمایش فراتر از اینها است.هدف ما یک پدیدهای ناشناخته است که ورود پیدا میکند و به مرور باعث اتفاقاتی در جامعه میشود. متن اولیه نمایشنامه یک سهل و ممتنع بود.
بازیگران چگونه به این نقشها رسیدند و چه نکتهای در متن موجب انتخاب آنها شد؟
بهار مشیری_ ابتدا که متن را خواندم مرا به یاد آثار اوژن یونسکو انداخت که یک فضای ابزوردی دارند. متن را به دلیل فضایی که داشت دوست داشتم و در عین این که متن سادهای دارد اما حرفهای عمیقی میزند. کار تمثیلی است و پر از نشانه است. انحصارا درمورد نقش زن باید بگویم که ما بین کاراکتر و تیپ است. حتی مرد هم این گونه است. چرا که جزییاتی درمورد آنها نمیدانیم.این یکی از شاخصههای نمایشنامههای ابزورد است که چندان اطلاعاتی از شخصیتها نمیدانیم.به همین دلیل بازی کردن این گونه نقشها سخت است.
ابوذر ساعدی_ اکنون بعد از چندشب اجرا نظراتی میخوانیم که متوجه میشویم که اثر ما لایه لایه است و غافلگیر میشوم. متن به گونهای بود که من نمیدانستم چگونه باید بازی کنم. اما به واسطه تیم اجرایی که از آنها شناخت داشتم اعتماد کردم. آقای امینی در تمرینات به ما گفتند بیایید فکر کنید که کار کمدی نیست و به طور درام آن را اجرا کنیم. که این توصیه خوبی بود تا بهتر بتوانیم نقشها را اجرا کنیم.
نکتهای را اشاره کردید که این کار یک کار تمثیلی است. مخاطبین هم نظرات مختلفی داشتند. عدهای عقیده داشتند که «سوسمار» یک اثری با درونمایه اجتماعی است و عدهای هم از آن تعابیر سیاسی داشتند. نظر خود شما به کدام سمت است؟
رحمت امینی_ ما بسیار عمیقتر میبینیم و کاری به حکومت و... نداریم. قطعا اثر تمثیلی در هر دورهای معنای خودشان را پیدا میکنند. مثلا کلیله و دمنه به گونهای نوشته شده که مخاطبش حاکمان هستند و شیوه درست حکومت را به آنها میگویند. ما حتی در نهجالبلاغه هم این را داریم. ما در «سوسمار» هم یک موضوع تاریخی آوردیم که در طول تاریخ کشورمان هر چیزی که ناشناخته وارد شود، اتفاقات ناخوشایندی را رقم میزند. اکنون اگر از غرب و شرق چیزی را که نمیشناسیم بپذیریم تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت. سفره هفت سین در نمایش در واقع سفره فرهنگ ما است و هر چیز ناشناختهای که در این فرهنگ بگذاریم ممکن است عواقب داشته باشد. شخصیت پدر یک شخصیت هشدار دهنده است و شخصیت مادر هم کسی است که در انتظار یک تغییر است. وقتی در جامعه چیزی که جامعه میخواهد را نمیدهید جامعه چیز دیگری را از جای دیگر میآورد که وبال گردن میشود. جوامع باید با حساب و کتاب تغییر کنند. باید این نکته را بگویم که در مواجهه با این نمایش سه دسته مخاطب داریم. دسته اول که فکر میکند قرار است یک اثر جبلیوار ببیند و انتظار دارد کلاه قرمزی ببیند. دسته دوم تماشاگران تئاتری است که بعضی از بخشها را میپذیرد و بعضی را نه. دسته سوم مخاطبین مخاطبان عمیقی است که ممکن است چندبار کار را ببیند. من انتظارم از این اثر، یک اثر سادهتری بود.
بهار مشیری_ در بسیاری از مواقع میتوانید در عین سادگی حرف عمیق بزنید. مخاطب گاهی فکر میکند برای شنیدن حرف عمیق باید چیز پیچیدهای را ببیند. مثلا در سریالهای تلویزیونی کارهای آقای عطاران در عین سادگی و شیرینی حرفهای عمیقی را به مخاطبان میزند و عامه مردم با آن ارتباط برقرار میکنند.
ابوذر ساعدی_ تماشاگر در تئاتر«سوسمار» رو دست میخورد. چرا که در ابتدا فکر میکند که اثر سادهای را میبیند اما در نهایت میبیند که اینقدرها هم ساده نیست.
رحمت امینی_ اثر ما یک اثر هشداری است. تئاتر نسبت به سینما که یک صنعت است، هشداردهندهتر است. این پدر و مادر بعد از این که میبینند که از آن تخم یک سوسمار بیرون آمده است، پنهان کاری میکنند. شما درجامعه نگاه کنید که چقدر پنهانکاری وجود دارد. از نهاد خانواده گرفته تا نهادهای حکومتی. «سوسمار» تمثیلی از گذشته،حال و شاید آینده جامعه باشد. تعبیر من از «سوسمار» به یک قشر خاص از مردم و یا حکومت خاصی نیستند. حتی از لحاظ اجتماعی این محتوا را دارد که اگر فرزندت را درست در نهاد خانواده تربیت نکنید در نهایت میبینید که شخصی میشود که همه چیز را برای خودش میخواهد و خانواده را از خانه بیرون میکند. عدهای نقد داشتند که این اثر نقد به فرزندآوری است در صورتی که اصلا این گونه نیست. شخصیت زن عاشق فرزند است.
بهار مشیری_ محوریت نمایش اصلا فرزندآوری نیست. این یک آرزو و رویا است که هر چیز دیگری میتواند باشد. در نمایشنامه شخصیت مرد منفعل است و در بحران فقط تماشاگر است.شخصیت زن اما حتی به اشتباه درحال تلاش است و به دنبال تحول است. در انتها اما زن میپذیرد که اشتباه کرده است.
هانیه علینژاد
همچنین در بخش بعدی گفتگو به بررسی مشکلات تئاتر پرداختهایم که در روزهای آینده مشروح آن را میخوانید.