به گزارش هنر آنلاین دومین شب از سلسله نشستهای تخصصی حقوق تئاتر با محوریت ممیزی در تئاتر ایران سه شنبه ۲۴ مرداد از ساعت ۱۸:۳۰ در سالن عباس جوانمرد خانه تئاتر برگزار شد.
در این نشست که با استقبال زیاد اهالی تئاتر و هنرمندان همراه بود محمود سالاری معاون هنری وزیر ارشاد نیز حضور داشت. محمد رحمانیان، شهرام گیلآبادی و وحید آگاه حقوقدان به عنوان اعضای پنل و بهروز غریب پور، رضا کیانیان، مسعود دلخواه، شهابالدین حسین پور به عنوان سخنرانان این جلسه به ایراد نظر خود پرداختند.
در ابتدای جلسه محمد رحمانیان عنوان کرد با وجود اینکه اعتقادی به مثمرثمر بودن این جلسه ندارد در نشست حضور پیدا کرده است.
شهرام گیلآبادی که بر خلاف رحمانیان معتقد بود این جلسه خروجی مناسبی خواهد داشت یادآور شد که هنرمندان تئاتر وطن خود را دوست دارند و هیچ یک به فکر رفتن از این مملکت نیستند.
نشست هنری که سیاسی شد
در ادامه محمود سالاری معاون هنری وزیر ارشاد پشت میکروفن قرار گرفت و در سخنانی عنوان کرد: میدانم این جلسه برای چه تشکیل شده ولی چون این جلسه را به عنوان یک کرسی آزاداندیشی میدانم و رهبر انقلاب نیز همیشه بر برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی تاکید داشتند در اینجا حضور یافتم امیدوارم این کرسی آزاداندیشی، کرسی آزاداندیشی بماند.
وی ادامه داد: این جلسه دغدغهاش سانسور و ممیزی نیست. برخی از دوستان قبل از این جلسه با گروههای سیاسی صحبتهایی کردند که به بهانه بحث ممیزی آنها را به شکلی مطرح کنند. من با اینکه میدانم برخی از دوستان جمع با برخی گروههای سیاسی نشستهایی داشتند که به بهانه سانسور این جلسه را برگزار کنند و در عوض برای انتخابات تبلیغاتی داشته باشند در این نشست حاضر شدم. این جلسات نیاز تئاتر را برطرف نمیکند همانطور که آقای رحمانیان اشاره کردند. چرا امثال عباس معروفی که آن دوران به سانسور اعتراض داشتند وقتی مهاجرت کردند هیچ کتاب دیگری منتشر نکردند. در واقع سانسور بحثی است که رأی میآورد مثل بحث کنکور که رأی میآورد.
معاون هنری وزیر ارشاد با اشاره به اینکه اگر میخواهیم سانسور برداشته شود یک سوزن بهخودمان یک جوالدوز به دیگران بزنیم، بیان کرد: اگر همین امروز ممیزی را برداریم مگر دیگر «شازده کوچولو» و «پهلوان اکبر میمیرد» در میآید. عدهای تلاش میکنند با سکس کلامی و ژست اپوزیسیون فروش کنند وگرنه چه کسی با ممیزی اندیشه موافق است. الان برخی از دوستان تئاتری سفارش میگیرند تا کار کنند برخی دستشان در جیب سفارت فرانسه است و زبان فرانسه شأن هم خوب است پس به راحتی سفارش میگیرد اما من دست کسانی را که به دنبال اندیشه هستند می بوسم.
اعتراض به بودجهای که خانه تئاتر خرج هنرمندان نکرده است
سالاری افزود: شما اینجا میخواهید جبهه پایداری را بزنید ولی من هیچ ارتباطی با این جبهه ندارم. در مجلس جدید یا نواصولگرایان که طرفداران قالیباف و از رفقای آقای گیل آبادی هستند یا اصلاح طلبان وارد میشوند و ربطی به ما ندارد. میخواهم بگویم بعد از اینکه حزب مورد نظرتان رأی آورد سهم ما را هم بدهید نه مثل آن ۷۰۰ میلیونی که برای درمان کرونا گرفتید و هنوز در حسابتان است یا سه میلیاردی که برای بودجه خانه تئاتر دریافت کردید و معلوم نیست کجاست. آمده ام از شما بشنوم و باد بگیرم. اهل بازی سیاسی نیستم اما نمیخواهم جزئی از پازل یک گروه سیاسی باشم.
رحمانیان در راستای صحبتهای سالاری عنوان کرد: آقای سالاری خیلی روشن دقیق و بدون پرده پوشی نظراتشان را گفتند. آقای سالاری هرکس خارج رفته معنیاش این نیست که خود فروخته است و ایران را دوست ندارند. ما هنرمندان بسیار بزرگی مثل بهرام بیضایی داریم که در خارج هم بسیار موفق و فعالند چون ایران در قلب بهرام بیضایی است و کشور آدم فقط در و دیوار شهرش نیست.
سخنران بعدی مراسم بهروز غریب پور بود که در ادامه عنوان کرد: منتظر آقای سالاری نبودم و انتظار این حرفها را هم نداشتم اما ایشان یک نیت خوانی کردند و مجبورم به او بگویم کافر همه را به کیش خود پندارد. نظر من این بود که فارغ از نگاه سیاسی به یک پدیده بپردازیم. اما ایشان ما را متهم کردند که جلسه واقعاً سیاسی است.
در ادامه جلسه رحمان خوبزاده که به عنوان یک رسانه تئاتری در فضای مجازی فعالیت دارد با ادبیاتی نامناسب شروع به اعتراض در مورد بودجه خانه تئاتر و ۷۰۰ میلیونی که خانه تئاتر برای درمان هنرمندان مبتلا به کرونا دریافت کرده، از شهرام گیلآبادی کرد که باعث بر هم خوردن آرامش جلسه شد.
در ادامه غریب پور در پاسخ به اعتراضهای زیاد و پی در پی خوب زاده که جو جلسه را متشنج کرده بود گفت که وی باید با ادله و سند و مدرک از شهرام گیل آبادی شکایت و مطالبه کند که پولهایی که پرداخت شده کجاست. و عنوان کرد که این مساله مطالبه خیلی از افراد این جلسه است و آقای گیل آبادی باید پاسخگو باشد.
وی ادامه داد: حتی تهمتهای آقای سالاری هم که گفتند برخی پول میگیرند تا کار اجرا کنند و یا سکس کلامی را رواج میدهند قابل شکایت و مطرح شدن در دادگاه است.
چرا خانواده تئاتر علیه خودش عمل میکند؟
غریبپور سپس به بحث اصلی درباره مساله ممیزی تئاتر برگشت و گفت: امروز اداره تئاتر کجاست؟ وظیفه تورهای تئاتری در شهرستانها چیست؟ امروز چطور وزارت ارشاد از سالنهایی که حتی یکآجرش را هم نساخته و مربوط به دوران پهلوی است درصد ۸۰ به ۲۰ از گروهها میگیرد. آقای سالاری شما پشت میزتان نشستید و صندلی برایتان مهم است. الان اعضای گروه تئاتر من «آران» که ۲۰ سال فعال بود همه خانه نشین شدند. فاصله تالار فردوسی با دفتر شما تنها ۲۰۰ متر است ولی شما یک بار هم پایتان را به سالن من نگذاشتید. اول پایتان را در سالن تئاتر بگذارید بعد درباره هنرمندان نظر بدهید. به نظر من وزارت فرهنگ فقط فربه شده و به جز کار نظارتی فعالیت دیگری ندارد.
کارگردان اپرای عروسکی «حافظ» با اشاره به اینکه بحث سانسور و ممیزی از قبل از انقلاب وجود داشته، بیان کرد: زمانی جمشید مشایخی رئیس اداره تئاتر شده بود و اعلام کرد ما اصلاً سانسور نداریم که دروغ مطلق است. این سانسور را تودهایها به رضاشاه پیشنهاد کردند بنابراین ما میراثدار سانسور از دوره پهلوی اول و دوم هستیم و نباید جمهوری اسلامی را در این راه متهم کنیم. اگر مساله مصلحت اندیشی باشد خانواده تئاتر بیشتر از همه نگران مصلحت و آینده خودش است. آقای سالاری من میدانم هیچ کس به اندازه خود خانواده تئاتر علیه خانواده تئاتر نیست. اصناف ما باید دست چنین افرادی را رو کنند و آن گاه است که ما به بلوغ می رسیم. اگر هر یک از ما جاسوس دیگری است پس چرا در نقش اپوزیسیون نعره میزنیم. چرا ما نباید در خود صنفمان آنقدر به بلوغ برسیم که مشکلاتمان را در همان صنف حل کنیم نه اینکه بخواهیم یقه وزارت ارشاد را بگیریم. جناب سالاری مطمئن باشید این جلسه حزبی نیست و ربطی به انتخابات ندارد بلکه برای یک درد جانکاه دیرینه تشکیل شده است.
آیا ممیزی قانونی است؟
در ادامه وحید آگاه به عنوان حقوقدان با اشاره به اینکه ممیزی در قانون اساسی وجود ندارد، گفت: بحث ممیزی را قانون اساسی قبول نکرده ولی نگفته که بیان هر چیزی کاملاً آزاد است. با وجودی که ممیزی در قانون اساسی نیست اما مقررات و قوانین عادی به ما اجازه ممیزی داده است. آقای سالاری ما میخواهیم به هنر و حقوق بپردازیم و به سیاست کاری نداریم. تولید و انتشار اثر هنری به غیر از به قصد تجارت از لحاظ قانون اساسی نیاز به مجوز ندارد. معیار من قانون اساسی است پس اگر ممیزی طبق قانون است باید با سربرگ و امضا به صورت کتبی به هنرمند ابلاغ شود و آن فرد میتواند از خودش دفاع کند و درباره آن کار دیالوگ شکل میگیرد.
وی متذکر شد: اگر قانونی هست باید شفاف اعلام کنید و برای اعتراضش هم فرصت بدهید نه اینکه هیچ مرجعی زیر بار نرود که این ممیزی و ندادن مجوز به یک کار از طرف کیست. آیا مثلاً برادری هنرمندان ما ثابت نشده که بخواهند برای کار دهمشان باز هم دنبال مجوز باشند؟ چرا نمایشها بعد از کسب مجوز باز هم در طول اجراها مورد نظارت قرار میگیرند و ممیزی میشوند؟ یک جا باید به هنرمند اعتماد شود.
رضا کیانیان سخنران بعدی جلسه بود. وی با اشاره به اینکه میخواهد درباره بدیهیات صحبت کند، گفت: آقای سالاری شما به شکلی صحبت کردید که انگار من یک فریب خورده هستم و من را با حیله و نیرنگ به اینجا کشاندهاند. خواهش میکنم به من بفهمانید که بازیچه کسی هستم یا نیستم. مشکل وزارت ارشاد همین است که به همه مشکوک است برای همین من برای کار بیستم هم باید دنبال مجوز باشم.
وی افزود: ما باید طبق قانون کارهایمان را انجام دهیم اما متأسفانه ما مردم با قانون سر و کار نداریم و فلان مدیر میتواند بگوید این کار قانونی است و ما هم پذیریم. چه کسی میتواند در کشور ما مرز بین قانون و ضد قانون را تعیین کند، طبیعتاً قوه قضاییه که البته آنجا هم مشکلاتی دارد. ما نمیدانیم شوراهایی که الان وجود دارند قانونی هستند یا نه چون سالها پیش تشکیل شدند و الان هم با همان ایرادات گذشته در حال کارند در حالی که شاید اصلاً قانونی هم نباشند. مثلاً شورای نظارت چطور رویش میشود نمایشنامه محمد رحمانیان را بررسی کند و ایراد بگیرد چون رحمانیان جزو ۵ نمایشنامه نویس برتر این مملکت است و مگر خودش در این کشور زندگی نمیکند و چارچوبها را نمیشناسد؟ پس چرا باید افرادی که صلاحیت ندارند کارش را ممیزی کنند؟
با همکاری آقای سالاری به ما مجوز دادند
این بازیگر تئاتر و سینما تصریح کرد: باید بررسی کنیم اصلاً این شوراها قانونی هستند یا نه. اگر مثلاً بهروز غریبپور حرفهای خارج از قاعده میزند و نمیداند کجا زندگی میکند چرا دستگیرش نمیکنند؟ چرا به او میگویند مدیر و استاد؟ خانه هنرمندان را غریبپور و امیر اثباتی ساختهاند بعد باید در جایی که خودشان ساختهاند سانسور شوند. امثال ما باید چیکار کنیم که برادری مان ثابت شود. ما سال گذشته نمایش «پدر» را اجرا میکردیم که به دلیل اتفاقات سال قبل متوقف شد اما بعد که خواستیم دوباره اجرا برویم گفتند مجوزتان کجاست؟ خب ما که مجوز داشتیم. بالاخره بعد از کلی رفت و آمد به ما اجازه اجرا دادند و ما خوشحال شدیم. چرا باید خوشحال میشدیم؟ اما در ادامه گفتند کیانیان فعلاً اجازه بازی ندارد. خب چرا؟ من همان کیانیان یک سال قبل هستم. بالاخره با همکاری آقای سالاری به ما مجوز دادند. من میخواهم خواهش کنم برگردیم به قانون و اگر طبق قانون پیش برویم دعواهایمان هم تمام میشود. ما سربه راهترین، آرامترین و مصلحترین آدمهای جامعه هستیم چون اصلاً در شلوغی و ناآرامی نمیتوانیم کار کنیم.
در بخش دیگر جلسه گیلآبادی به عنوان یکی از اعضای پنل یادآور شد: قانون باید صریح و روشن و جامع باشد و خلق آیین نامهها و شوراهایی که در قانون نیست خلاف قانون است و خیلی جاها سلیقه هم وارد ماجرا میشود. اصل ۲۵ قانون اساسی به صراحت سانسور را ممنوع کرده بنابراین برگشتن به قانون خودش بهترین روش است.
گاه نیز متذکر شد: آقای سالاری شما نماینده دولت هستید باید رابط بین هنرمندان و دولت باشید و از طرف دیگر پاسخگوی دولت هم باشید که این کار سوپرمن است. خب از همین هنرمندان برای ایجاد تعادل در شوراها استفاده کنید. آیا جامعه تئاتر مستحق این نیست که خودش بتواند کارهایش را اداره کند. قانون اساسی اجازه نداده کسی قبل از حرف زدن اجازه بگیرد چون خط قرمزها مشخص است و اگر کسی آن را زیر پا گذاشت باید برود جوابگو باشد. طبق قوانین قانون اساسی فقط دادگاه با رأی قطعی میتواند اعلام کند که چه کسی اجازه کار کردن ندارد. پس نمیتوان بدون رأی دادگاه گفت آقای الف اجازه کار کردن دارد و ب اجازه ندارد. حتی هیچ نهادی غیر از ارشاد اجازه ندارد بدون رأی قانونی اقدام به جلوگیری از اجرای یک نمایش یا ممنوع الکاری یک هنرمند بکند.
مجوز دوباره برای کاری که مجوز دارد!
در ادامه مسعود دلخواه به عنوان سخنران بعدی جلسه بیان کرد: در ماه گذشته ۲ اجرا در مشهد با وجود داشتن مجوز تعطیل شدند. یک مشکل جدی ما این است که اصلاً مجوز ارشاد اعتبار دارد یا ندارد. چرا مجوزی که ارشاد صادر میکند آنقدر قدرت و پشتوانه ندارد که جلو دخالت بقیه نهادها را بگیرد. آیا ارشاد خودش مجوزی را که میدهد قبول ندارد به عنوان مثال چرا باید برای نمایشنامه خوانی نمایشنامهای که چاپ شده دوباره مجوز گرفت. نکته دیگر اینکه نباید سلیقه جای قانون را بگیرد و با تغییر اعضای شورای قوانین هم تغییر کنند اما اینکه ما انتظار داشته باشیم نظارتی وجود نداشته باشد خیلی خوشبینانه است و من هم آن را نمیپذیرم. شورای نظارت باید این را در نظر بگیرد که هنرمند باید منعکس کننده اتفاقات جامعه اش باشد حتی اگر نگاهش اشتباه باشد.
بخش بعدی نشست شهابالدین حسین پور به جای مصطفی کوشکی که نتوانسته بود در جلسه حضور یابد، سخنران بعدی جلسه بود. حسین پور با گلایه از مشکلاتی که برای نمایش «گالیله» وی در چند سال اخیر پیش آمده، عنوان کرد که در شورای نظارت و ارزشیابی تنها شاهد نظارت هستیم و هیچ ارزشیابی وجود ندارد و حتی بسیاری از اعضای این شورا به مواردی اصلاحی که به هنرمندان میگویند اعتقادی ندارند.
چه کسانی تئاتر را به اینجا کشاندند
در ادامه سالاری مجدداً پشت میکروفن قرار گرفت و عنوان کرد: برخی از حرفهای دوستان مصداق کسی است که شطرنج میداند ولی در مسابقات میبازد. در جواب اینکه غریبپور میگوید کافر همه را به کیش خود پندارد باید بگویم کافر بودن بهتر از منافق بودن است و خدا را شکر که من اهل نفاق نیستم. من خودم را مسئول می دانم و پای خیلی از مجوزها مثل نمایش «مخاطب» ایستاده ام. از ۱۰ هزار نمایشی که سال ۱۴۰۰ اجرا شده ما پای چند تا از آنها ایستاده ایم، از چند نمایش حمایت کرده ایم و اجازه ندادیم تعطیل شود. وقتی بخش ضدجاسوسی وزارت اطلاعات با سند و مدرک و صدا میآید به من چیزی میگوید نمیتوانم بگویم اینها درست نیست و واقعیت ندارد.
ی ادامه داد: من را هیچ مجموعهای از جنس سانسور به اینجا نفرستاده اتفاقاً همه نهادها هم مخالف آمدنم بودند و گفتند میروی آنجا به تو توهین میشود اما من گفتم چون به گیل آبادی قول دادم و به کرسیهای آزاد اندیشی معتقدم در این جلسه شرکت میکنم. اگر هنرمندان در این سالها امنیت روانی به وجود آورده بودند آنقدر بی اعتمادی نسبت به آنها وجود نداشت. برخی از نمایشها در بازبینی یا اجراهای اول و دوم به یک شکل هستند اما بر خلاف آنچه مجوز گرفته اند به صحنه میروند و همین مساله حساسیتها را زیادتر کرده است.
در بخش پایانی جلسه که به پرسش و پاسخ اختصاص داشت هنرمندانی چون