به گزارش هنرآنلاین، مجمع در ابتدای این برنامه گفت: متاسفانه بحث مستند ورزشی به خصوص در حوزه فوتبال نه تنها در ایران بلکه در جهان نادیده گرفته می‌شود. این در حالی است که مستندهای اجتماعی و سیاسی معمولا مورد توجه جشنواره‌ها و مخاطبان سینمای مستند قرار می‌گیرند. در مقابل آثاری چون مستند «یک شب در تورین» باوجود طرح مسائلی جدی مهجور واقع می‌شوند. بحث جدی هواداری فوتبال و مسائل دیگر از جمله مواردی است که در این مستند مطرح می‌شود و با وجود شکل کلاسیکی که دارد، می‌توان به آن اعتنا کرد و جدی‌اش گرفت.

او با اشاره به مستند «یک شب در تورین» بیان کرد: بعد از فاجعه‌ای که در ورزشگاه شهر بروکسل در سال ۱۹۸۵ رخ داد، تیم‌های انگلیسی تا حدود سال ۹۰، ۹۱ از حضور در عرصه باشگاهی محروم شدند. به همین دلیل تیم ملی فوتبال انگلستان نیز چند دوره ناکامی پیوسته را تجربه کرد. در واقع مستند «یک شب در تورین» روایتی از حضور تیم ملی انگلستان در جام جهانی ۹۰ ایتالیا است که بعد از این دوران ناکامی رخ داده است.

این منتقد ادامه داد: باوجود اینکه انگلستان به عنوان مبدع فوتبال مطرح می‌شود، تاکنون نتوانسته بیشتر از یک جام‌جهانی را برنده شود که البته آن هم در سال ۱۹۶۶ با اما و اگر اتفاق افتاده است. بعد از آن تیم ملی انگلستان هیچوقت موفق نشد که جام‌جهانی دیگری را ببرد. حتی پیرو این مسئله سال‌ها بعد یک شعاری را مطرح کردند که ما دو جنگ جهانی و یک جام جهانی را بردیم.

مجمع در ادامه بیان کرد: تیم فوتبال انگلستان سال ۱۹۷۴ و ۱۹۷۸ در جام‌جهانی حضور نداشت و سال ۱۹۸۲ توسط آلمان غربی حذف شد. سال ۱۹۸۶ هم که بخشی از بازی‌های آن را در این مستند دیدیم، توسط آرژانتین حذف شد. به همین دلیل در سال ۹۰ فشار مضاعفی روی تیم ملی فوتبال انگلستان وجود داشت. این فیلم به شکل خیلی کلاسیک روایت خطی سینمایی این داستان را مستندگونه بیان می‌کند و کاملا همدلی تماشاگر را بر می‌انگیزاند.

او افزود: فیلم از ابتدا با بحث قهرمان شروع می‌شود که لازمه سینماست. در ادامه روند رسیدن تیم ملی انگلیس برای رسیدن به جام جهانی ایتالیا و رسیدن به نیمه‌نهایی را نشان داده و فرم کلاسیک خود را در تمام مدت حفظ می‌کند. این مستند در نشان دادن این روند، قهرمان خود را می‌سازد و ما آن را در یک بازیکن یاغی تیم می‌بینیم. اتفاقی که در فیلم‌های ژانرهای دیگر نیز شاهد آن هستیم. در واقع آن بازیکن یاغی در نقش قهرمانی ظاهر می‌شود که قرار است تیم را به ساحل امن برساند اما او در نقطه‌ای که نباید خطا کند، خطا کرده و با یک کارت زردی که از داور می‌گیرد، بغض کرده و می‌شکند. چون هر اتفاقی هم که رخ دهد او دیگر نمی‌تواند در فینال بازی کند.

این منتقد سینما در ادامه صحبت‌هایش گفت: مستند «یک شب در تورین» برای من نکته‌ای دارد که شاید از همه بحث‌های مطرح شده فراتر باشد. آن هم در جایی است که در پنالتی آخر تیم انگلستان در نیمه‌نهایی بازیکنی پشت توپ قرار می‌گیرد. هوشمندی تصویربردار آن لحظه در این است که ما توپی که به بیرون رفته را نمی‌بینیم، بلکه دوربین روی بازیکن فیکس می‌شود. این هوشمندانه‌ترین اتفاق این فیلم است. زیرا دوربین شخصیت را رها نمی‌کند.

مجمع در ادامه عنوان کرد: همیشه خوشحالی تیم برنده همه جا منعکس می‌شود اما آنچه منعکس نمی‌شود آن لحظه‌ای است که تصویربردار از بازیکن گرفته است. وقتی کاپیتان تیم آلمان، لوتار ماتئوس می‌آید و با بازیکن ناکام دست می‌دهد، لحظه انسانی رخ می‌دهد اما تصویربردار باز روی تصویر بازیکن باقی می‌ماند. ما ورای فوتبال و اینکه چه تیمی برده است، یک شخصیت می‌بینیم که در آن لحظه به نوعی به پالایش رسیده است. کاری که کاپیتان تیم آلمان می‌کند نیز حلقه مفقوده یک‌سری از اخلاقیاتی است که در جامعه شاهدیم. زیرا انگار برای او بردن تیمش مهم نیست، ولی فکر می‌کند باید با کسی که پنالتی را خراب کرده، همدردی کند. این پایان پروسه‌ای است که ما با آن مواجهیم.

تورین

او ادامه داد: این اثر شاید یکی از بهترین مستندهای فوتبالی باشد که تاکنون ساخته شده است. البته مستندهای فوتبالی دیگری هم ساخته شده که برخی هم مورد توجه قرار گرفته اما انگار آنچنان که باید مورد استقبال نبوده است. تیتر مطلبی را به خاطر دارم که هوشنگ گلمکانی برای بازی ایران-استرالیا نوشته بود و آن «فرمول نجات در آخرین لحظه» بود. در واقع همه فیلم‌های ورزشی این فرمول نجات در آخرین لحظه را رعایت می‌کنند.

این منتقد در ادامه صحبت‌هایش گفت: در بحث فیلم‌های ورزشی یکی از مطرح‌ترین آثاری که ساخته شده و مورد توجه اسکار هم قرار گرفته است، فیلم راکی ۱ است که جایزه بهترین فیلم اسکار را نیز دریافت کرد اما آثار دیگر آنچنان مورد توجه قرار نگرفته‌اند. با این همه باید آثار بیشتری در این زمینه ساخته شود. زیرا لحظاتی در این آثار وجود دارد که فراتر از ماجرای فیلم است و بحثی جدی به شمار می‌آید. شخصا علاقه زیادی به این آثار دارم اما متاسفانه از سمت مخاطب عام سینما آنچنان جدی گرفته نمی‌شوند.

مجمع در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به پرسشی درباره چرایی تولید نشدن مستندهای فوتبالی جدی در سینمای ایران، توضیح داد: من در همه این سال‌ها فیلم مستند فوتبالی که چفت و بست داشته باشد و بتوان نام مستند را روی آن گذاشت ندیده‌ام. البته در سینمای داستانی آثار قابل تاملی داشتیم. به عنوان مثال می‌توان به فیلم «مسافر» عباس کیارستمی و فیلم «آفساید» جعفر پناهی اشاره کرد. البته تعداد آثار در همین حوزه هم بسیار کم است. در حوزه مستند که اصلا اوضاع خوب نیست و بیشتر آثار تاریخ مصرف‌دار ساخته می‌شوند.

او در ادامه افزود: البته شاید بتوان گفت که مقدار زیادی از ارزش نگذاشتن به این حوزه از فضای ناخودآگاه نشات می‌گیرد. فضای سینمای مستند ما به قدری سیاست زده و خنثی است که همین الان برای تولید برخی آثار با مشکلاتی بسیاری مواجهیم. شخصا علاقمند بودم که مستندی از تیم ملی فوتبال ایران در جام‌جهانی قطر ساخته شود که البته واقعیت را روایت کند. زیرا اتفاقات عجیبی در آن بازه زمانی رخ داد که ارزش روایت کردن دارد. اگر مستند درستی در این باره ساخته شود، شاید مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند. اما آیا چنین اتفاقی شدنی است؟

در ادامه جلسه به حاضرین واگذار شد تا پرسش‌، نقد و نظر خود را مطرح کنند.