گروه تئاتر هنرآنلاین، تعزیه (تعزیت) در لغت، سوگواری، برپاداشتن یادبود عزیزان ازدسترفته، امرکردن به صبر و... معنی شده و در اصطلاح همان گونههای نمایش مذهبی منظوم است. هرچند که پیشینه آن مشخص نیست و برخی از مورخین ریشههای این نمایش آئینی را ایرانی میدانند و به تاریخ سههزارساله سوگ سیاوش، پهلوان داستانهای ملی نسبت میدهند، اما آنچه که از تعزیه در باور عموم مردم شکل گرفته، یادآور روایتهایی از واقعه عاشورا و سوگواریهای محرم است. اگر بخواهیم مرز مشترکی میان این دو رویکرد به تعزیه پیدا کنیم، باید بگوییم که بدونشک، تعزیه نمایش مذهبی و ملی ایرانیان است و پس از ورود اسلام به این کشور، شیعیان رویکردی درخور به این آیین تاریخی داشتهاند.
هرچند که درمورد زمان و مکان ایجاد شکل امروزیای که از تعزیه میشناسیم، تردید است اما به نظر میرسد اوج رواج این هنر مذهبی، ملی در دوران قاجار و ساخت تکیه دولت بوده است. البته بهگفته بسیاری از پژوهشگران، برگزاری مجالس عزاداری و برپایی تکایا، از اواسط دوران صفوی بوده است.
در ادامه این بحثها و بهبهانه نزدیکی به ایام سوگواری محرم و صفر، «هنرآنلاین» گفتوگویی با محمدحسین ناصربخت، پژوهشگر و عضو هیأتعلمی دانشگاه هنر داشته که در ادامه میخوانید.
-آنطور که در متون مختلف گفته شده، از دوران صفویه و بعد از آن سلسله های بعد ( زندیه، قاجار، پهلوی) همواره در ایام محرم تعزیه اجرا می شد. همچنین تکیههای بسیاری برای برپایی مراسم عزاداری در دوران حکومت ناصرالدین شاه برپا بود، مانند تکایایی که در دارالخلافه بود و از مهمترین آنها میتوانیم به تکیههای ولیخان، سرچشمه، سپهسالار و... اشاره کنیم. در این میان چرا تکیه دولت برجسته، و مرکز ثقل برپایی تعزیه شد؟
سنت ساخت تکیه پس از استقرار صفویان برای برگزاری مجالس عزاداری و بهویژه عزاداریهای عاشورا رواج یافت و پیش از آن هم برای مجالس ذکر و سماع دراویش مورد استفاده قرار میگرفتند، بنابراین باید گفت تکیه دولت اولین تکیه ساخته شده برای تعزیه نیست. در اواسط دوران صفوی، شبیهخوانی رواج یافت و برخی از تکایا، سکویی در میانه خود ایجاد کردند که برای اجرای شبیهخوانی تجهیز شد. ازجمله قدیمیترین آنها که هنوز نیز در همین زمینه فعال است، میتوان به تکیه اعظم برغان در استان البرز اشاره کرد. اما باید گفت که تعزیه در دوران قاجار، به اوج شکوه خود رسید و بسیار مورد توجه قرار گرفت. به این شکل که حکمرانان مناطق مختلف، تکیههای بسیاری در اقصینقاط کشور ساختند که مهمترین آن، در تهران، پایتخت کشور بود. در واقع درزمینه رشد تعزیه، تلاشهای بسیاری شد که برجستهترین آنها ساخت تکیه دولت در دوران ناصرالدین شاه بود؛ تکیهای که فرمان ساخت آن پیش از نخستین سفر شاه به فرنگ به معیرالممالک داده شد، بنابراین نظریه تقلید بنای تکیه دولت از بنای آلبرت هال به دستور ناصرالدین شاه پس از سفر اولش به اروپا، نمیتواند درست باشد چراکه بنای این تکیه، پیش از این سفر آغاز شده بود.
تکیه دولت در تاریخ تعزیه (شبیهخوانی) از جهات مختلفی اهمیت دارد. ازجمله تأثیرگذاری آن بر دیگر تکایا؛ به این صورت که با بهکارگرفتن پلان دایره که پلانی جدید و برآمده از شکل اجرای نمایشهای آیینی است، در ساخت برخی از تکایای دیگر ازجمله تکایای اصفهان تأثیر گذاشت. طرحی که بهویژه در تعزیههای سواره کارآیی بسیار دارد. مورد بعدی حمایت مالیای بود که باعث رشد و اعتلای تعزیه در این تکیه شد؛ به این شکل که این تکیه تحت حمایت مالی دربار با گردآوردن بهترین شبیهخوانان، تعزیهسرایان و شبیهگردانان و ایجاد امکان مراوده ایشان با شعرا، علما و موسیقیدانان تراز اول پایتخت، تحتنظر معینالبکای دربار، امکان تکامل این هنر و بازسازی نمونههای شکوهمندی از اجرا را فراهم آورد. همچنین فعالان این عرصه را به هنرمندانی حرفهای بدل کرد. نکته دیگر این بود که با وجود این مکان برای اجرای دائم شبیهخوانی در پایتخت، فرصتی برای طبعآزمایی در زمینه سرودن مجالس متنوع فراهم آمد چنانکه گفته میشود شبیهخوانان در این تکیه، هرروز مجلسی جدید و متفاوت را بر صحنه میبردند.
مجالسی که امروز جزو مجالس غریب شبیهخوانی بهشمار میآیند و بسیاری از آنها دیگر در دوران ممنوعیت شبیهخوانی که از دوره پهلوی آغاز شد، اجرا نشدهاند. این اتفاق چنان خیرهکننده بوده است که برخی از مستشرقین در آن روزگار امکان بروز نمایش ملی ایرانیان از دل همین هنرشبیهخوانی را نوید میدادهاند. نکته مهم دیگر در تمایز تکیه دولت، این است که این تکیه شبیه آموزشکده تعزیه برای سراسر ایران نیز عمل میکرد زیرا بسیاری از شبیهخوانان برگزیده بعد از اجرا در تکیه دولت به شهرها و روستاهای خود میرفتند و آنچه در این مکان آموخته بودند، برای علاقهمندان به این نمایش در محل زندگی خود به ارمغان میبردند و به همین علت میتوان گفت که تکیه دولت در اعتلای تعزیه کل کشور تاثیر فراوان داشت.
-همانطور که میدانید، هنر آئینی تعزیه بهعنوان میراث فرهنگی ناملموس جهانی ثبت شده است. گذشته از آن، در طول زمان حتی اگر بخواهیم تاریخچه تعزیه را به نمایشهای آئینی پیش از اسلام نسبت دهیم، متوجه میشویم که در طول زمان تعزیه دارای یک پایگاه اجتماعی شده و از حرمت خاصی برخوردار بوده است. آیا امروز قدردان این میراث ارزشمند هنری و فرهنگی هستیم؟
تعزیه بهویژه در اجراهای آئینی و مناسبتی، از زمان پدیدآمدنش تاکنون، بهسبب ارتباطی که با اعتقادات تودههای مردم دارد، از حرمت ویژه برخوردار بوده است. بهشکلی که حتی در دوران ما نیز که صد واندی سال از استقرار نخستین نهادهای مدرن و آغاز دوران گذر از سنت به مدرنیسم میگذرد، هنوز بیشترین حمایتهای مالی مردمی در حوزه نمایش، برای برپایی مناسبتی این نمایش آیینی اختصاص مییابد اما از سوی دیگر با وجود رقبای قدرتمندی چون تئاتر، سینما و تلویزیون در دوران جدید، توجه ویژهای که میتوانست باعث ارتقای این نمایش مردمی شود، سالهاست که از آن دریغ شده است.
با اینکه توجه به سنتهای نمایشی یکی از گرایشهای قدرتمند در هنرهای نمایشی جدید بهشمار میآید، نمایشهای سنتی ایرانی و ازجمله شبیهخوانی، همواره با کمالتفاتی از سوی مسئولین و هنرمندان روبهرو بودهاند و به همین سبب، بسیاری از گنجینههای فراهمآمده توسط تجربهگران این عرصه در طول زمان، که میتواند راهگشای هنرمندان عرصه نمایش باشد، مغفول ماندهاند.
-شناسنامه این هنر آئینی، با تمام تغییراتی که داشته، همچنان ایرانی مانده است. سینهبهسینه به ما رسیده و نسل ما، میتواند بهراحتی آن را در پژوهشهای دانشگاهی و مستندهای علمی، ماندگارتر کند. چه اقداماتی تاکنون برای حفظ این هنر شده و از نگاه شما جای چه اقداماتی برای بقای هنر تعزیه خالی است؟
برپایی سوگواریهای تعزیه در مناطق تعزیهخیز کشور مانند تفرش، اصفهان، قزوین، کاشان و...، اختصاص بخشی به اجرای مجالس غریب در جشنواره نمایشهای سنتی و اجراهای سالانه تکیه خوانسار و...، انتشار متون آشنا و غریب تعزیه به همت پژوهشگران این عرصه، انتشار کتب پژوهشی و انجام پژوهشهای دانشگاهی در قالب پایاننامههای کارشناسی ارشد و رسالات دکتری، تلاش برای ثبت ملی درزمینههای مختلف تعزیه و سرانجام ثبت جهانی آن بهمثابه میراث ناملموس ایرانیان، ازجمله اقداماتی بوده که تاکنون (البته بیشتر به همت افراد علاقهمند و گاه به حمایت برخی از سازمانهای نمایشی) انجام پذیره است. ولی هنوز خبری از تأسیس بنیاد و پژوهشگاه و مکان دائمی اجرای شبیهخوانی و مراکز آموزش این نمایش آئینی و سنتی که وعدهشان در پروژه ثبت جهانی تعزیه داده شده بود، نیست و تا این اتفاقها رخ ندهد، تعزیه را باید میراثی در خطر اضمحلال، تقلیل و تحریف قلمداد کرد.
-با شروع محرم، خیابان ناصرخسرو به راسته فروش و عرضه انواع لوازم و ملزومات عزاداریها، مانند لباس تعزیه، پرچم، علامت و... میشود. آیا میتوانیم به این موضوع بهعنوان آخرین تلاشها برای زندهنگهداشتن تعزیه نگاه کنیم؟
آخرین تلاشها همین اجراهای سالانه مجالس تعزیه آشنا، بهمناسب محرم و صفر و برخی مناسبتهای مذهبی در طول سال و اجراهای هفتگی و ماهانه در اندک مناطق تعزیهخیز مانند قزوین، تفرش و بهویژه برخی از توابع اصفهان است که بازارچه ناصرخسرو نیز یکی از تجلیات آن به شمار میآید.
الهه باقری سنجرئی