به گزارش هنرآنلاین، بابک خواجهپاشا کارگردان فیلماولی با حضور در برج میلاد خانه چهل و یکمین جشنواره فجر بیان کرد: از اینکه فیلم «در آغوش درخت» را در جشنواره ارائه کردهام، خوشحالم. جشنواره فجر از رویدادهای معتبر دنیا و در خاورمیانه جزو برترینها و بسیار ارزشمند است. بزرگان سینمای ما از این جشنواره کار خود را شروع کردند و پایه کار آنها از این جشنواره شکل گرفته است.
او ادامه داد: ناراحتی و دلواپسی هنرمندان و همکارانم را درک میکنم، ولی این دو موضوع ربطی به هم ندارد و انگار که دو مبحث را با هم قاطی کردهایم. ما فعال سیاسی نیستیم و البته قطعاً دردمندیم. ولی باورم این است که سینما و تئاتر باید دقیقا جایی رشد کند که جامعه به نقد احتیاج دارد. ما باید در مورد دردهای جامعه صحبت کنیم اما با چه ابزاری؟ نکته دیگر اینکه مگر هنر تحریمکردنی است؟ این اصلا زیبا نیست که جشنواره و سینما را تحریم کنیم. چه اتفاقی میافتد که به نسلی که الان از طریق سینما نان میخورند آسیب بزنیم؟ به نظرم این تحریمها اصلاً راه منطقی نیست.
خواجهپاشا با اشاره به اینکه خشک کردن ریشه سینما به نفع هیچکس نیست، گفت: به نظر دوستانم احترام میگذارم. باورم این است که باید در این جشنواره حاضر میشدم، چون خشک کردن ریشه سینما به نفع هیچ کس نیست. سینما باید جان داشته باشد و جاندار باشد و جشنواره فیلم فجر هم جشنواره بسیار ارزشمندی است.
او در مورد احساس و دغدغهاش از فیلمی که ساخته گفت: من احساسم این است که مهمترین عنصری که یک جامعه را شکل میدهد خانواده است. نه فقط یک زن و شوهر و بچهها بلکه لایههایی که یک خانواده را شکل میدهد. این لایهها بسیار عجیب و منحصر به فرد است مانند رابطه پدر و مادر با بچه ها یا مادر با پسر و پدر با دختر و… در خانواده ارتباطات ما به توان زیادی میرسد که حالت جادویی پیدا میکند. در شرایط مختلف آدمهای خانواده متفاوت میشوند. من تصمیم گرفتم در مورد خانواده، تصمیمها، لایهها و آسیبهایی که به یک خانواده برسد فیلم بسازم.
کارگردان «در آغوش درخت» با بیان اینکه که اگر یک جامعه از نظر فرهنگی و سیاسی بخواهد رشد کند باید خانواده موفق داشته باشد، توضیح داد:. سیاستمداران ما نیز از میان خانوادههایی مثل خود ما بیرون آمدهاند. قطعا اگر در مورد خانوادهها در ابعاد تربیتی و اخلاقی کار کنیم، دغدغه ما در زمینههای سیاسی و اقتصادی کم میشود. اما ما این موضوع را میخواهیم گردن دیگران بیاندازیم. نه، باید در مورد خانواده کار کنیم و مثلاً قدری بیشتر در مورد مشورت کردن و با هم بودن و زیستن و آسیبهایی که جدایی به خانواده میزند صحبت کنیم.
او در مورد برخی اختلافات در میان خانواده و اثر منفی آن بر بچهها گفت: شاید دعواها و اختلافات را سرسری بگیریم اما نمیدانیم که چه آسیبی به بچهها میزند. یک بررسی علمی میگوید که زمانی که هریک از پدر و مادر پشت سر دیگری پیش بچهها صحبت کند، آسیب روحی که به بچه وارد میشود به اندازه آسیب جنسی است. غیبت کردن والدین از هم، بسیار اثر منفی دارد و به همین دلیل باید خانواده واکاوی شود. من عاشق مبحث روانشناختی در خانوادهام و دوست دارم که این موضوع را ادامه دهم.
او در بخش دیگری درباره مجید مجیدی و رضا میرکریمی که با آنها چندین سال به عنوان دستیار کارگردان همکاری داشته است گفت: اگر رازهای موفقیت چندتا باشد مهمترین آن داشتن مرشد است. اینکه افراد مهم و بزرگی را سرمشق خود قرار دهی. من آقای مجیدی و میرکریمی را بسیار دوست دارم و دایره هدف آنها را تحسین میکنم. این دو عزیز انسانهای با اخلاقی هستند و من از آنان اخلاق و بازیگردانی را یاد گرفتم. افتخار میکنم که در خدمت آنها باشم. این بزرگواران از فیلم من حمایت کردند و در آن تأثیر داشتند و خودم را دست بوس آنها میدانم. به شخصه سه فیمساز را در دنیا دوست دارم، مجید مجیدی، سیدرضا میرکریمی و نوری بیگله جیلان و این افتخاری است در زندگی که از آنها یاد گرفتم.
او در پایان آرزوی خود را برای سینمای ایران اینگونه بیان کرد: آرامش و اتکا به سینمایی که برای ایران است. سینمای ایران سینمای معرفت و اخلاق است و یک ژانر خاص دیگر نیز دارد که دفاع مقدس است. باید به سینمای دفاع مقدس پرداخته شود البته با فیلمنامه درست و خوبی که اصول دراماتیک را حفظ کرده باشد و سرمایه گذاری درست داشته باشد. امیدوارم بتوانیم این دو گونه را یعنی سینمای معرفتی-اخلاقی و دفاع مقدس را در سینمای ایران رشد بدهیم.
زینب السادات افتخاری