گروه رادیو و تلویزیون هنرآنلاین،در این سریال، داریوش فرضیایی در نقش پاداش حکمت، یک تعمیرکار خوش‌ذوق و خوش‌صدا ظاهر می‌شود. او در کنار امیرحسین که نقش شاگرد دست و پا چلفتی‌اش طوفان را بازی می‌کند، تجهیزات خانه‌ها را تعمیر می‌کند. مغازه رنگارنگ آن‌ها که بیشتر شبیه بستنی‌فروشی و آبنبات‌فروشی است تا یک تعمیرگاه، فضایی کودکانه و شاد را تداعی می‌کند که در دل یکی از خیابان‌های پر رفت و آمد تهران قرار دارد. داستان وقتی به اوج خود می‌رسد که پاداش به‌طور تصادفی مانع از تعطیلی یک خیریه می‌شود؛ خیریه‌ای که خودش در آن بزرگ شده است. اینجاست که تلاش‌های او برای نجات خیریه آغاز می‌شود.

«لالایی» سریالی است که از عنصر موسیقی و رنگ‌های شاد برای ایجاد ارتباط با دنیای کودکان استفاده می‌کند. موزیکال بودن سریال و استفاده از آوازهای ساده و شادی‌آور، به تحریک خلاقیت کودکان کمک می‌کند. داریوش فرضیایی با همان سبک همیشگی خود که ترکیبی از آموزش غیرمستقیم و سرگرمی است، به کودکان مفاهیم مهمی مثل کمک به دیگران، همدلی، و مسئولیت‌پذیری را می‌آموزد. این شیوه به‌ویژه برای کودکان پیش‌دبستانی و دبستانی مناسب است، زیرا به آنان کمک می‌کند تا از طریق سرگرمی و بازی به یادگیری بپردازند.

از سوی دیگر، سریال با استفاده از کاراکترهایی مثل پاداش و طوفان، الگویی مثبت از روابط بین افراد بزرگسال باتجربه و دوستی کم تجربه و سن پایین‌تر را ارائه می‌دهد. شخصیت پاداش که نماد فردی مهربان و خوش‌اخلاق است، برای کودکان تداعی‌گر بزرگسالی حامی و مهربان است که همیشه آماده کمک و آموزش است و طوفان نیز با رفتارهای ساده و بامزه‌اش، یادآور کودکانی است که با وجود اشتباهات، هنوز هم مشتاق یادگیری و رشد هستند.

طراحی لباس سریال توسط سحر گوران انجام شده است؛ طراح باسابقه‌ای که پیش از این نیز در مجموعه‌های کودکانه موفقی چون «محله گل و بلبل» و «بالش‌ها» فعالیت داشته است و در برنامه وروجک‌ها و عملیات مهد کودک طراحی صحنه را بر عهده داشته است.

او با آگاهی از روانشناسی رنگ‌ها و توجه به جزئیات، برای هر شخصیت لباسی طراحی کرده که ویژگی‌های آن شخصیت را به خوبی نمایش دهد. به‌عنوان مثال، پاداش حکمت با سرهمی آبی تیره و بافتنی نارنجی ظاهر می‌شود؛ ترکیبی از رنگ‌های سرد و گرم که نشان‌دهنده شخصیت مثبت، با روحیه شاد و دوست‌داشتنی اوست. طوفان نیز با سرهمی زرشکی و بافتنی زرد، نمایانگر شور و نشاط جوانی و کودکانه است.

گوهر خیراندیش در نقش خاله گلشن، زنی میانسال و ثروتمند است که در پی تعطیل کردن خیریه است. طراحی لباس او با استفاده از پالتوهای یقه خز و پارچه‌های طرح‌دار، به خوبی جایگاه اجتماعی و وضعیت روحی او را به نمایش می‌گذارد. رنگ‌های سبز تیره و آبی قهوه‌ای که در لباس‌های او به کار رفته، نمادی از وقار و در عین حال ناراحتی او به‌عنوان مادری است که فرزندش را از دست داده است.

جهانگیر، شخصیت منفی سریال، با کت چرمی مشکی و بافتنی یقه اسکی زرشکی، و همچنین دندان طلا و علاقه‌اش به رنگ بنفش، به‌خوبی نماد فردی حیله‌گر و طمع‌کار را تداعی می‌کند. در سینما، رنگ بنفش معمولاً به عنوان نماد افرادی مرموز و منفعت‌طلب به کار می‌رود.

یکی از نکات مهم این سریال، بازسازی فضای دهه ۷۰ و القای حس نوستالژیک برای والدینی است که با عموپورنگ بزرگ شده‌اند. دکوراسیون مغازه پاداش، لباس‌های شخصیت‌ها، و حتی نوع آرایش مو و چهره‌پردازی، همه ما را به یاد برنامه‌های کودک دهه ۷۰ می‌اندازد. این بازسازی نه تنها برای بزرگسالان، بلکه برای کودکان امروز نیز جالب و آموزنده است. سریال تلاش می‌کند تا میان دو نسل ارتباط برقرار کند؛ کودکان دیروز که اکنون والدین شده‌اند و کودکان امروز که در دنیای دیجیتال زندگی می‌کنند.

سریال «لالایی» نه تنها یک اثر شاد و سرگرم‌کننده برای کودکان است، بلکه از دیدگاه آموزشی و روانشناختی نیز اثری ارزشمند است. این سریال با ترکیبی از موسیقی، رنگ‌های شاد، و شخصیت‌های متنوع، به کودکان مفاهیمی مثل دوستی، مسئولیت‌پذیری و کمک به دیگران را می‌آموزد. همچنین با بهره‌گیری از فضای نوستالژیک دهه ۷۰، مخاطبان بزرگسال را نیز به سفری در خاطرات دوران کودکی خود می‌برد. اگر دلتان برای برنامه‌های کودکانه گذشته تنگ شده است، لالایی انتخابی عالی است تا هم کودکان و هم بزرگسالان از آن لذت ببرند.

آلما حقیقی