گروه رادیو و تلویزیون خبرگزاری هنر ایران: زمانی که سریالها داستانشان را در چند فصل روایت میکنند، باید بنمایهای قوی و شخصیتهای جاندار برای ادامه دادن هر فصل داشته باشند. در فضای سریالسازی ایران بر خلاف کشورهای صاحب صنعت سریالسازی، ساختن فصلهای متعدد امری رایج نیست. سریالها معمولا در یک فصل ساخته میشوند و دیگر خبری از فصلهای بعدی پیدا نمیشود.
یکی از دلایل این موضوع به تمام شدن ایده و داستان در همان فصل اول برمیگردد؛ اینکه سریال قدرت روایت داستانی تازه را ندارد و خلقِ موقعیتهای جدید، امری ناممکن به حساب میآید.
اما در این میان «زخم کاری» سریالی ویژه به حساب میآید. سریال محمدحسین مهدویان به لحاظ برخورداری از چند امتیاز تا الان توانسته سه فصل از سریالش را بسازد که اتفاقی مهم به شمار میرود. «زخم کاری» با بهره گرفتن از یک تیم نویسندگی خبره، توانسته برای هر فصل داستانی جذاب بنویسد و با پرداختن به خرده داستانها به تعلیق فضای کلی سریال در هر فصل کمک کند.
همچنین تیم حرفهای بازیگران سریال، جایی برای اما و اگر نگذاشتهاند. زوج جواد عزتی و رعنا آزادیور، همچون فصل اول همچنان طراوت و تازگیشان را در درآوردن نقش سمیرا و مالک حفظ کردهاند و اضافه شدن بازیگران دیگری مثل الهه حصاری، کامبیز دیرباز، الناز ملک و مهراوه شریفینیا کمک زیادی به پیچیدگی داستان کرده است.
در فصل سوم سریال «زخم کاری» همچنان با موقعیتهایی پیچیده و غیرقابل پیشبینی طرف هستیم که با بازی خوب جواد عزتی و رعنا آزادیور کامل شده است. این دو شخصیت در این فصل هر دو از گور برخاستهاند و به چیزی جز انتقام فکر نمیکنند. آنها با تصمیمها و کارهایشان کمک زیادی به تعلیق و فضاسازی کلی سریال کردهاند.
غیرقابل پیشبینی بودن اتفاقات در این فصل «زخم کاری» عنصر مهمی است که به خوبی پردازش شده است. سریال در هر قسمت بر پایه اتفاقات غیرقابل پیشبینی جلو میرود و امکان حدس زدن داستان را از بیننده میگیرد. همین التهاب و غافلگیری در این فصل بسیار به کمک سریال آمده تا «زخم کاری» همچنان مخاطبش را داشته باشد.
شخصیتها در فصل سوم سریال، مثل مهرههای شطرنج، به شکلی مداوم در حال تغییر بازی هستند و یکی از عناصری هستند که داستان را پیش میبرند. بازی مالک با مهرههای زنانه در هر قسمت، اتفاقات جدیدی را رقم میزند و بر پیچیده شدن داستان میافزاید.
بازی جواد عزتی در مرکزیت قصه و حضور بازیگران زن به عنوان شخصیتهای فرعی، یکی از نقاط قوت سریال به شمار میرود. جنسِ بازی عزتی که در مواجهه با شخصیتهای زن ترکیبی از گناهکاری و معصومیت را بروز میدهد، به درستی پردازش شده است.
شخصیتهای زن در هر دو فصل قبلی سریال، نقشهای مهمی برعهده داشتهاند و در «زخم کاری3» نیز همان کنشگری را به مراتب بیشتری از زنان شاهد هستیم. سریال بر خلاف عرف رایج در سریالهای ایرانی، زنان را از قالب همیشگی و کلیشهایشان بیرون آورده و نقشهایی حساس و هیجانانگیز به آنها داده است.
در «زخم کاری3» همانند دو فصل گذشته، شخصیتها خیلی خوب در داستان حل شدهاند و هماهنگ و متناسب با هم پیش میروند. توجه به همین عامل کمک زیادی به درآمدن فضای سریال و باورپذیر شدن داستان میکند.
همانقدر که بازیهای مالک برای گرفتن انتقام برای شخصیتهای زن دور از تصور است، به همان اندازه هم بیننده متوجه قدم و حرکت بعدی او نمیشود. نقشههای مالک به شکلی دور از ذهن پیش میرود و دقیقا همین به برگ برنده فصل سوم سریال تبدیل شده است.