گروه رادیو و تلویزیون خبرگزاری هنر ایران: محسن همتینژاد، کارشناس مطالعات فرهنگی و رسانه و مستندساز در گفتوگو با هنر آنلاین، در پاسخ به این سوال که در رسانه ملی سبکهای زندگی به تصویر کشیده شده تا چه میزان با واقعیتهای جامعه شباهت دارد، گفت: یکی از رسالتهای رسانه ملی علاوه بر کارکردهای تفریحی، سرگرمی، آموزشی و آگاهی بخشی، ترویج دهندگی سبک زندگی ایرانی اسلامی و هویت محوری بر اساس دین، امیدبخشی، اخلاق و آگاهی است. لذا برنامهسازی باید بر پایه ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی و الگوی پیشرفت جامعه، رسانه ملی و مخاطب به مرحله تولید، تامین و پخش برسد.
وی ذات رسانه از جمله رادیو و تلویزیون را سرگرمی، اطلاعرسانی و آگاهیبخشی خواند و عنوان کرد: در مقوله مخاطبشناسی ذائقه مخاطب با توجه به قومیت، اقلیم، سبک زندگی، میزان دسترسی و مصرف رسانهای حائز اهمیت است و این رسانه فراگیر باید بتواند این امر را مورد توجه و پوشش قرار گیرد.
این کارشناس رسانه در ادامه با بیان اینکه برنامهسازیها باید براساس شاخصهای جامعه صورت گیرد، اظهار کرد: رسانه باید بتواند جامعه هدف را به سمت و سویی که برای آن سیاستگذاری انجام شده است، هدایت کند و هیچ رسانهای که فارغ از سوگیری باشد، وجود ندارد. از این رو ما به عنوان یک رسانه ایرانی اسلامی باید سوگیری خود را در جهت ترویج سبک زندگی متناسب با اهداف حفظ کنیم.
همتینژاد با تاکید براینکه صدا و سیما از شرق کشور تا غرب کشور مخاطب دارد، گفت: در برنامهسازی باید میزان دسترسی مخاطب، نوع سبک زندگی و نیازهای او بررسی شود. در این راستا صدا و سیما در یک بخش اقدام به تولید محتوا میکند و در بخش دیگر از ماحصل بخشهای تولید شده داخلی اعم از مستند، سینمایی و سایر گونههای برنامهسازی که قابلیت پخش را دارد با توافق صاحبان اثر تحت عنوان حق پخش،نسبست به پخش برنامهها اقدام میکند .
وی افزود: در راستای پخش برنامههای خارجی نیز چنین امری را شاهد هستیم، در این راستا تولیدات دیگر کشورها رصد میشود و مواردی که با سیاستها همخوانی دارد، انتخاب و پس از مذاکره و توافق این آثار برای پخش آمادهسازی میشود تا از قاب رسانه در اختیار مخاطب قرار گیرد.
این کارشناس رسانه و مستندساز رسانهها را ذائقهساز خواند و اظهار کرد: نوع سبک زندگی مخاطبان با تماشای برخی برنامهها تغییر میکند و سیاستگذاران رسانه باید به چنین مسائلی توجه ویژه داشته باشند تا رسانه بتواند علاوه بر کارکردهای از پیش گفته شده در جهت نیل به سیاستهای کلان موثر باشد.
کودکان باید کارتونها و برنامههای پاک را تماشا کنند
همتینژاد با بیان اینکه کودکان بیش از هر سنینی دیگری هر آنچه مورد پسندشان نباشد را پس میزنند، گفت: در زمینه کودک ویژه کار کردهام و معتقدم بچهها امروز فرمانروایان خانهها هستند، لذا والدین برآن هستند که اگر کودکان پای تلویزیون مینشینند، یک تصویر پاک را مشاهده کنند و برنامههای آموزندهای که متناسب با رشد و پر کردن اوقت فراغت کودک است را دنبال کنند.
وی با اشاره به اینکه رسانه با تخصیص چند شبکه به کودکان به این قشر توجه نشان داده است، اظهار کرد: اما در زمینه تولید محتوا این امر باید بررسی شود، چراکه تولید برنامه برای سنین کودکان ویژگیهای خاص خود را دارد و هزینهبر است.
این کارشناس رسانه و مستندساز خاطرنشان کرد: در این راستا نمیتوان برنامههای خارجی زیادی را پخش کرد، چراکه برنامههای خارجی در لایههای پنهان سبک زندگی مختص به خود را دارد. به طور مثال در دهه 60 کارتون «هاچ زنبور عسل» تک والد بود یا در دیگر کارتونها به دنبال والدین خود میگشتند و این سبک زندگی را در ذهن کودک ترویج دادند.
همتینژاد با تاکید براینکه کودکان آیندهسازان کشور ما هستند، عنوان کرد: باید برنامههایی برای این قشر تولید و پخش شود که هم جذابیت داشته باشد و هم شعارزده نباشد. از این رو برنامههای قابل پخش برای کودکان ایرانی اندک و انگشتشمار است.
وی وضعیت تولید محتوا و پخش برنامه برای نوجوانان را وخیمتر خواند و گفت: نوع سبک زندگی نوجوانان در خارج از کشور بسیار متفاوتتر از کشور ما است و برنامههای تولید آنان متناسب با نوجوانان ما نیست. اما باید این را در نظر گرفت که روزی 20 ساعت برنامه در سه شبکه باید پخش شود و این عدد در سال بسیار کلان است، از این رو هیچکس توان چنین برنامهسازیای را ندارد.
این کارشناس رسانه و مستندساز اظهار کرد: رسانهداری به آن معنا که صرفا خود رسانه تولید محتوا کند، منسوخ شده است و در دیگر کشورها رسانه ایستگاه پخش است و این فضا ظرفیت تنوع پخش و ارائه برنامههای با کیفیتتر را فراهم میکند.
تاکید بر تربیت کودکان از طریق رسانه در راستای پیشرفت کشور
همتینژاد با بیان اینکه در صورت دریافت حق پخش برای رسانه، هزینه تولید کاهش مییابد، عنوان کرد: اگر قصد داریم برای کودک و نوجوان برنامهای مفید تولید کنیم، بدون جریان سازی که در دست تلویزیون است، باید فرهنگسازی نیز صورت گیرد. به طور مثال پس از پخش یک کارتون و مجموعه عروسکی، عروسکها، طراحی جلد دفترچهها و ... که مرتبط با آن شخصیت کارتونی هستند، تولید و به یک شاخصه تبدیل میشوند. این درحالی است که مجموعه فرهنگی کشور در این زمینه ضعیف عمل کرده است و همافزایی در آن کمتر دیده میشود.
وی ادامه داد: متاسفانه ما به کارها و اقدامات زود بازده عادت کردهایم، اما باید این را در نظر گیریم که اگر کودکان را به درستی تربیت کنیم، آینده کشور تامین است و در غیر صورت دچار مشکل میشویم. از این رو باید خلاقیت کودکان را با تولیدات مناسب افزایش دهیم تا از مشکلات به درستی عبور کنند و در رسانه کودکان را بهگونهای تربیت کنیم که بتوانیم طی چند سال آینده در راستای شکوفایی کشور بهرهبرداری مناسب داشته باشیم.
همتینژاد جذب مخاطب در رسانه را یک عامل نسبی برشمرد و گفت: امروزه نوع مصرف مخاطبان رادیو و تلویزیون تغییر کرده است و استفاده از ظرفیت رسانههای مکمل حتی در فضای مجازی میتواند به جذب مخاطب بیشتر کمک کند. در این بین آهستگی، پیوستگی و طمانینهای که رسانه مرجع و شاخص باید دارا باشد، سبب میشود مخاطبان جذب شوند و ضریب اثرگذاری تولیدات افزایش مییابد.
این کارشناس رسانه و مستندساز با اشاره به اینکه ضعیفترین فیلم ایرانی از قویترین فیلمهای خارجی پخش شده در ایران پر مخاطبتر است، گفت: مخاطب علاقهمند است خود را در قاب رسانه ببیند و احساس همذات پنداری میکند و در این صورت جذب فیلم و سریال میشود. رسانه نیز موظف است مخاطبان خود را نگه دارد، چرا که جذب مخاطب اندک اندک و ریزش آن به صورت ناگهانی و گسترده رخ میدهد.