گروه رادیو و تلویزیون خبرگزاری هنر ایران: سریالهای طنز در جذب مخاطبان و بیان مسائل جامعه نقش بسیار پررنگی دارند و هیچ ژانری در میان مخاطبان ایرانی به اندازه ژانر کمدی طرفدار نداشته است. این روزها اما تکرار و تقلید آفتی برای این نوع سریالها شده است و کمدیهایی که صرفا با هدف تجاری ساخته میشوند، یکی پس از دیگری در گیشه فروش و شبکه نمایش خانگی شکست میخورند. همین امر و نمایش سبکهای مبتذل و تکراری سبب شده تا بیننده طنز فاخر را نیز در چنین شبکههایی پس بزند.
ساخت فیلم و سریال در حال و هوای دهه 60 و 70 از زمان سینمایی نهنگ عنبر شدت گرفت و فیلمها و سریالهای بسیاری پس از آن در این برهه زمانی ساخته و دچار عنصر تکرار شدند که طبیعتا بخشی از وازدگی مخاطب به تکراری بودن فیلمها و اشباع مردم از تماشای آنها بازمیگردد.
نداشتن فیلمنامه قوی، هجوپردازی و طنز دمدستی سبب شده جای خالی طنز در شبکه نمایش خانگی و نپذیرفتن مخاطب را شاهد باشیم. حال اگر ویترین کمدی در شبکه نمایش خانگی ما کمی متنوعتر و دارای فیلمنامه قویتری بود، با وجود بازیگران حرفهای در این حوزه، بیننده به سمت سریالهایی با ژانرهای غیرکمدی نمیرفت.
سریال اکازیون، ساخته سید مسعود اطیابی، کارگردان نامآشنای فیلمهای اغلب کمدی نیز در این دسته از سریالها قرار میگیرد و با حال و هوای دهه 70 پیش میرود، این سریال موقعیتهای کمدی و گاه انتقادی را به نمایش میگذارد و در آن بازیگران مطرح کمدی همچون هادی کاظمی، نعیمه نظامدوست، غلامرضا نیکخواه، ایمان صفا و سمانه پاکدل به ایفای نقش پرداختهاند.
مسعود اطیابی پیش از این با سریالهای جادوگر و نیسان آبی2 در شبکه نمایش خانگی حضور داشت و در سریالهای خود بر آن است فضای خانوادگی و معضلاتش را به تصویر بکشد؛ او در این سریالهای نیسان آبی(2) و اکازیون علاوه بر نمایش فضای داخلی خانه، از یک راوی برای روایت قصه استفاده کرده است و در سریال اکازیون ماجرا از آنجایی آغاز میشود که ایمان صفا در نقش رحیم، خاطرات و ماجراهای رخ داده در خانوادهشان را برای دخترش که به تازگی 20 ساله شده روایت میکند و به گذشته بازمیگردد.
هرچند که این سریال موضوعات و معضلات معمولی جامعه را در قالب طنز بیان میکند، اما از نداشتن یک خط داستانی و مشخص نبودن قصه میتوان به عنوان یکی از نقاط منفی سریال اکازیون یاد کرد. بازی ضعیف بازیگران نیز نتوانسته احساسات بیننده را هدف قرار دهد و حس نقشهای منفی و مثبت بازیگران را به مخاطب منتقل کند.
فیلمنامه برآن است هادی کاظمی در نقش دایی محسن را فردی شرور، سمانه پاکدل در نقش منصوره دختر خانواده را دختری مستقل و زحمتکش، رحیم با بازی ایمان صفا را فردی تحصیلکرده و دلخور از شرایط پیش آمده و غلامرضا نیکخواه در نقش حاج فتحالله، پدر رحیم و منصوره را بزرگتری بخشنده نشان دهد که این موارد نه در اکت بازیگر که صرفا با کلام راوی قصه به مخاطب منتقل میشود.
همچنین این سریال به تنهایی هیچ موقعیت خندهداری را برای مخاطب فراهم نمیکند و بازی تکراری بازیگران کمدی این سریال به واسطه سبقه حضوری که در فیلمها و سریالهای طنز داشتند، گاه برای چند ثانیه خنده را به مخاطب هدیه میدهد.
پرداختن به جزئیات و ایجاد فضا برای بازسازی حال و هوای دهه 60 و 70 همچون نوع پوشش و طراحی صحنه یکی از نکات مثبت این سریال است، این در حالی است که بسیاری از سکانسها و حرکات همچون نمایش مداوم رقص مردان، استفاده از تکیه کلامهای اینستاگرامی و وانت و پیکان قرمز، کلیشهای و نخنما شده است و دیگر مخاطب را جذب نمیکند.
بیشتر بخوانید:
این سریال کمدی به سراغ یک تیم بازیگری که پیش از این در کنار یکدیگر موفق عمل کردهاند رفته است و با سینمایی فسیل شباهتهایی دارد؛ ترکیب غلامرضا نیکخواه، ایمان صفا و هادی کاظمی را در آن فیلم شاهد بودیم و قصه فسیل نیز در همان دههها روایت میشود که بر روند تکرار در سریال اکازیون مهر تائید میزند.
فیلم فسیل با شوخیهایی که با خواستگارهای فرنگیس میکرد، موفق شد از مخاطب خنده دریافت کند، اما عنصر تکرار در سریال اکازیون بسیار زیاد است و بعضا بیننده را دچار دلزدگی میکند و ضعف در بار کمدی دیالوگها را به مخاطب نشان میدهد. به گونهای که دختر رحیم به دفعات در ابتدای فیلم پدرش را مخاطب قرار میدهد و در هر سکانس بر نمردن پدرش هنگام خواب تاکید میکند که طنزی مبتذل است یا در سکانسهای ابتدایی که نمایی از تولد دختربچه را به تصویر میکشند، دیالوگ «داداش ما چرا با این آهنگ غمگین میرقصیم؛ چون اسکلیم!» پنج بار به گوش مخاطب میرسد که جنبه طنز ندارد و ضعف فیلمنامه را به رخ میکشد که انتقاد بینندگان را به همراه داشت.
این سریال حتی در انتخاب نام خود نیز از تکرار استفاده کرده است؛ چراکه پیش از این فیلم اکازیون ساخته علی میری رامشه در ژانر کمدی و در سال 1392 ساخته شد. همچنین در سال 1400 نیز ساخت سریالی تحت عنوان «اکازیون» به کارگردانی حماسه پارسا در چابهار کلید خورد و در راستای تقابل خردهبزهای اجتماعی با مفاسد اقصادی کلان، کودکان کار و مناطق محروم بود و حماسه پارسا، بهار قاسمی و امیر دژاکام در آن نقشآفرینی کردند.
همه اینها در حالی است که تمامی بازیگران مطرح شده در این سریال از تجربه و تبحرِ مختص به خود در عرصه بازی در حوزه کمدی بهرهمند هستند و اگر این موارد به درستی و با خلاقیت در کنار هم قرار گیرند، اثری که ساخته میشود به استاندارد ژانر کمدی میرسد، مورد استقبال جامعه قرار میگیرد و همچون سریالهای 90 قسمتی دهههای پیشین در اذهان باقی میماند.
غزال ساری اصلان