گروه رادیو و تلویزیون خبرگزاری هنر ایران: مجری برنامه «به افق فلسطین» گفت: برنامه هایی مانند «به افق فلسطین» با نگاهی همه جانبه نگرانه و حرکت در مسیر استانداردها تمام تلاش خود را کرده است تا از درگاههای مختلف روی گروههای مختلف مردم و در ابعاد داخلی و خارجی اثرگذاری داشته باشد و در این مسیر جریان سازی کند.
سیدحسین حسینی، مجری و برنامهساز در گفتگو با هنر آنلاین در خصوص اثر گذاری و جریان سازی برنامه هایی مانند «به افق فلسطین» در ابعاد داخلی و خارجی توضیح داد: با توجه به اینکه اغلب کشورهای جهان اسلام کشورهای عرب زبان و بعد انگلیسی زبان و بعد فارسی زبان هستند، ما نیاز داریم تا این آیتمها، گفتگوها را به زبانهای دیگر برگردانیم بعد بتوانیم از این مسیر روی افکار عمومی در ابعاد فراملی تأثیر بگذاریم و درعینحال یک برنامه یک ساعته را نمیتواند بهاندازه شبکههای خبری 24ساعته با سازوکارهای خود اثرگذاری پایاپایی داشته باشد. اما درعینحال در همین حد هم اثرگذار بودهایم و شاید یک جنبه این اثرگذاری موضع حق مقاومت است که سبب شده تا زمانی که راجع به آن صحبت میکنیم موردتوجه قرار گیرد.
وی در ادامه افزود: ما در برنامه از بعضی از فرماندهان مقاومت مثل «اسمامه حمدان» در استودیو استفاده میکردیم و یا جانشین جنبش جهاد اسلامی در استودیو حضور پیدا کرد و چون این شخصیت ها عرب زبان بودند و زبانشان برای مردم منطقه شناخته شده بود با توجه به جایگاهی که داشتند، بعد از حضور در برنامه در منطقه بسیار بازتاب پیدا کرد و بهسرعت در خارج از مرزها وایرال شد و یا شاهد مثال دیگر این ماجرا به برنامهای باز میگردد که با اسلامی رئیس انرژی اتمی صحبت کردیم با توجه به شائبهای که در خصوص استفاده ایران از سلاح اتمی مطرح بود، پاسخ او بسیار در اخبار و فضای مجازی وایرال شد. بنابراین
حسینی با توجه به تجربه خود در برنامه «به افق فلسطین» از جنبههای اقناعی یک برنامه توضیح داد: مخاطب داخلی ما اگر بدون هیچ نگاه جانبه انگارانه ای به این برنامه نگاه کند، قطعاً حرف ما را خواهد پذیرفت و قابل اعتنا است، اما به این معنا نیست که ما قطعاً در مسیر درستی قدم میگذاریم ولی اینگونه هم نیست که بگویم هر چه ما میگویم، حقیقت مطلق است.
وی ادامه داد: موضوعی مانند بیمارستان ممقانی و ابهاماتی که در پی آن ایجاد شد ما در برنامه به افق فلسطین با یک رویکرد بیطرفانه تلاش کردیم تا همه روایتهای و ابهامات را مورد بررسی قرار دهیم و تمام احتمالات را بدون هیچ پیش زمینهای با کارشناسان به چالش نشستیم و این اولین قدم برای رسیدن به اتحاد گفتاری است تا مخاطبان در چارچوب آن گفتمان خود را دنبال کنند و اینکه بر اساس منطق ارائه شده قطعاً در پایان مخاطب نزدیکترین احتمال به واقعیت را خواهد پذیرفت.
وی در بیان چگونگی ساخت یک برنامه استاندار در قوارههای یک برنامه گفتگو محور جریان ساز و اقناعکننده تشریح کرد: برای ساخت یک برنامه استاندارد قواعد و مؤلفههای مشخص و تعریف شدهای وجود دارد . برای مثال ما سال 1385 پیک بامدادی را به روی آنتن بردیم. زمانی که هنوز شبکه بیبیسی متولد نشده بود ما در این برنامه بر پایه تمام چارچوبهای یک برنامه استاندارد مانند ادبیات کوتاه به جای مطولگویی و استفاده از استعاره در برنامه بهره میبردیم.
این مجری تلویزیون در ادامه افزود: همچنین در این برنامه گفتگو با کارشناسان کوتاه و سنجیده بود و در کنار گفتگو چالش هم داشتیم و درواقع ما در جایگاه بیطرف ماجرا قرار میگرفتیم و همین مؤلفهها در کنار سایر دلایل سبب شد تا این برنامه در روزگار خودش مخاطب بسیاری داشت و این منوط به رعایت استانداردهایی است که یک رسانه برای رسیدن به اغنای مخاطب خود باید رعایت کند. هر زمان برنامهای بر پایه استاندارهای جهانی رسانهای ساخته شود، بیتردید اثرگذاری جهانشمول خود را خواهد داشت. بنابراین اگر امروز بیبیسی را برخی اقناعی میدانند، به دلیل رعایت همان استاندارهای جهانی است. کاری که هر زمان در ایران پیاده شده است، نتیجه مثبتی داشته، مانند برنامه «به افق فلسطین» که تمام تلاشش را داشت تا این استاندارها را رعایت کند.
حسینی بیان کرد: با توجه به اینکه برنامه به افق فلسطین بعد از مدتها غیبت در فضای مجازی بالاخره با برنامه عباس موزون در شبکه مجازی دستبهدست شد نشان میدهد که با تغییر گفتمان در برنامه و نزدیک شدن به گفتمانی با رویکرد و فرضیه های جدید و حتی استعارههای تازه می تواند هنوز مخاطب داشته باشد و قاعدتاً در این شرایط برنامه بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که بتواند این امر مهم را محقق کند و در عین حال قرار نیست حرف جدید یک برنامه مبتذل و یا دمدستی باشد. همین حد که موضوع هر چند تکراری یک برنامه با رویکرد و یا زاویه نگاهی دیگر بیان شود، میتواند مخاطب را کنجکاو و جذب خود کند.
این کارشناس و مجری تلویزیون با تأکید بر این استدلال بیان کرد: دقیقا حرف درست و به حقی است اما عموماً کارشناسانی که در برنامههای گفتگو محور با موضوعاتی بهخصوص سیاسی دعوت میشوند، نخبه سیاسی هستند و نباید از او انتظار داشت که سطح گفتمان خود را تقلیل دهد.
حسینی گفت: کسانی مانند عباس موزون به دلیل شیوایی و خوش صحبتی که در گفتمانشان وجود دارد، مسائل مختلف را بهگونهای بیان میکند که در جان مخاطب مینشیند و استعارهها و نظریات جدید از این دست پیش از این هم در صحبت با عباس موزون رقم خورده بود. آنجایی که عباس موزون روی آنتن تلویزیون از رژیم صهیونیسم تشکر کرد، جملهای که بسیار موردتوجه قرار گرفت. عباس موزون در آن قسمت بر این جنبه تأکید داشت که اگر ایران میلیونها دلار هزینه میکرد تا نشان دهد که این رژیم چقدر وحشی است موفق نمیشد و این و خودش با دست خودش این را رقمزده، بنابراین این ایده شما برای بهتر شدن یک برنامه حرف کاملاً درستی است که باید در برنامههای بعدی سرلوحه قرار گیرد.
با توجه به شاهد مثال حسینی در گفتگوی با موزون این موضوع را گوش زد می کند که مخاطب امروز با مخاطب دیروز فرق کرده است و حتی گفتمان های امروز رسانه های جمعی مانند تلویزیون که مخاطب عام را در نظر دارد باید در عین دوری از ابتذال و ساده انگاری گفتمان، برنامه را به ساده گویی درعین حال متفاوت گویی بکشاند، تفاوتی که در نوع نگاه زاویه دید و حتی استعاره ها و تعابیری را در بر میگیرد که در عین اینکه مخاطب را وسوسه می کند، درگیر کنجکاوی می شود که او را به فکر فرو می برد، اینکه آیا می توان مسائل را از زاویه نگاه متفاوت تری دید.