گروه رادیو و تلویزیون خبرگزاری هنرآنلاین: بعد از آشوب های پاییز 1401، و کناره‌­گیری برخی از چهره‌ها از فعالیت در تلویزیون، و تصمیم مدیران سیما برای پرهیز از سلبریتی محوری، یکی از سیاست‌هایی در پیش گرفته شده این بود که چهره‌های جدیدی برای اجرای برنامه‌های تلویزیونی پا به میدان بگذارند. یکی از این چهره‌ها کامران نجف زاده، خبرنگار مطرح رسانه ملی بود که بعد از بازگشت از نیویورک تصمیم گرفت کار خبر را خاتمه دهد و وارد فضای برنامه سازی شود. طرحی که او برای این منظور در نظر گرفته بود یک برنامه گفت و گو محور بود با افرادی که شاید کمتر به آن‌ها پرداخته شده است.

13991209000049_Test_PhotoL

 او در این برنامه تلاش می‌کند فضای متفاوتی را ایجاد کند و موقعیت‌هایی غیر قابل پیش بینی برای مهمان خود ترتیب دهد تا از این طریق، مخاطب را نیز غافل گیر کند. اما اینکه چقدر توانسته است آنچه در ذهن پرورانده است را در زمین بازی اجرا کند مساله‌ای است که جای بررسی دارد.  هر چند که به نظر می‌رسد مخاطبی که پیش از این نمونه‌های موفقی از این قالب کاری را دنبال کرده است چندان در قلاب این لحظات نیمه غافلگیر کننده گیر نمی‌کند.

«صندلی داغ» با اجرای «احمد نجفی» و بعد هم «داریوش کاردان» جزء اولین برنامه‌های گفت‌وگو محوری بود که روی آنتن تلویزیون رفت و همین «اولین» بودن باعث شد تا برای مخاطبی که تجربه مشابهی پیش از این نداشته است، جذابیت قابل توجهی داشته باشد و او را تا پایان برنامه، پای تلویزیون نگه دارد. هر چند که انتخاب افراد چهره و توانمندی مثل احمد نجفی و داریوش کاردان نیز خود جذابیت برنامه را دو چندان می کرد اما با این همه، در ادامه برنامه سازی‌های گفت‌وگو محور، از آنجا که گفت‌وگو محور بودن یک برنامه به تنهایی برای مخاطب، جذابیت اولیه را نداشت، برنامه‌های مشابهی که بعد از آن تولید شد برای نگه داشتن مخاطب، آیتم‌های متنوعی را در برنامه لحاظ کردند.

551804_441

برنامه‌هایی مثل «خندوانه» و «دورهمی» که مجریان آن به لحاظ جذب مخاطب، وزنی چند برابر کامران نجف‌زاده دارند اما باز هم مسأله تنوع آیتم و جذابیت را در برنامه خود لحاظ می‌کنند. اتفاقی که در برنامه برمودا نمی‌افتد. در این برنامه مخاطب با یک گفتگوی یکنواخت 50 دقیقه‌ای رو به رو است و نجف زاده هم با همه هوش و ذکاوتی که دارد اما در نظر مخاطب جاذبه‌ای در حد رامبد جوان و مهران مدیری ندارد.

IMG19075898

به نظر می رسد خالی ماندن دست تلویزیون در به کارگیری از چهره‌هایی که مخاطب را با خود همراه کند، مدیران رسانه ملی را مجبور کرده است که انتخاب‌هایی از سر ناچاری داشته باشند. انتخاب‌هایی که منجر به استفاده از یک نیروی توانمند در جایگاهی می‌شود که عرصه بروز و ظهور او نیست و حضورش در برنامه ارزش افزوده‌ای تولید نمی‌کند. چه بسا استفاده از کامران نجف زاده در موقعیتی که با توانایی‌هایی او تناسب دارد به جذابیت های او ضریب می‌داد اما به کارگیری او در بستری که مناسب او نیست تنها مخاطب را از تماشای او دلزده می کند و مصداق مهره سوزی قلمداد می‌شود.