گروه رادیو و تلویزیون هنرآنلاین: «من رو صبح ها جومونگ از خواب بیدار میکنه تو چی؟»، «اونقدری که پدرم از کارکترهای سریال جومونگ شناخت داره، کارگردانش «لی جو هوان های» از بازیگرهای سریال شناخت نداره»، «دوست دارم تو قسمت آرشیو صدا و سیما استخدام بشم فایل سریال جومونگ رو پاک کنم»، «اگه بابام دو سه سال دیگه به جومونگ دیدن ادامه بده بازنشسته دربار گوگوریو میشه»، «صبح مجری رادیو گفت پیام بدید بگید از کجایید، یکی مسیج داده بود گفته بود جومونگ هستم از چوسان قدیم» این جملات و عباراتی مشابه مدتی است در شبکههای اجتماعی وایرال میشود و حالا که چند روزی است پخش سریال افسانه جومونگ تمام شده و امپراتور بادها(جومونگ ۲)، آغاز شده این پیگیریها با فراز و فرود زندگی پسر و نوه پسری جومونوگ ادامه دارد.
تا آنجا که عکسهایی از قشرهای مختلف جامعه از راهبر قطار و پرستاران بازنشسته گرفته تا مادران و پدران و حتی تصاویری از دورهمیهای خانوادگی دست به دست میشود که وجه اشتراک همهشان تماشای سریال جومونگ و امپراتور بادهاست و گویی همه خانوادگی، علاقه دارند مدام جریان زندگی جومونگ و خانوادهاش را دنبال کنند، در هر بازبخش با او شروع کنند، رشد کرده، عاشق و جنگاور شده و در آخر پیروزی و تاسیس امپراتوریاش را به چشم ببینند.
فارغ از این، این روزها با داغ شدن بحث دوباره افسانه جومونگ و خاندانش، پیگیری حال و روز بازیگر نقش جومونگ هم دوباره اوج گرفته و اخبار واقعی و آمیخته با شایعات هم به تبع آن.
از خبر افسردگی و کنارهگیری این هنرمند از دنیای بازیگری تا نابینا شدنش و کار به حدی بالا گرفت که «سونگ ایل گوک» بازیگر ۵۲ ساله نقش جومونگ، ویدیوئ از خود ضبط و منتشر کرد و در آن گفت «سلام، من بازیگر تئاتر مامامیا، سونگ ایل گوک هستم، از ماه مارس که اجرای این تئاتر شروع شد با اینکه نگرانیهای زیادی داشتم تمام سعی و تلاشم را برای داشتن بهترین اجرا انجام دادم، امیدوارم که لحظات خوشی را با دیدن این تئاتر سپری کرده باشید. ممنون.»
و با این خبر موثق، خیال دوستدارانش به ویژه ایرانیهای عاشق افسانه جومونگ را راحت کرد که او در سلامت به بازیگری خود ادامه میدهد!
البته علاقه و پیگیری تماشای سریالهای کرهای در ایران پدیدهای نوظهور نیست و با پخش سریال «جواهری در قصر» در سال ۱۳۸۵ کلید خورد و با پخش «جومونگ» در سال ۱۳۸۷ به اوج خودش رسید، اما اینکه در بازپخشها طبق آمارهای منتشره از سوی مرکز تحقیقات سیما در سالهای متوالی رکورد پرمخاطبهای در حال پخش را میشکند، در نوع خود منحصر به فرد و خاص است.
اما سوال اینجاست چرا مردم ایران این میزان علاقه به تماشای سریالی چون افسانه جومونگ دارند؟ آیا افسانه جومونگ به خاطر تم اسطورهای و شباهتهایی که با اساطیر باستانی ایرانی دارد و ضامین ملودراماتیک عاشقانه و خانوادگی محبوب دل ایرانیها شده؟ آیا تولیدات سیما محدود است و همان محدودها هم چنگی به دل مخاطب نمیزند، آیا جنبه جامعه شناختی ماجرا پررنگ است و آدمها دوست دارند در موقعیت قابل پیش بینی و مرور شرایطی با ثبات تر ادامه حیات دهند و با تماشای چند باره سریالی حماسی-تاریخی از سرزمین کره این تجربه زیست را برای خود تکرار میکنند؟آیا تقارب فرهنگی و پوشش و رفتار مردمان کره با ایرانیها نقطه عطف و جذب این ماجراست یا افسانه جومونگ بیش از یک سریال بوده و یک پدیده فرهنگی است که بیشتر از تقارب به تهاجم فرهنگی میماند؟ آیا ما از فقدان شخصیتهای اسطورهای و قهرمان در تاریخ و تمدن و ادبیات کشورمان رنج میبریم و چارهای جز تماشای افسانههای دیگر کشورها نداریم یا صرفا ما انسانهای تاریخ دوستی هستیم که در این برهه از تاریخ، پیگیری تاریخ گوگوریو برایمان خاص و حیاتی شده است؟ و بسیاری از سوالات و احتمالات دیگر که اگر بخواهیم به طرح آنها ادامه بدهیم هم فهرست سرریز میشود، هم حوصله مخاطب.
ولی نقطه عطف این ماجرا، پاسخ به این سوالات است و چه خوب میشود متولیان فرهنگی و مسئولان رسانه ملی در پی پاسخ یا اقدامی در خور باشند چراکه مردم فرهیخته و هنردوست ایران، لایق پاسخ و اقداماتی در خورند.
سمیه دهقانزاده