گروه تلویزیون هنرآنلاین: در یکی دو روز اخیر خبری مبنی بر تصویب افزایش بودجه صداوسیما توسط مجلس شورای اسلامی منتشر شد که احتمالا این خبر به مذاق آقای جبلی رئیس رسانه ملی صداوسیما خوش آمده است.
مطابق این خبر نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی در ادامه بررسی موارد ارجاعی از کمیسیون تلفیق تبصره ۲ ماده ۷۷ لایحه برنامه هفتم را تصویب کردند و طبق این مصوبه، به منظور تحقق تکالیف و شاخصهای تعیین شده در این قانون برای سازمان صداوسیما، سازمان برنامه و بودجه مکلف است در سال اول برنامه، نسبت به افزایش ۴۳ درصدی سهم دولت در تامین اعتبارات ۱۴۰۲ سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اقدام کند و این افزایش را در سنوات بعد از سال ۱۴۰۳ نیز پایه افزایش سنواتی قرار دهد.
سوالی که برای عده زیادی بعد از این مصوبه به وجود آمده است این است که آیا آقایان نماینده، دستاوردها و عملکردهای اخیر صداوسیما را مورد توجه قرار دادهاند؟ ای کاش برای مردم روشن میشد که این افزایش بودجه پاداش برای صداوسیما است و یا کمک هزینه برای ارتقا سطح کیفی که اکنون در سطح قابل قبولی نیست. ای کاش مشخص میشد که این بودجه قرار است کجا سرریز شود. در ساخت برنامههایی با ارزش محتوایی پایین؟ یا سریالهای سطحی که مخاطب آنچنانی ندارند؟
مسئله این جا است که اصلا مشکل صداوسیما بودجه نیست. مگر سابق بر این بودجه کافی نداشت؟ طی سالهای اخیر ما چه رشدی را از صداوسیما شاهد بودهایم که اکنون لایق این است که افزایش بودجه بدون بررسی دقیق داشته باشد؟ مگر غیر از این است که در بین بیست شبکه ملی، نصف شبکهها درحال پخش سریالهای قدیمی هستند که چندین بار هم بازپخش شدهاند؟ هم اکنون سریالهای جدید چه از لحاظ محتوا و کیفیت و چه از لحاظ میزان مخاطب قابل قیاس با سریالهای قدیمی نیستند. کدام یک از برنامههای محوری و موضوعی صداوسیما جریانساز شدهاند؟ این رسانه ملی چقدر به ذائقه مخاطب و سرگرمی او توجه نشان داده است؟
مشکل صداوسیما اصلا بودجه نیست. مشکل اساسی ضعف در برنامهریزی، مدیریت و تولید محتوای مناسب است. سالها است که تلویزیون ما از مخاطب عقبتر است و اصلا او را درست نمیشناسد. عدم مخاطبشناسی باعث شده است تولیداتی داشته باشد که اکنون نسبت به تولیدات قدیمی عقبتر باشند. آن قدر عقب است که فکرش را نمیکرد که سریالی مانند«سرزمین مادری» که سالها در توقیف بود، میتواند دوباره مخاطب را پای تلویزیون بنشاند. آنقدر عقب است که حتی بسیاری از هنرمندانی که نزد مخاطب اعتباری دارند، حاضر به همکاری با آن نیستند.
صداوسیما بیش از این که به فکر بودجه باشد، باید راهی پیدا کند که دوباره نبض مخاطب را به دست آورد و این نیازمند برنامهریزی و توجه ویژه است و نه بودجههای کلان. بودجههای کلان شاید برای مدیران خوشایند باشند، اما برای مخاطب منفعتی ندارد و ما عملا خروجی از آن نمیبینیم.
در پایان باید گفت، بهتر بود نمایندگان مردم، واقعا نماینده مردم میشدند و دمی به این فکر میکردند که صداوسیما به جای افزایش بودجه نیازمند پاسخ به این سوال است که دستاورد کجاست؟