گروه رادیو و تلویزیون: این روزها نمایش خانگی با یک ترافیک عجیب و غریب مواجه است؛ یکشنبهصبحها برنامه «شبهای مافیا: زودیاک» در شبکه نمایش خانگی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد؛ درست در همان روز و همان ساعت از هفته، برنامه «ضد» از پلتفرمی دیگر به انتشار میرسد؛ پنجشنبهصبحها نیز پلتفرم دیگری «پدرخوانده2» را به پخش میرساند. اگر مخاطب برنامههای مذکور باشید، میدانید که همگی آنها رئالیتیشوهایی هستند که بر پایه یک بازی گروهی تحت عنوان مافیا بنا شدهاند. اما این ترافیک و این حجم از مافیا آیا برخاسته از نیاز مخاطب به این نوع سرگرمی است؟
قطعا اینطور نیست. پیشتر نیز در گزارشی به این موضوع اشاره داشتیم و گفتیم که یکی از نکاتی که باید در مورد سریال ها، برنامه های تلویزیونی و مسابقات و هر کار تولیدی دیگری در نظر گرفت، مسئله تنوع یا بهتر بگوییم تنظیم گری است. تنظیمگری دقیقا همان چیزی است که در کنداکتور شبکه نمایش خانگی دیده نمیشود و همین موضوع، اولویتهای پلتفرمها را برای برنامهسازی تغییر داده و از ریل اصلی خود که رفع نیاز مخاطب است، خارج ساخته است. به عبارتی میتوان گفت پدیده مافیاهای نمایش خانگی، خود صاحب مافیا شده است!
بنیانگذار رئالیتیشوهای مافیایی در شبکه نمایش خانگی سعید ابوطالب است؛ کسی که این قالب را با «شبهای مافیا» وارد حوزه پلتفرمها کرد و استقبال خوبی را نیز از مخاطبان شاهد بود. مافیا ساختنهای ابوطالب البته به آن یک برنامه ختم نشد و او پس از آن، سه چهار نمونه مشابه از همین رئالیتیشوها را نیز جلوی دوربین برد. همچنین دو مورد از برنامههایی که در ترافیک فوق به آنها اشاره شد، یعنی «پدرخوانده2» و «ضد»، به کارگردانی او ساخته شده است. بنابراین ابوطالب را باید برنامهسازی بدانیم که نه تنها درگیری عمیقی با برنامههای این حوزه دارد، بلکه از پایهگذاران آن نیز هست. در خصوص تعدد و ترافیک این برنامهها در شبکه نمایش خانگی گفتگویی با سعید ابوطالب داشتیم که در ادامه میخوانید.
هنرآنلاین: سعید ابوطالب را روزی به عنوان یک مستندساز میشناختند و حالا بیشتر قالبهایی که از وی میبینیم، رئالیتیشو است؛ جرقه این تغییر از کجا خورد؟
سعید ابوطالب: ما مقداری دیرتر از سایر کشورهای جهان به این قالب پرداختیم؛ تقریبا یکی دو دهه دیرتر از سایر کشورها. نخستین باری که دست به ساخت رئالیتیشو زدم، به ساخت «سرزمین دانایی» برمیگردد؛ رئالیتیشویی که از شبکه 5 سیما به پخش رسید. پس از این تجربه، در فضای نمایش خانگی مجموعه «رالی یارانی» را ساختم. در همان زمانهایی که «رالی ایرانی» ساخته میشد، عدهای میپرسیدند این کاری که میسازید در چه قالبی است؟ فیلم است؟ مستند است؟ به همین خاطر ما مجبور بودیم دائما قالب رئالیتیشو را توضیح دهیم.
هنوز هم عدهای در تعریف رئالیتیشو مشکل دارند و به همین خاطر برنامه «جوکر» را که از نمایش خانگی پخش شد، به اشتباه رئالیتیشو میدانند. گاهی نیز مستند با رئالیتیشو اشتباه گرفته میشود؛ در مستند کشف حقیقت داریم اما در رئالیتیشو خلق واقعیت داریم. در واقع رئالیتیشو دارای دو عنصر اصلیِ «شو» و «رئال» است. در رئالیتیشو فقط موقعیت نمایشی ایجاد میکنیم. یعنی نه متن داریم و نه میزانسن.
در رئالیتیشو بازیگر صددرصد آزاد است و این ما نیستیم که به بازیگر میزانسن میدهیم. تنها موقعیت نمایشی ایجاد میکنیم و هر اتفاقی که در صحنه رخ دهد، بدون دخالت کارگردانی به تصویر کشیده میشود. طبیعتا دخالت فنی وجود دارد اما اتفاقاتی که پشت دوربین میافتد، ارتباطی با کارگردان ندارد.
هنرآنلاین: ساخت رئالیتیشو یک مساله است اما محتوایی که در آن رئالیتیشو پیاده میشود یک مساله دیگر است؛ چرا همه رئالیتیشوهایی که این روزها میسازید، بر پایه بازی مافیا بنا شده است؟
سعید ابوطالب: همزمان که مشغول ساخت «شبهای مافیا» بودم، همزمان رئالیتیشوی «شام ایرانی» را برای یک پلتفرم دیگر میساختم. همزمان با آن دو، رئالیتیشوی «77ساعت» را برای تلویزیون ساختم و همه این کارها اگرچه رئالیتیشو بودند اما فضاهای متفاوتی از یکدیگر داشتند.
هنرآنلاین: به نظرتان دلیل استقبال مخاطب از رئالیتیشوهای بازی مافیا چیست؟
سعید ابوطالب: یک سری تجارب از کارهای قبلی داشتیم که در «شبهای مافیا» استفاده کردیم. موفقیت «شبهای مافیا» به دلیل قدرت و مهارت بازیگران جلوی دوربین است.
ما در رئالیتیشو به عنوان گروه کارگردانی اصالتا دخالت زیادی نداریم؛ صاحب ایدهایم و موقعیت نمایشی خوب میسازیم و کانسپت را طراحی میکنیم. بقیه امور به گروه کارگردانی ارتباطی ندارد و اگر «شبهای مافیا» دیده شد، مدیون انتخاب درست بازیگران است.
هنرآنلاین: بعد از «شبهای مافیا» باز هم به سراغ ایده مشابهی رفتید؛ «پدرخوانده»!
سعید ابوطالب: «پدرخوانده» در ادامه همان «شبهای مافیا» اما نسخه اصلاحشده آن است. پس از آن، سفارشدهندههای دیگر آمدند و سفارش دادند و «ضد» را ساختیم. «ضد» اصالتا بازی مافیایی نیست. این تصور که هر بازی نقشمخفی بازی مافیاست، تصوری غلط است. این بازیها حتی ریشه مشترک هم با یکدیگر ندارند و تنها وجه اشتراکشان در گروهی بودن و نقشمخفی بودن است. صدها بازی کارتی و نقشمخفی وجود دارد و یکی از آنها مافیاست.
«شبهای مافیا» و «پدرخوانده» بازی مافیا هستند. کار دیگری که ساختم تحت عنوان «ارتش سری»، ارتباطی با بازی مافیا ندارد بلکه یک نوع بازی نقشمخفی دیگر است. اگر همه این بازیها را مافیا بدانیم، مانند این است که بگوییم هر بازی که با توپ انجام میشود فوتبال است!
هنرآنلاین: در یکی دو سال اخیر بطور ناگهانی سه چهار رئالیتیشو از همین بازیهایی که شما نقشمخفی میخوانیدشان و مردم به اسم مافیا میشناسند، وارد شبکه نمایش خانگی شدند که تعدادی از آنها را شما ساختهاید؛ چه شد که این ایده واحد را چندین بار و پشت سر هم تکرار کردید؟
سعید ابوطالب: من در مجموع چهار سال گذشته، هنوز 100 قسمت برنامه مافیا -تحت عناوین و برندهای مختلف- نساختهام. اتفاقی که افتاد این بود که پخش این برنامهها با هم تداخل پیدا کرد. تصور من این بود که «پدرخوانده» اول از همه پخش میشود؛ بعد «ارتش سری»؛ سپس «ضد» و پس از آن «پدرخوانده2». من خودم اصرار داشتم پلتفرمها با یکدیگر هماهنگی داشته باشند و پخش این برنامهها روی هم نیفتد؛ منتها پلتفرم است که به عنوان سرمایهگذار در این خصوص تصمیمگیرنده است. پلتفرم این برنامه را ساخته و دوست ندارد حالا منتشرش کند. مثلا «ضد» سال گذشته ساخته شد. سرمایهگذار یا همان پلتفرم تصمیم گرفت سال گذشته منتشر نکند و امسال به پخش برساند.
به همین خاطر «ضد» و «پدرخوانده2» پخششان با همدیگر تداخل پیدا کرده است. من هم بابت این قضیه متاسفم چون بسیاری از مخاطبان این برنامهها با یکدیگرهمپوشانی دارند.
هنرآنلاین: روزگاری وقتی به فعالیتهای آقای ابوطالب نگاه میکردیم، آثار متنوعی را در دست ساخت میدیدیم؛ در حال حاضر اما اغلب کارهایتان محدود شده به بازی نقش مخفی یا همان مافیا! چرا این تنوع امروز دیده نمیشود؟
سعید ابوطالب: این تصور، تصور غلطی است و همانطور که عرض کردم همزمان با ساخت «شام ایرانی»، «شبهای مافیا» میساختم؛ «77 ساعت» میساختم و... . اینکه این تنوع را امروز نمیبینیم، به خاطر مساله پخش آنهاست.
به عنوان مثال، در حال حاضر در حال ساخت مستند «ده روز تمام» برای شبکه مستند هستم. طرح دیگری نیز برای معاونت سیما بردم به اسم «قرار» که آن هم رئالیتیشو است ولی از جنس بازیهای نقشمخفی نیست. یک طرح دیگر تحت عنوان «پاسگاه مرزی چریکی» برای شبکه نسیم بردیم که هم تصویب شده و هم برآورد آن انجام شده است اما هنوز منابع مالی آن تامین نشده است و... .
بهتر است اینطور بگوییم که در ماههای اخیر رئالیتیشوهای نقشمخفی که ابوطالب ساخته، بیش از سایر کارهایش دیده شده است. اینجاست که ابوطالب متهم میشود به اینکه به سرعت در حال مافیا ساختن است؛ ضمن اینکه متهم شویم هم هیچ ایرادی ندارد.
البته لازم است بگویم که فقط هم ابوطالب نیست که رئالیتیشوی مافیایی میسازد. در پلتفزم فیلیمو یک کارگردان دیگر «زودیاک» ساخته است؛ نماوا یک نفر دیگر «دست به مهره» ساخته بود و... . اینکه همه نگاهها سمت من جلب میشود برای این است که آنچه من تاکنون ساختم، به لطف الهی دیده شده است.
هنرآنلاین: چرا به جای این همه مافیا، به ایدههای جذاب دیگری روی نیاوریم؟
سعید ابوطالب: شبکه نمایش خانگی یک تفاوت اساسی با تلویزیون دارد. اگر تلویزیون در دو شبکه مختلف دو سریال شبیه بهم پخش کند، میتوانید اعتراض کنید که آقای تلویزیون، تو مگر یک رئیس واحد نداری؟ چرا دو شبکه در حال نمایش یک محتوای مشابه است؟ این حرف درست است اما نمایش خانگی بخش خصوصی است و هر پلتفرمی برای خودش تشکیلات خصوصی دارد. مساله شبکه نمایش خانگی را سرمایهگذار و مخاطب تعیین میکنند نه ما. اگر مخاطب «پدرخوانده» را دوست داشته باشد، پلتفرم مجددا به من سفارش میدهد که «پدرخوانده» بسازم. من یک برنامهسازم؛ سفارش میگیرم و میسازم. صاحب آن پول نیستم؛ صاحب پلتفرم هم نیستم. این سوال را میتوان از پلتفرم پرسید که چرا در حالیکه پلتفرم دیگر در حال پخش رئالیتیشوی مافیایی است، تو هم مشابه همان را پخش میکنی.
به نظرم این از نظر حرفهای اشتباه است که پلتفرمی برود و نسخه فیک و جعلی برنامه پرمخاطب پلتفرم دیگر را بسازد. این کار به نوعی سرمایه سوزی است. میلیاردها تومان خرج میکنند تا نسخه فیک یک برنامه را بسازند! این اصلا قشنگ نیست اما نمیتوانیم به پلتفرم امر و نهی کنیم چون سرمایه خود را از بخش خصوصی تامین میکند. این انتقاد را به تلویزیون البته میتوان وارد دانست.
تلویزیون یک بازی «شهروند و مافیا» دارد که تاکنون دست کم 300 قسمت آن روی آنتن رفته است! پنج سال است که این برنامه را میسازند با همان قالب و همان شمایل و حتی همان گروه سازنده! این انتقاد به تلویزیون وارد است؛ چون سرمایه متمرکز بیت المال را صرف ساخت میکند اما در خصوص پلتفرمها، اینگونه نیست. پلتفرم تا زمانیکه برایش توجیه اقتصادی داشته باشد، میسازد.
ادامه دارد...