گروه رادیو و تلویزیون هنرآنلاین: هیچ پدر و مادر دلسوزی فرزند خردسالش را همراه خود برای تماشای فیلم با رده سنی +14 به سینما نمیبرد؛ اما وقتی همان صحنههای نامناسب برای سنین زیر 14 سال در سرتاسر شهر در معرض دید عموم است، چه باید کرد؟
تصور کنید اول صبح همراه فرزند خردسالتان در حال قدم زدن در خیابان هستید و ناگاه چهرهای پر از خون مقابلتان سبز میشود؛ یا یک روز کاری پرمشغله داشتهاید و در حال بازگشت از محل کارتان هستید که ناگهان در کنار اتوبان، با یک ماکت بزرگ چاقوی خونین مواجه میشوید؛ یا اصلا فراتر از آن جهانگردی برای نخستین بار به پایتخت کشورمان آمده و ناگاه با چنین صحنههایی در شهر روبرو میشود!
اگرچه چنین صحنههایی در جلب توجه هر کسی -فارغ از هر سن و جنسیت و سلیقهای- موفق است و این موفقیت همان چیزی است که هدف یک تبلیغ است، اما در مسیر رسیدن به این موفقیت، سلامت روانی جامعه و بخصوص کودکان و خردسالان، چقدر اهمیت دارد؟
خونی که از چهره شهر میچکد!
تبلیغات فیلم و سریالهای شبکه نمایش خانگی این روزها وارد فاز تازهای شده است. سریال «پدر گواردیولا» یکی از سریالهای نمایش خانگی است که تبلیغاتش این روزها خبرساز شده است و ویدیوهایی از این تبلیغات در فضای مجازی دست به دست میشود. بیلبورد تبلیغاتی این سریال منقش به پرترهای زخمی از مهران مدیری است که اندک اندک خون تمام آن را فرامیگیرد.
ظاهرا قرار است پنجشنبه هر هفته همزمان با انتشار قسمت جدید، این پرتره را خون فرا بگیرد. این سبک از تبلیغات البته واکنشهای متفاوتی از سوی مردم و کاربران دریافت کرده است. عدهای خلاقیت این تبلیغات را ستودهاند اما برخی دیگر، با آگاهی از اینکه مسائل تربیتی و روانشناختی را نباید فدای خلاقیت کرد، مخالفت سفت و سخت خودشان را با این تبلیغات اعلام کرده و متقاضی دقت بیشتر نهادهای متولی صدور مجوز تبلیغات شهری شدهاند.
کار تبلیغات خونآلود اما به اینجا ختم نشد؛ فصل دوم سریال «زخم کاری» دیگر بازیگر صحنه تبلیغات خونین بود. این سریال پا را فراتر گذاشت و علاوه بر بیلبورد، به برخی المانهای تبلیغاتی سه بعدی نیز روی آورد. ماکت چاقوی بزرگ آغشته به خون، شاهکار دیگری از صادرکنندگان مجوز تبلیغات شهری است!
این شهر کودک هم دارد
هر چند در خصوص تولیدات نمایشی، میتوان با درج ردهبندی سنی مخاطب هدف را از مخاطب غیرهدف پالایش کرد تا در تولید محتوا نیازی به لحاظ برخی ملاحظات سنی نباشد ولی شهر، محل تردد همه مردم است. همه مردم از خردسال و کودک و نوجوان گرفته تا جوان و کهنسال روزانه بارها در معرض بیلبوردها و تبلیغات محیطی در شهر هستند. با نظر به همین موضوع، ماده 1 آییننامه نظارت بر فعالیت کانونهای تبلیغاتی نیز به این مساله توجه داشته و در آن اشاره شده است: «تبلیغ نباید القای وحشت و خشونت کند.» با این حال اما تبلیغاتی که هم القای وحشت میکنند و هم ترویج خشونت، به راحتی مجوز میگیرند و میتوانند در شهر جولان دهند!
بیلبورد جای خون نیست
«ترس» یکی از هفت جاذبهای است که در تبلیغ مورد استفاده قرار میگیرد و به جذابیت یک تبلیغ منجر میشود اما زمانیکه این جاذبه بواسطه خشونت قصد خودنمایی دارد، جایش در معرض دید عموم نیست. نشاندن بیلبورد و المان تبلیغاتی خشونتآمیز، در فضای تبلیغات فیلم و سریال ما امری بدیع است و حتی شاید در جذب مخاطبان دو سریال «پدر گواردیولا» و «زخم کاری» توفیق اندکی داشته باشد اما زیانهایی که از این طریق بر روح و روان کودکان و خردسالان جامعه وارد میشود، در اولویت است و از اهمیت مضاعفی برخوردار است.
حتی فارغ از مسائل روانشناختی کودک، باید به این موضوع توجه داشت که تبلیغات محیطی بر چهره شهر اثرگذارند. خونآلود کردن چهره شهر، از لحاظ زیباییشناختی نیز تاثیر مخربی دارد که در وهله دوم اهمیت پیدا میکند.
دیده شدن خوب است؛ اما به چه قیمت؟ کسانیکه سریال «پدر گواردیولا» را تماشا کردهاند، میدانند که حتی حجم خشونت موجود در سریال هم به اندازهای که در تبلیغ القا شده، نیست! اغراق در خشونت اگر چه راهکاری خلاقانه برای تبلیغات و دیده شدن است به کودکان و همچنین به چهره شهری بیتوجه است و نهادهای صادرکننده مجوز این تبلیغات، باید قبل از آنکه کل شهر را خون بگیرد، شهر را از اینگونه تبلیغات پاک کنند.