خبرگزاری هنرآنلاین: قبل از رفتن همه چیز طبیعی است. مردم زندگی میکنند؛ میخرند؛ میفروشند؛ بعضی در گیر و دار اجاره خانهاند و برخی هم ناله از کمبود دستمزد دارند که نکند به پایان ماه نرسد. مغازهدارها از رکود بازار گلایه میکنند و مشتریها از عدم انصاف چندی از بازاریها. برخی استرس انتخاب رشته دارند و بعضی از جوانان میخواهند وارد بهترین دانشگاهها شوند تا آیندهای روشنتر در انتظارشان باشد. بخشی از مردم هم بیمار دارند و در استرس عزیزشان هستند و آرزوی سلامتیاش را دارند ولی زندگی جریان دارد و با همه اینها گذران عمر چندان سخت نیست؛ اما اگر به سان ملائکه از بالای شهرها بر نفوس خلائق بنگریم، شکلی از حیات در جریان را مشاهده میکنیم که دیگر رنگ و بویی از زندگی عادی روزمره ما ندارد. عدهای در تکاپو و تلاطم هستند تا به سویی از تاریخ و فرهنگ روند که دوام ابدی دارد. بله سفر کربلا در پیش است.
جایی از تاریخ در نقطهای حساس، تمام حق با همه حسنات اخلاقی در مقابل تمامی باطل با لشگری از رذائل اخلاقی قرار گرفته و فریاد هر دو جبهه، تاریخ را در نوردیده و به عصر و دوران ما رسیده است و تا پایان، یعنی تا قیام قیامت ادامه دارد. زمان حاضر مسمی به آخرالزمان هم شدت درگیری دو جبهه بیاندازه شده و شدت یافته است و دو لشکر حسین ابن علی (علیه السلام) و یزید ابن معاویه صفبندی جدیدی با سربازان عصر جدید در حال حاضر رقم زدهاند. ما هم قرار است برویم تا شاید حیات تحول یافته و پیشرفتهتری را در متجلیترین نقطه جبهه حق ببینیم؛ یعنی همان سرزمینی که نبرد ابتدایی در آن رخ داد: کربلا.
این بار برای ششمین نوبت است که این سفر را تجربه میکنم. در پنج بار گذشته شکل نویی از حیات بشری را دیدهام که با زندگی روزمرهای که از نگاه خودم در ابتدای متن توصیف کردم تفاوت داشت. بلا و سختی بخشی مهم از این سفر است ولی معجزه آنجاست که چند روز بعد از بازگشت از این معجزه آنچه از این عزیمت به یاد میآورید، لذت است و لذت. شاید این تجربه شخصی من است اما با هر که گفت و شنود داشتیم، جز این نگفت. قرار است این سفر را از نگاه خود برای شما توصیف کنم.
محمدحسین خدایی