سرویس تجسمی هنرآنلاین: هفتمین دوسالانه ملی مجسمهسازی در شهریور و مهرماه سال جاری برگزار خواهد شد. پیشتر، در تاریخ 9 اسفندماه 95 فراخوان این دوسالانه انتشار یافت.
آنچه در این فراخوان جلب توجه میکند شرایط ویژهای است که برای شرکتکنندگان در نظر گرفته شده و داشتن حداقل یکی از آنها ضروری ست:
- سابقه برگزاری حداقل یک نمایشگاه انفرادی در حوزه مجسمهسازی یا هنر چندرسانهای طی پنج سال اخیر.
- کسب جایزه یا تقدیر از جشنوارهها یا دوسالانههای داخلی یا بینالمللی.
- شرکت در حداقل دو دوسالانه ملی یا بینالمللی مجسمهسازی.
-فارغالتحصیلی در رشته مجسمهسازی یا عضویت انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران.
در دو دورهی قبلی دوسالانه، دورههای پنجم و ششم، چنین محدودیت و چارچوببندی صریحی به چشم نمیخورد. به عنوان مثال در فراخوان پنجم برخی از شرایط شرکت در دوسالانه، داشتن تحصیلات آکادمیک "هنری" و نه صرفاً مجسمهسازی، دارا بودن حداقل 7 سال فعالیت مستمر "هنری"، عضویت در انجمنها و مجامع " هنری"، داشتن تألیفات " هنری" و ... بود.
بنابراین، دوسالانه هفتم از همین ابتدا خود را نه به عنوان یک دوسالانه " مجسمهسازی" که بهعنوان دوسالانهای صرفاً برای "مجسمهسازان" معرفی میکند که هنرمندان سایر رشتهها را که حرفی برای گفتن در زمینه مجسمهسازی دارند راهی به آن نیست.
شاید یک توجیه برای چنین محدودیتی، کمک به هرچه تخصصیتر کردن فضا و آثار راهیافته به دوسالانه باشد، اما در زمانهای که در جهان هنر مرز میان رسانههای هنری دهههاست که درنوردیده شده و سخن از شکلهای جدیدتر بیان هنری به میان میآید و هر رسانهی هنری علاوه بر حفظ تشخص و فردیت خود با سایر رسانهها نیز همزیستی و تعامل دارد، قائل شدن چنین شرایطی برای ورود به یک دوسالانهی مجسمهسازی تعجببرانگیز است. جالب اینکه در بخش دیگری از همین فراخوان ذکر شده: " هنرمندان در استفاده از انواع کارمادهها، رسانهها و شیوههای بیانی معاصر امروز آزادند [...] ". اما در نهایت این بند به واسطه شرایطی که پیشتر گفته شد نقض میشود. در حقیقت این فراخوان ورود مجسمهسازان را به حیطهی سایر رسانهها مجاز دانسته اما در مقابل، ورود هنرمندان سایر رسانهها را به حیطه دوسالانهی مجسمهسازی برنمیتابد. آیا در چنین حالتی میتوان حرفی از معاصر بودن به میان آورد و از " شیوههای بیانی معاصر" سخن گفت؟ یا این "معاصر بودگی" از حد عبارتی دهانپرکن فراتر نمیرود؟
این تأکید بر داشتن مدرک آکادمیک مجسمهسازی یا عضویت در انجمن مجسمهسازان آیا تضمینی است بر بالاتر رفتن کیفیت آثار راهیافته به دوسالانه؟ یا تمهیدی است برای هرچه خودیتر کردن فضا و بستن در به روی آثار مجسمهسازانِ غیر مجسمهساز، شاید که با این تمهید تعداد آثار راهیافته به دوسالانه کمتر شده و در نتیجه با دیدن اسامی آشنای همیشگی روند داوری و گزینش آثار تسهیل یابد.
در تاریخ هنر جهان ـ و اگر نخواهیم راه دور برویمـ در تاریخ هنر کشور خودمان بیشمار نقاشان، گرافیستها، فیلمسازان و مترجمان توانایی دیدهایم که به مجسمهسازی نیز پرداخته و این رسانه را نه به عنوان تفریح یا نوعی تجربهورزی حاشیهای که به عنوان وسیلهی بیانی قدرتمندی به مؤثرترین شکل در جهت خلق هنری به کار گرفتهاند.
علاوه بر این، با وجود اینکه در توضیحات مربوط به تم دوسالانه عباراتی همچون " هنرمند معاصر" و " گفتوگوی ثمربخش" به چشم میخورد، اما شرایط شرکت در دوسالانه، در همین اولین قدم امکان شکلگیری یک گفتوگوی ساده – گفتوگوی بینرشتهای را- کاملاً از میان برده است و آن را به امری یکطرفه تبدیل کرده است. بنابراین شاید بتوان تم دوسالانه مجسمهسازی امسال را که " وضعیت" است به شیوهی دیگری بازتعریف کرد: هنرمند ایرانی در " وضعیت" غریبی گرفتار آمده، از یک سو بنای تفکر هنری خویش را بر پایهی رویکردهای هنری معاصر پیریزی کرده و با توجه به این رویکردها در پی در نوردیدن مرزها و به کار گرفتن کارمادههای متفاوت و خلق اثر هنری فراتر از چارچوب رسانهی تخصصی خود است و در تلاش است تا از طریق پیوندهای میان-رسانهای به حیطههای بکرتری از رسانهی مجسمه وارد شود و از سویی دیگر در هنگام ارائهی اثرش با درهای بستهای مواجه میشود؛ با شرایطی محدودکننده که درصدد است تا هنرمند را به عقب و به پشت مرزهای مدرک دانشگاهیاش رانده و او را محدود به خلق اثر در همان چارچوب بنماید؛ شرایطی که شرکت در دوسالانهی مجسمهسازی را در حکم یک امتیاز ویژه دانسته و آن را تنها برای افرادی محدود مجاز میداند.
بنابراین این احتمال وجود دارد که با چنین مرزبندیهایی که در این فراخوان وجود دارد، در دوسالانهی پیش رو با تعدادی نام تکراری و همیشه حاضر در عرصه مجسمهسازی ایران روبهرو شویم.