به گزارش هنرآنلاین مجید ملانوروزی بعد از بازدید از موزه هنرهای معاصر آبادان و نمایشگاه بیژن بصیری، با اشاره به اینکه هنر معاصر باید نوگرا و مؤلف باشد گفت: این هنر به شما یک احساس تازه میدهد. این سنگهای سیاه که از آتشفشان سیسیل آورده شدهاند و در آثار نقاشی و حجمهای آقای بصیری موجود است با عنوان نمایشگاه یعنی «معبد سرنوشت» ارتباط و همخوانی دارند.
وی با بیان اینکه این نمایشگاه حسی از یک معبد معاصر است که وجود سنگهای آتشفشان میتواند احساسات ما را چند برابر کند، اضافه کرد: هنرمند کار خود را به عنوان یک مانیفست یا اعلان عمومی برای بشیریت عرضه نمیکند بلکه مانند یک شاعر احساس خود را منتقل میکند. گروهی که با این مؤلفهها آشنا هستند میتوانند با آثار ارتباط بگیرند. برای عدهای هم تعجب به وجود میآورد و به نظر من این تعجب هم خیلی خوب است.
ملانوروزی در پاسخ به این سوال که نمایشگاه «معبد سرنوشت» تا چه اندازه کار خود را به پرفورمنس نزدیک کرده است گفت: بله، همینطور است چرا که هنر معاصر از همه متریالها، عطرها و بوها و حسها مایه میگیرد. بخشی از هنر نیوآرت، از پرفورمنس، کانسپچوآل آرت، هنر بومی، هنر مفهومی، هنر طبیعتگرا و... بهره میگیرد. «معبد سرنوشت» نمایشگاه نقاشی یا مجسمهسازی نیست بلکه آقای بصیری یک حسی را از طبیعت، نقاشی و مجسمه میگیرد و آن را به مخاطب منتقل میکند.
وی همچنین در رابطه با اهمیت خارج شدن هنر از مرکزیت تهران و برپایی نمایشگاههای مختلف و انجام کارهای هنری در شهرهای دیگر تهران گفت: شهر آبادان درتفکر و اندیشه و فرهنگ معاصر سهم بزرگی داشته و همیشه در ادبیات، سینما، عکس و هنرهای تجسمی؛ به خصوص در دهههای سی و چهل تأثیرگذار بوده است.
ملانوروزی ادامه داد: موزه هنرهای معاصر آبادان عزم کرده است که معاصر باشد؛ یعنی به تیتر خود که همان معاصر بودن است پایبند بماند. معاصر یعنی آثاری که از پنجاه سال پیش تاکنون خلق شدهاند یعنی بعد از دوره مدرن؛ دورهای که کانسپچوال آرتها با هنرهای مفهومی شکل میگیرد و چیدمانها به وجود میآید و کار از دوره مدرن هم فاصله میگیرد و این مأموریت موزه هنرهای معاصر است.
او همچنین اضافه کرد: به نظر من شهر آبادان با این نمایشگاه به عنوان یک موزه کاملاً حرفهای و جدی که در قلب اروپا هم میتواند اتفاق بیفتد خود را نشان داده است.
ملانوروزی در رابطه با برگزاری نمایشگاههای مختلف در شهرهای دیگر ایران اظهار کرد: به هرحال شهرستانهای ما هنوز موزههای معاصر ندارند و درباره مفهوم معاصر بودن کم کار کردند. به نظرم شاید هنوز فاصله زیادی وجود داشته باشد که این نوع کارها در شهرستانهای مختلف ما به راحتی نمایش داده شود.